مرور روزنامه های شنبه ششم مردادماه

دولت سایه؟! قحط معنی شد میان نام ها! /کابینه چهاردهم شگفت‌آفرین است/کیف‌کشان، باشگاه مشت‌زنی و سایه‌سالاران

از حاشیه تا متن سخنرانی جلاد در کنگره آمریکا، افتضاح پاریس در حد المپیک!، تشدید فرونشست در پایتخت با قنات‌های رهاشده، مخالفت سرسختانه با کرسنت، برجام و FATF سعید جلیلی در سه قاب، خشت اول در معماری دولت چهاردهم، سرانجام کریدور‌ها در قفقاز، ماجرای هریس و دموکرات‌های جکسونی، چرا آلمان مرکز اسلامی هامبورگ را بست؟ و حضور خبرساز نماینده مجلس در فهرست اعزامی به المپیک پاریس از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۷۷۶۰۱
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۹ 27 July 2024

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز شنبه ششم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بررسی کلید خوردن دوباره ادعا‌هایی درباره آمادگی دولت بایدن برای احیای برجام با ایران، بازتاب مصاحبه جدید مسعود پزشکیان با رسانه KHAMENEI.IR و رنسانس در افتتاحیه؛ افتضاح در میزبانی المپیک پاریس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

کابینه چهاردهم شگفت‌آفرین است


محمد صادق جنان‌صفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان کابینه چهاردهم شگفت‌آفرین است نوشت: هم اکنون دو خبر بسیار بااهمیت با محوریت تعیین وزیران و نیز همکاران رییس‌جمهور آینده روی خروجی خبرگزاری‌ها دیده می‌شود. یک خبر را محمدجواد ظریف داده و در آن فرآیند انتخاب وزیران در کمیته‌های منتخب و نیز در شورای راهبری را توضیح داده است. او در بخشی از نوشته‌اش در‌باره فرآیند انتخاب وزیران توضیح داده است: «هریک از اعضای شورای راهبری پس از بررسی گزارش روسای کمیته‌ها و دبیران و روسای کارگروه‌ها و گروه‌های اعتبارسنجی و شنیدن اسامی و سوابق نامزد‌هایی که مستقیما به جناب دکتر پزشکیان ارائه شده‌اند، نظر خود را… پیرامون نامزد‌های معرفی‌شده از سوی کمیته‌ها و رییس‌جمهور منتخب به صورت محرمانه مکتوب می‌کنند.» خبر دیگر را مهر به نقل از مصاحبه تفصیلی مسعود پزشکیان با سایت رهبر معظم انقلاب منتشر کرده است. پزشکیان در جایی از مصاحبه‌اش می‌گوید: «قدم اول این بود که به تمام جریانات، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی اعلام کردیم که افراد موردنظر خودشان را که می‌توانند به دولت کمک کنند معرفی کرده تا وفاق ملی شکل بگیرد. توسط هر کدام از این‌ها چه جریانات اصلاح‌طلب، اصولگرا و مستقل و چه افراد و شخصیت‌های سیاسی یک فهرست‌هایی ارائه شد و نهایتا این‌ها دارد پالایش می‌شود تا به یک جمع‌بندی چهار، پنج‌نفره برای هر جایگاه برسد. در آخر، طبیعتا خدمت مقام معظم رهبری خواهیم رفت و با هماهنگی و مشورت با ایشان به یک جمع‌بندی نهایی خواهیم رسید که این‌ها را بتوانیم معرفی کنیم.» با توجه به این دو خبر می‌توان حدس زد که راه تازه‌ای برای انتخاب کابینه باز شده است که این کابینه در عمل با تنگنای کمتری بتواند کارش را شروع و برنامه‌های رییس‌جمهور و کابینه را در عمل اجرا کند. با توجه به تحلیل ارائه‌شده از سوی ظریف؛ رییس شورای راهبری انتخاب وزرای دولت چهاردهم که گفته است «تقریبا تمامی گمانه‌زنی‌ها از نتایج بررسی نامزد‌ها در کمیته‌ها نادرست یا ناقص بوده و بیشتر برای تشویش افکار عمومی و فشار روانی منتشر شده‌اند» می‌توان نتیجه گرفت شاید این‌بار کابینه چهاردهم شگفتی‌های بیشتری حتی نسبت به کابینه اول محمود احمدی‌نژاد یا کابینه سیزدهم همراه داشته باشد. نکته بسیار بااهمیت در این فرآیند تازه که پزشکیان و ظریف طراحی کرده‌اند و با توجه به اینکه ظریف گفته است اسامی کاندیدا‌های نهایی نیز محرمانه می‌ماند باید از نقد آن‌ها تا روزی که به مجلس معرفی می‌شوند چشم پوشید. کابینه چهاردهم ممکن است بیشترین شگفتی‌ها را با خود به ارمغان بیاورد.


دولت سایه؟! قحط معنی شد میان نام ها!


