هشتمین
روز از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با عدم برگزاری نشستهای نقد و
بررسی و صرفاً با نمایش شش فیلم در کاخ اصلی جشنواره پیگیری خواهد شد اما
بیش از سایر آثار، «عادت نمیکنیم» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان، «پل
خواب» به کارگردانی اکتای براهنی و «اژدها وارد میشود» ساخته عجیب و
متفاوت مانی حقیقی تاثیرگذار است.
به گزارش «تابناک»؛ در واپسین
روزهای سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، آخرین فیلمهای مهم حاضر در
مهمترین رویداد فرهنگی کشور و جدیترین جشنواره سینمایی خاورمیانه رونمایی
میشوند و در همین راستا در روز هشتم جشنواره با رونمایی از دو اثر مهم
همراه خواهد بود که باعث میشود این رویداد همچنان در معرض توجه باشد؛
فضایی که با توجه به باقی ماندن برخی فیلمهای مهم تا روز پایان ادامه
خواهد داشت.
با توجه به آنکه به واسطه برخی حواشی، پرویز شهبازی
کارگردان «مالاریا» از حضور در نشست نقد و بررسی فیلمش انصراف داد و «یتیم
خانه ایران» ساخته ابوالقاسم طالبی که شب گذشته امکان نمایش یافت و در بخش
خارج از مسابقه نیز قرار دارد، فاقد نشست نقد و بررسی است، نشستهای نقد و
بررسی امروز از ساعت یازده آغاز میشود.
در نخستین نشست نقد و
بررسی، رضا میرکریمی کارگردان فیلم سینمایی «دختر» با عوامل فیلمش در کاخ
جشنواره پاسخگوی پرسشها و نقدهای اهالی رسانه و منتقدان است و سپس داریوش
غذبانی کارگردان و منیژه حکمت تهیه کننده «خماری» در دومین نشست نقد و
بررسی روز هشتم حضور خواهند یافت و درباره اثر تازهشان و نقدهای مطرح سخن
میگویند.
سپس نمایش آثار در سالن اصلی کاخ جشنواره با رونمایی از
فیلم مستند «آزادی» به کارگردانی مشترک رضا فرهمند و کمیل سهیلی در بخش
سینماحقیقت آغاز میشود و در ادامه «ممیرو» به کارگردانی هادی محقق در بخش
هنر و تجربه به نمایش در خواهد آمد.
نمایش فیلمهای مسابقه سینمای
ایران، با رونمایی از فیلم «پل خواب» نخستین تجربه کارگردانی اکتای براهنی
در بخش نگاه نو شروع میشود و در ادامه «عادت نمیکنیم» به کارگردانی
ابراهیم ابراهیمیان به نمایش در خواهد آمد. «برادرم خسرو» نخستین فیلم بلند
سینمایی احسان بیگلری پنجمین فیلمی است که در روز هشتم نمایش داده خواهد
شد.
با این حال شاید مهمترین فیلمی که در روز هشتم به نمایش درآید،
«اژدها وارد میشود» مانی حقیقی باشد؛ فیلمی که در واقع در بامداد روز سه
شنبه رونمایی خواهد شد و احتمالاً مورد توجه داوران جشنواره سی و چهارم
قرار گرفته است. در عین حال نقش آفرینی جدی و بازگشت دوباره هدیه تهرانی در
«عادت نمیکنیم» نیز جزو جذابیتهای روز هشتم محسوب میشود.
10:05- با گذشت هفت روز از برگزاری سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر
نتیجه آرای مردمی برای مشخص شدن سرنوشت سیمرغ تماشاگران تا پایان روز هفتم
یکشنبه ۱۸ بهمن ماه اعلام شد
.
بر اساس اعلام کمیته رای گیری مردمی که زیر نظر خانه سینما
فعالیت می کند فیلم های «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی، «اژدها
وارد می شود» به کارگردانی مانی حقیقی، «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین
مهدویان، «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و «بارکد» ساخته مصطفی کیایی
همچنان در صدر آرا هستند.
جدول انتخاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تا پایان برگزاری
سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به صورت روزانه از سوی خانه سینما منتشر می
شود.
آرای روز هفتم بین ۲۳ فیلم و با اخذ ۴۵ هزار و ۸۱۱ رای بوده است.
همچنین شب گذشته بین تماشاگران فعال در بخش آرای مردمی قرعه کشی و به سه نفر از آنها سکه بهار آزادی اهدا شد.
طبق داوری انجام گرفته در روز جمعه ۱۶ بهمن فیلم های «ابد و
یک روز» به کارگردانی سعید روستایی، «اژدها وارد می شود» به کارگردانی مانی
حقیقی، «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان، «بادیگارد» ساخته
ابراهیم حاتمی کیا و «بارکد» ساخته مصطفی کیایی در صدر آرا هستند.
طبق داوری انجام گرفته در روز پنجشنبه ۱۷ بهمن فیلم های «ابد و
یک روز» به کارگردانی سعید روستایی، «اژدها وارد می شود» به کارگردانی
مانی حقیقی، «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی کیا، «بارکد» ساخته مصطفی
کیایی و «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان بدون ترتیب و بر طبق حروف الفبا در
ردیف بهترین فیلم ها از نگاه تماشاگران بودند.
براساس داوری در روز چهارشنبه ۱۴ بهمن فیلم های «ابد و یک
روز» به کارگردانی سعید روستایی، «اژدها وارد می شود» به کارگردانی مانی
حقیقی، «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «بادیگارد» ساخته
ابراهیم حاتمی کیا و «بارکد» ساخته مصطفی کیایی بدون ترتیب و بر طبق حروف
الفبا در ردیف بهترین فیلم ها از نگاه تماشاگران قرار گرفته اند.
طبق داوری انجام گرفته در روز سه شنبه ۱۳ بهمن ماه فیلم های
«ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی، «اژدها وارد می شود» به
کارگردانی مانی حقیقی، «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان،
«بارکد» به کارگردانی مصطفی کیایی و «لانتوری» به کارگردانی رضا درمیشیان
بدون ترتیب و بر طبق حروف الفبا در ردیف بهترین فیلم ها از نگاه تماشاگران
قرار گرفته بودند.
طبق داوری انجام گرفته در روز دوشنبه ۱۲ بهمن ماه فیلم های
«ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی، «ایستاده در غبار» به کارگردانی
محمدحسین مهدویان، «خشم و هیاهو» به کارگردانی هومن سیدی، «زاپاس» به
کارگردانی برزو نیک نژاد و «آااادت نمیکنیم» به کارگردانی ابراهیم
ابراهیمیان بدون ترتیب و بر طبق حروف الفبا در ردیف بهترین فیلم ها از نگاه
تماشاگران قرار گرفته بودند.
10:25- مرتضی رزاق کریمی مسئول بخش مستند سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر
با اشاره به اکران مستندها در کاخ جشنواره به مهر گفت: با توجه به برگزاری
جشنواره فجر حال اهالی سینما خوب است و فکر می کنم حال مستندسازان هم خوب
باشد زیرا به نظر می آید امسال نسبت به سال های گذشته سینمای مستند جدی تر
گرفته شده است. در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر که جایزه بخش پوستر به
یک فیلم مستند تعلق گرفت، امیدی میان مستندسازان ایجاد شد زیرا این حرکت
نشان داد که مستند در سینمای ایران جدی گرفته می شود.
وی افزود: با نمایشهایی که برای بخش مستند در سالن اصلی این
برج در نظر گرفته شده شاهد استقبال قابل قبولی هستیم و استقبال ها نسبت به
سال های گذشته به طور میانگین با افزایش ۳۰۰ درصدی مخاطبان رو به رو شده
است. این روند اگر ادامه پیدا کند می توانیم امیدوارم باشیم که برای سال
آینده و سال های بعد برنامه ریزی های جدی تری برای بخش مستند داشته باشیم.
مسئول بخش مستند جشنواره فیلم فجر توضیح داد: به ادعای
دوستانی که آمار سال گذشته تماشاگران فیلمهای مستند را در کاخ جشنواره
داشتند، امسال در روزهای اول ۳۰۰ مخاطب در سالن برای تماشای فیلم ها حضور
داشتند که این تعداد در سال گذشته روزانه ۱۰۰ نفر بوده است. البته این را
هم باید بگویم که تعداد مخاطبان این بخش هر روز در حال افزایش است.
رزاق کریمی گفت: مستندهایی که امسال در جشنواره فیلم فجر حضور
دارند آثار قابل اکران هستند و تعدادی از این مستندهای قرارداد اکران خود
را با گروه سینمایی «هنر و تجربه» بسته اند و من فکر می کنم یک رشد جدی در
سینمای مستند چه در بخش کمی و چه در بخش کیفی داریم به گونه ای که در سال
جاری ۸۰ مستند بالای ۷۰ دقیقه داشتیم این در حالی است که ۱۰ سال پیش شاید ۲
فیلم مستند بلند در سال تولید می شد. از نظر کیفی نیز ساختار فیلم ها و
جذابیت آثار برای مخاطبان با توجه به استقبالی که از نمایش فیلم ها شده
است، نشان می دهد که کیفیت ساخت این فیلم ها نیز افزایش پیدا کرده است. در طول نمایش فیلم های مستند در سالن اصلی برج
میلاد، کمتر شاهد این بودم که کسی در هنگام نمایش فیلم از سالن خارج شود.
اگر سالن اصلی از مخاطب پر نبوده است، اما مخاطب از سالن خارج نشده و رضایت
نسبی از فیلم داشته است.
تهیه کننده فیلم «حس پنهان» توضیح داد: سال گذشته ساعتی برای
نمایش فیلم های مستند اختصاص داده شده بود که ساعت ناهار و استراحت همه
حاضران در کاخ جشنواره بود، اما امسال این نمایش به ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه تغییر
کرد و این مساله نشان داد که نمایش مستند را جدی گرفتند. البته شاید بتوان
برنامه ریزی های دیگری کرد تا سانس اول به نمایش مستند اختصاص داه نشود و
یا دارای یک سانس چرخشی باشد. البته مساله اصلی این است که ظرفیت نمایش در
کاخ جشنواره محدود است و تعداد فیلم های انتخاب شده نیز بسیار زیاد است.
این را نباید فراموش کرد که برنامه ریزان نمی توانند برای اکران مناسب
برنامه ریزی کنند. زمانی که ۲۲ فیلم سودای سیمرغ، ۱۱ فیلم نگاه نو، ۱۱ فیلم
هنر و تجربه و ۱۱ فیلم مستند باید در این سالن اکران شود، اگر هر برنامه
ریزی با تجربه ای هم بخواهد جدول نمایش را آماده کند، باز هم ممکن است
مشکلاتی در نمایش پیش آید. به هر حال باید اجازه دهیم این دوره بگذرد و
بازخوردهای مثبت و منفی را بسنجیم تا بتوانیم برای دوره های بعد برنامه های
بهتری داشته باشیم.
وی بیان کرد: به هر حال علاقمندان سینما زمانی که این حرفه را
انتخاب می کنند باید کمی به خود زحمت دهند و در ۱۰ روز جشنواره با این
محدودیت کنار بیایند اما در نهایت فکر می کنم جشنواره امسال بتواند نتایج
خوبی به همراه داشته باشد.
تهیه کننده فیلم «چه کسی امیر را کشت» ادامه داد: برخی از
مستندسازان انتظار ساعت های بهتر و یا اطلاع رسانی های بهتر داشتند، اما
ظرفیت ها محدودیت است و دوستان مستندساز افراد واقع بینی هستند و با همین
شرایط هم نامه تشکر آمیزی در حمایت از جشنواره داشتند که این نشان می دهد
که اکثریت جامعه مستندسازان ایران از این جشنواره رضایت دارند. البته این
امکان هم وجود دارد که برخی از مستندسازان به جشنواره انتقاد داشته باشند
که البته اگر نقد سازنده باشد باعث اصلاح یک سیستم می شود و من فکر می کنم
که دبیر جشنواره هم سال آینده برای برنامه ریزی مناسب از نقدهای سازنده
استفاده می کند.
وی با اشاره به اینکه سیمرغ برای همه سینماگران اهمیت دارد،
بیان کرد: ما در ایران جشنواره های مختلفی داریم، اما سیمرغ در جشنواره فجر
نشانه اهمیت و موقعیت ویژه جشنواره فجر است و این جشنواره برای همه
سینماگران اهمیت دارد، آثار مستندسازان در جشنواره فیلم فجر ارزیابی جدی و
حرفه ای می شود و آثار در یک قواره ملی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
رزاق کریمی در پایان گفت: امیدوارم حوصله و صبوری دوستان
منتقد نسبت به بخش مستند زیاد باشد. سینمای مستند نیازمند حمایت و توجه
بیشتری است و نباید فراموش کرد که بیشترین موفقیت های بین المللی ما مربوط
به سینمای مستند است و این موفقیت باید در کشور هم دیده شود و چنین مساله
ای نیازمند صبوری و بردباری است.
10:28- در
حالی که قرار بود نخستین نشست نقد و بررسی روز هشتم به فیلم «امروز» تعلق
داشته باشد، به دلیل کسالت کارگردان برگزار نخواهد شد و بدین ترتیب تنها
نشست نقد و بررسی امروز ببرای فیلم «خماری» ساخته داریوش غذبانی برگزار
خواهد شد اما نشست نقد و بررسی «خماری» نیز دقایقی بعد لغو شد تا بدین
ترتیب در روز هشتم هیچ نشستی برگزار نشود!
10:32- کمال تبریزی در پاسخ به اینکه فکر میکند مخاطب بعد از تماشای فیلم «امکان مینا» چه
احساسی نسبت به گروهک منافقین خواهد داشت و آیا این احساس منفی خواهد بود؟
به ایسنا گفت: من فکر میکنم نسل فعلی ما هیچ تصوری
نسبت به گروهک منافقین ندارد، بنابراین ذهنیتی که برایش ایجاد میشود این
است که آدمها و گروهی وجود دارند که به این شکل فکر میکنند.
او اضافه کرد: زمان فیلم به دهه 60 مربوط میشود و در آن از المانهای این
دهه استفاده کردم. یعنی آرم سازمان مجاهدین یا تصاویر شهدا را به عنوان یک
المان تصویری در فیلم به کار بردم که اینها در واقع جزو طراحی صحنه بودند،
اما اگر با من بود به یک گروهک مشخص اشاره نمیکردم چون اصلا نیازی نبود.
تبریزی خاطرنشان کرد: آنچه در اینباره اهمیت دارد طرز تلقی است و این یک
طرز تلقی داعش مدارانه است به همین دلیل گروه مهم نیست، بلکه طرز تفکر آن و
فشار و زوری که میخواهند اعمال کنند مهم است. در واقع در فیلم «امکان
مینا» این دیدگاه که کسی جهان بینی و عقیده خود و آنچه فکر میکند درست است
را به دیگران تحمیل میکند، به نقد کشیده شده است.
فیلم «امکان مینا» با انگیزه کاملا شخصی سازندگانش ساخته شده است.
10:50- حامد بهداد در گفت و گویی با شرق، عنوان کرده است:
-
در جریان زندگی، نقاب و ماسکهای مختلفی را به صورت خودمان میزنیم. ذهن
ما ایگو و سوپرایگوی ما اشکال مختلفی به خودشان میگیرند. در بخش هشیار
ذهنمان و همینطور در بخش ناهشیار وسیع ذهنمان تکانههایی را احساس
میکنیم که گاهی اوقات تبدیل به خود همان تکانهها میشویم و در برابرشان
واکنش نشان میدهیم.
- بودجهای برای فیلمهای مستقل و
جریانهای خصوصی سینما اختصاص داده نشده ولی مسئولان هم اغلب از افرادی
تشکیل شدهاند که چیزی درباره هنر نمیدانند. آنها سیاست را بلدند و
میشناسند، آنها سیاستمدار هستند، ولی هنرمند نیستند! کارشناسان و
دولتمردانی که در وزارت ارشاد هستند، کمتر درباره هنر میدانند. در
کارنامهشان اندکی تئاتر، موسیقی یا یکی، دو تا فیلم بد وجود دارد اما آنها
واقعا هنرمند نیستند.
- آنها دقیق و عمیق هنر و هنرمندان سرزمین خودشان را نشناختهاند و بیجهت
از سوی آنها دچار ترس هستند و سانسورشان میکنند. آنها کسانی هستند که ذهن
خودشان درباره هنر محدود است و نمیتوانند با وسعت ذهن آرتیستهای دیگر
روبهرو شوند و این وسعت را درک کنند و به همین دلیل چون با جهانی ناشناخته
مواجه میشوند، دچار انقباض شده و با حس بیاعتمادی به هنرمند، دست به
ممیزی او میزنند.
- سینمای عالیجناب عباس کیارستمی، به کجای این جامعه میتواند ضرر برساند؟
ولی مسئولان هیچ توجه کردهاند که سینمای او میتواند سود برساند؟ میدانند
سینمای او و گفتوگو درباره آثارش میتواند سطح شعور را بالا ببرد؟ اما
ببینید امروز آقای کیارستمی کجاست؟ کجا مسئولان به پیشواز چنین شاعر مهمی
رفتهاند؟ آیا تاکنون بزرگداشتی درخور شأن کیارستمی برای او گرفتهاند؟
- وزیر ارشاد و نایب ایشان در سینما باید جسورانه و با شجاعت بیشتر
فضایی گسترده را برای رشد و بالندگی سینما تدارک ببینند و در کنار
سینماگرانشان باشند اما وضعیتِ سالهای گذشته کمتر باعث شده اهم فیالاهم
در رأسِ توجه باشند.
- ورود آقای روحانی در عرصه سیاسی یعنی ورود
منطق به عرصه سیاست. باید احترام به منطق و قانون در رفتار و وجود ما
نهادینه شود. متأسفم به هنرمندی که هیچ صیانتی از او نمیشود، انبوهی از
اضطراب و حقارت تحمیل شده و روحش آسیب دیده و متأسفم برای کسانی که هیچ
خاطرهای از خودشان، به جا نمیگذارند جز ترس و ناامنی.
- به
هر حال فجر یک جشنواره دولتی است. باید با نظرهای دولت، همسو باشد اما همین
دولت پروانه ساخت را منطبق با نظرهای خودش صادر میکند و پای امضای خودش
نمیایستد. باید با شهامت و جسارت هرچه تمامتر از هنرمند دفاع شود. مگر نه
اینکه ما زیر پوشش نمایندگان جشنواره هستیم؟ مگر نه اینکه ما تحت حمایت
وزیر ارشاد و نماینده سازمان سینماییاش هستیم؟ چه کسی از حقوق ما صیانت و
حمایت میکند؟ محافظت از حقوق ما و منافع فرهنگی ما و اقتصادی ما برعهده
دبیر جشنواره، رئیس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ و هنر و امثالهم است و نه
کسی دیگر.
- چرا محملی فراهم نمیشود تا خودِ ما مستقیم با نمایندگان مجلسمان به
گفتوگو بنشینیم و خودمان را به آنها توضیح دهیم؟ شما واسطه بین ما و آنها
هستید تا اعتماد دو طرف را جلب کنید. شما که وزیر معادن و نفت نیستید! ما
که ثروتی در این میان جز این نداریم. شما باید به خاطر منافع فرهنگی و
اندیشه ما بجنگید. پول ما از اندیشه و از زیباییشناسی و هنر فراهم میشود.
مسلما همه موضوع و داستانی قابل دفاع است آنهم در وضعیتی که کاملا اوضاع
امن و متعادل توصیف میشود. اقشار مختلف جامعه، سالهای سال است که به
گفتوگو مینشینند و رسم گفتوگو را یادگرفتهاند. چطور در چنین وضعیتی،
اینقدر ساده هنرمندی مثل محسن امیریوسفی نادیده گرفته میشود؟
- چه پاسخی در آینده درباره بهرام بیضایی خواهند داد؟ مهاجرت او و محرومیت
نسل جوان از حضور و وجود استادی مانند ایشان به گردن تکتک ما است.
-
پیام من به آقای جنتی این است که با قدرت و یاری بیشتر میتوانید درباره
ما و با خودمان به گفتوگو بنشینید! با شهامت هر چه بیشتر باید درباره
وضعیت فرهنگ و هنر مملکت حرف زده شود. شما باید برای گفتوگو، دیالکتیکی
اتخاذ کنید که کارآمد باشد. شما الان حرف نمیزنید! شما به شدت با نسل
جوان و تازه نیرو و نفس ناآشنا هستید. شما باید بروید و به نمایندگان
درباره هنر و هنرمند توضیح دهید و اعتماد آنها را بیشتر از پیش جلب کنید.
- به علی مطهری حتما رأی میدهم، چون او به نظرم مرد آرمانگرایی است و
ردصلاحیتش باعث دلخوری جامعه فرهنگی شد. ایشان پای آرمانش ایستاده. دلم
میخواهد ایشان به عنوان نماینده مردم، یکبار دیگر وارد صحن مجلس شوند. فکر
میکنم نمایندگان دیگرمان هم همینقدر باید آرمانگرا باشند و باید پای
عقایدشان بایستند و باید به خاطر مردم و آینده این سرزمین تلاش کنند. باید
تصویر بهتری از ایران در ذهن داشته باشند و بهخاطر آن تصویر بهتر، بهخاطر
مردم و ملتشان فعالیت کنند و سطح نشاط، شادی و زندگی بشری را در این کشور
بالا ببرند.
- سیمرغ گرفتن اصولا ربطی به بازی خوب یا بد بازیگر ندارد. این بازی بد نیست
که باعث میشود تو سیمرغ نگیری و این بازی خوب نیست که باعث میشود تو
سیمرغ بگیری. در ١٦سالی که کار کردم شاهد ناداوریهای بسیاری بودهام که خب
چیزی حداقل برای من همراه نداشته جز کشتهشدن ذوق و زحمتم در زمینه
بازیگری، ولی گریزی هم نیست. منتظر سیمرغ نیستم و بابت جایزهای هم که سر فیلم «جرم» گرفتم، به شدت
متأسفم و فکر میکنم بیخود هیجان زده شدم و ای کاش آن یک سیمرغ را
نمیداشتم.
- فقط دلم میخواهد که هنرمند بزرگی باشم. دلم همیشه میخواسته بازیگر بزرگی
باشم. دلم میخواسته تأثیری را که یک بازیگر بزرگ بر جهان میگذارد من هم
بگذارم. فقط دلم میخواهد خوب کتاب بخوانم، خوب فیلم بسازم و بازیگر خوبی
باشم. دلم میخواهد توفیق بیشتری نصیبم شود، دلم میخواهد بیشتر رشد کنم و
بیشتر وسعت پیدا کنم.
11:00- ضیاالدین دری کارگردان سریالهایی همچون «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» در گفتوگو با
خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، یادآور شد: اساسا تلویزیون نباید
درباره سینما اظهارنظری کند. به جهت اینکه بیشتر به وضعیت سینما آسیب
میزند. اما درعین حال اگر هم حرفی زده میشود، دو طرف موافق و مخالف باید
حرف بزنند.
او با اشاره به اینکه با برنامههای سینمایی کنونی تلویزیون و آن بخش که به
مسائل صنفی سینما میپردازد، مخالف است، یادآور شد: با برنامهی «هفت» چه
در دوره آقای جیرانی، چه آقای گبرلو و چه در حال حاضر که در دست بهروز
افخمی است، مخالف هستم. چون برنامههایی که تلویزیون برای سینما پخش
میکند، صنفی است و به مشکلات درونی سینما برمیگردد؛ بنابراین این
برنامهها بیشتر به وضعیت سینما آسیب میزنند.
ضیاءالدین دری با اشاره به اینکه نمیتوان گفت سینما و تلویزیون با یکدیگر
قهر هستند، در عین حال یادآور شد: ما مدیرانی داشتیم که زمانی که در
تلویزیون بودند در مسائل ممیزی خیلی سختگیر بودند و به متونی که در
تلویزیون نمایش داده میشد، نگاه سختگیرانهای داشتند. آنها حاضر بودند در
متنها، فیلمها و سریالها همه چیز را به نفع اهداف تبلیغاتی نظام، عیان
نشان دهند. اما وقتی به مدیریت سینما رفتند، رویهی عکس آن را اتخاذ کردند.
اگرچه تلویزیون در این زمینه تقصیری به آن معنا ندارد، مگر اینکه بخواهیم
به طور مصداقی بگوییم که تلویزیون آمده و برعلیه سینما حرف زده، اما در
بعضی از موارد حق دارد که از سینما دلخور باشد و مواردی وجود دارد که
مصداقی میتوان به آنها اشاره کرد.
او در این زمینه با اشاره به فیلم سینمایی ضد تروریستی که در تلویزیون
ساخته و قرار بود به جشنواره راه پیدا کند، گفت: این فیلم سینمایی به زبان
انگلیسی، بازیگران آن هم غیرایرانی و با پول تلویزیون ساخته شده بود. یادم
هست وقتی یک مدیر تلویزیون به معاونت سینمایی رفت، عنوان کرد که این فیلم
تبلیغاتی است، در حالی که تبلیغی نبود و واقعیتی بود که میخواستیم بگوییم
ایرانی تروریست نیست، اما این مخالفت موجب شد تا این فیلم در بخش مسابقه
راه پیدا نکند؛ بنابراین طبیعی است که تلویزیون قهر کند. جالب است این فیلم
با حضور مدیری سینمایی که سابقا در تلویزیون بود، از بخش جشنواره حذف شد و
هیچ وقت هم به نمایش درنیامد. بنابراین تلویزیون حق دارد که از سینما
دلخور شود و اینها موارد کمی نیست. هرچند تلویزیون کار خودش را میکند چون
سینما مساله مهمی در مملکت ما و در دنیا است و چون تلویزیون رسانه فراگیر
است و ما شبکههای خصوصی نداریم، صدا و سیما به رسالت خود عمل میکند،
مسائل سینما را هم مطرح میکند.
دری همچنین درباره دوستی سینما و تلویزیون معتقد است: به لحاظ شرح وظایف در
جهت آرمانهای فرهنگی مملکت و نظام، سینما و تلویزیون باید همکاری کنند،
منتهی از آنجا که دولتها با گونههای فکری متفاوت سر کار میآیند، با
یکدیگر دچار اختلاف نظر میشوند؛ بنابراین از همان دهه انقلاب به بعد
اختلافات در نحوه نگاه به مقوله سینما در تلویزیون ظاهر شده است؛ بنابراین
میبینیم یکی میگوید ما باید مشکلات اقتصادی جامعه را در فیلمها طرح کنیم
و دیگری میگوید نه، شرح وظایف تلویزیون این است که موارد کلان فرهنگی را
مد نظر قرار دهد و نباید وارد کشمکشهای تغییر سیاست دولتها شد.
11:09- سعید لیلاز در روزنامه اعتماد درباره ابراهیم حاتمیکیا و ساخته تازه
او نوشت: «فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا همیشه فضای دو قطبی در درون خود
دارد. خیر مطلق و شر مطلق را همیشه در آن میتوان دید. البته که فضای دو
قطبی در محدوده نظام تعریف میشود و هر چه پیش میرود، دو قطبی میان خالصی و
ناخالصی یا میان خیر و شر عیانتر میشود. اما موضوع مهم و دغدغه همیشگی
فیلمهای آقای حاتمیکیا مربوط به اصلیت ناب انقلاب سال ١٣٥٧ است. من هم به
عنوان کسی که از نزدیک در فضای چند سال منتهی به انقلاب اسلامی ایران
زیستهام، نمیتوانم افسوس و ناراحتی خودم را از این که برخی از
ماموریتهای انقلاب روی زمین مانده پنهان کنم. به این ترتیب است که این
آتشفشان بیهمتا که خاورمیانه و همه جهان را به لرزه درآورد، در این ٣٧ سال
جزو مظلومترینها در دنیا بوده است و همچنان باید انقلاب سال ٥٧ را
ناتمام دانست.
شاید برای درک موقعیت نیاز باشد که قدری به عقب و زمان انقلاب برگردیم.
آنچه در ایران رخ داد، یک انقلاب ضد امپریالیستی بزرگ بود که قصد داشت،
کشور را به جایگاه شایسته بینالمللی برساند و در داخل هم کرامت انسانی
برای مردم فراهم کند اما با این که برای انقلاب ایران برجستهترین ذخایر
انسانی و ایدئولوژیکی صرف شده است، امروز کاملا با آقای حاتمیکیا هم عقیده
هستم که از آرمانها دور ماندهایم.
البته امروز هم خواسته یا ناخواسته فیلم بادیگارد مانند فیلم آژانس شیشهای
که در دولت اصلاحات به نمایش درآمد، در دولتی به نمایش عمومی گذاشته شده
که مورد حمایت اصلاحطلبان است.
فارغ از این بحث برای من که نوستالژی فضای انقلاب دارم، نزدیک نشدن به این
فضا با وجود همه منابع مادی، معنوی و انسانی که هر کدام برای اداره کشور
ذخیره مطلوبی محسوب میشود، آزاردهنده است. امروز هم باید بپذیریم در
بسیاری از جنبههای مادی، معنوی و ژئوپولتیکی از آن آرمان