سید عطاءالله مهاجرانی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان دولت سایه؟! قحط معنی شد میان نام ها! نوشت: برایش محافظ گذاشتند و برو و بیا! و همه رهبران دنیا پیام می‌دادند که ما به راهنمایی شما نیازمندیم. شما به ما بگویید که کشورمان را چگونه اداره کنیم و چه بایدمان کرد؟! و «عجّل فرجهم» از زبانش نمی‌افتاد. این‌ها افسانه نیست، بخشی از تاریخ دروغ و تباهی و تزویر در کشور ماست.
و، اما ماجرای دولت سایه، «دولت سایه» هم در تجربه سیاسی برخی کشور‌ها در دنیا شناخته شده است و تعریف مشخص دارد.
یکم: دولت سایه، دولت حزب رسمی است که در پارلمان، مثل پارلمان انگلیس حضور دارد. اما در اقلیت است. به عنوان نمونه حزب کارگر انگلستان در ۱۴ سال گذشته، بعد از شکست در انتخابات سال ۲۰۱۰، و پذیرش شکست، دولت سایه بود. وزیران سایه مشخص بودند. در صحنه عمومی حضور داشتند. برنامه حزب تعریف شده بود. امسال که پیروز شدند، همان دولت سایه به آفتاب آمد و مسوولیت را بر عهده گرفت. دولت سایه یعنی در موضع اپوزیسیون دولت مستقر است. چطور می‌توان پذیرفت در دولت مرحوم ابراهیم رییسی به مدت سه سال دولت سایه فعال بوده است؟ نه شکل و شمایل و رسمیت حزب دارد و نه سازوکار آن مشخص است. جهت‌گیری‌اش هم آمادگی برای شرکت در انتخابات بعد بوده است.
دوم: دولت سایه، در هنگامی که با دولت مستقر زاویه دارد و در اپوزیسیون است، در کار دولت مستقر کارشکنی نمی‌کند. روایت مصطفی پورمحمدی از جلسه شورای عالی امنیت ملی، که رییس دولت سایه به او می‌گوید: «اگر شما رییس‌جمهور بودی، فلان موضوع تصویب می‌شد، اکنون که روحانی است، اعتماد نداریم.»
این شیوه دیگر نامش دولت سایه نیست. شاید تعبیر «دولت مرموز» که حسام الدین آشنا به کار برد، مناسبت بیشتری داشته باشد. البته دولت مرموز و موذی.
سوم: فردای انتخابات، سعید جلیلی بعد از ملاقات با مسعود پزشکیان گفت: «دولت سایه با قدرت به کار خود ادامه می‌دهد؛ و هر جا که ببیند دولت مستقر خطا می‌کند، و راه را غلط می‌رود، دولت سایه ورود پیدا خواهد کرد.» در دنیا رسم چنین است که رهبر حزبی که در انتخابات شکست می‌خورد شکست را می‌پذیرد، به ناتوانی خود در پیروزی حزب و مسوولیت خود در شکست اقرار می‌کند و از رهبری حزب به کنار می‌رود. به اصطلاح روی نیمکت پشت می‌نشیند. نه اینکه بعد از شکست بماند و برای دولت مستقر خط و نشان بکشد و مبارزه انتخابات بعد را از همان روز شکست آغاز کند. این آشوب‌های فکری و سیاسی که به بدنه جامعه نیز منتقل می‌شود، نشانه همان سخن دکتر داوری است که در ابتدای مقاله آمد!
پی نوشت: 
 (۱) رضا داوری اردکانی، گفتگو‌هایی با سایه‌ام، تهران، پگاه روزگار نو، ۱۴۰۲، ص۱۸۵


کیف‌کشان، باشگاه مشت‌زنی و سایه‌سالاران

مهرداد احمدی شیخانی طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان کیف‌کشان، باشگاه مشت‌زنی و سایه‌سالاران نوشت: در ماجرای تشکیل کمیته‌هایی برای معرفی کابینه دولت چهاردهم، هر چیزی که جایش خالی است، به حمدالله، کیف‌کشان جایشان پر است و حضوری همیشه در صحنه دارند و گویی دلیلی هستند برای اثبات «قانون بقای ماده و انرژی» که نه نابود می‌شود و نه به وجود می‌آید، بلکه از صورتی به صورت دیگر تبدیل می‌شود و ماجرای صنف کیف‌کشان هم همین است که با تغییر هر دولتی، آنان همچنان هستند، فقط کیف‌کشان اصولگرا و اصلاح‌طلب جایشان را عوض کرده‌اند تا قانون بقای ماده و انرژی سر جایش بماند. نمی‌دانم فیلم باشگاه مشت‌زنی را دیده‌اید یا نه؟ در این فیلم که بین واقعیت و رؤیا می‌گذرد، عده‌ای کارشان مشت‌زنی است، اما کی به کی مشت می‌زند را بگذارید این‌طور معلوم کنم که در این سال‌ها یک مفهوم سیاسی دیگر هم در کشور ما ساخته شده که با مشت‌زنی شناخته می‌شود و یک‌جور‌هایی به دهان این و آن مشت زده می‌شود و عده‌ای کارشان کلا مشت‌زنی است. ولی بعضی هم بدون آنکه برچسب داشته باشند، مشغول همین کارند، بی‌آنکه کسی متوجه شود. اما اینکه کی و چی به این مشت‌زنی معنا می‌دهد، جای بحث دارد. هفته پیش، جناب پزشکیان سرزده به مجلس رفت و همان‌طور بداهه پشت میکروفن سخنانی گفت که از بین آنها، یک مشت‌زنی‌اش را همه شنیدند و کلی بازنشر شد که آی بیایید که پزشکیان از باشگاه مشت‌زنی تقدیر کرده و کار بالا گرفت تا جایی که جنابش ناچار شد بیاید بگوید که منظورش از مشت‌زنی این نبوده و آن بوده. اما واقعیت این است که دیگر کار از کار گذشته و آب رفته به جوی باز‌نمی‌گردد. ولی چاره چیست؟ من بشخصه از اولین روز اعلام نامزدی ایشان، هرجا که توانستم از این گفتم که حالا دیگر پزشکیان نه یک آدم معمولی و نه یک نماینده مجلس و نه حتی کاندیدای ریاست‌جمهوری، بلکه با اطمینان، ایشان رئیس‌جمهور است و باید از همین حالا تیم رسانه‌ای یک رئیس‌جمهور را داشته باشد. هرچه بود گذشت و ما را هم که به سرای ایشان راه نبود. بعد هم که ایشان انتخاب شد و باز بر این نکته چندین و چند بار تأکید کردم که گوش شنوایی نیافت و حتی برخی گفتند جناب پزشکیان همین که خودش باشد بهتر است. اما واقعیتی که این بزرگواران فراموش کرده‌اند، این است که پزشکیان دیگر خودش نیست و نمی‌تواند هم که باشد، بلکه نماینده و نشانه یک ملت است. بگذارید سه نمونه بیاورم. «توهم معجزه هزاره سوم» دقیقا خودش بود و با رفتار و زبان یک لمپن کار خود را پیش می‌برد و در نتیجه، آمد آنچه بر سر کشور آمد و احتمالا جنابش همین را می‌خواست. بعد شد جناب روحانی که باز خودش بود و این خودش، چنان دشمنی برانگیخت که فرصتی شد برای ترساندن مردم. بعد هم شد رئیس دولت سیزدهم که دیدیم که گفتارش چگونه نَقل و نُقل مجالس بود. حالا اینکه جناب پزشکیان بگوید منظورم این نبود و آن بود، چه فایده؟ مهم این است که عده‌ای در باشگاه مشت‌زنی منتظر همین نوع سخنان هستند تا دیگ را گرم کنند و آن که ضرر می‌کند، اول خود جناب پزشکیان و بعد مردم و کشور هستند؛ مردمی که بسیار مستعد ناامیدی‌اند. جناب پزشکیان باید بپذیرد که دیگر خودش نیست و نمی‌تواند و نباید هم که خودش باشد و این سخن که «نکته مثبت پزشکیان این است که خودش است»، اتفاقا الان می‌تواند نکته منفی او بشود و لازم است تا توجه کنند که بعد از این دیگر نباید بداهه و بدون آمادگی قبلی سخنی بگوید و اصلا نباید زیاد حرف بزند و گاهی اصلا نباید که حرف بزند. آن‌هایی هم که می‌گویند خوب است که پزشکیان خودش است، شاید ندانسته، پوست خربزه زیر پای او می‌گذارند.

واقعیت این است که بداهه بودن جناب پزشکیان همین می‌شود که بعد به ناچار بگوید منظور من این نبود و آن بود و سوژه برای باشگاه مشت‌زنی درست کند. ایشان باید و باید و باید، قبل از تعیین ترکیب کابینه، یک تیم رسانه‌ای چابک، فعال و باانگیزه تشکیل بدهد. یک تیم رسانه‌ای که زیر پایش پوست خربزه نگذارد و با گفتن اینکه تو خودت باشی بهتر است، او را تشویق به بداهه‌گویی نکند. مسئله این است که مرجعیت رسانه‌ای از کشور بیرون رفته و آن‌هایی که آن بیرون مشغول تنظیم رسانه برای جهت‌دهی به افکار عمومی‌اند، کار خود را می‌کنند و باشگاه مشت‌زنی را به دلخواه خود نظم می‌دهند. و، اما مورد سوم را کوتاه بگویم. مراقب سایه‌سالاران باشیم که بعید نیست تلاش کنند یک‌طور‌هایی سایه‌شان را تا عمق راهبردی دولت جدید ادامه دهند. یادمان باشد آنان که شهوت قدرت دارند و ۱۵ سال در طلب آن بوده‌اند، به این راحتی سایه‌شان را جمع نمی‌کنند، حتی اگر به گفته‌ای، فقط دو میلیون نفر باشند که البته دو میلیون نفر، کم هم نیست، به‌خصوص اگر پول هم داشته باشند. از ما گفتن بود.

اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار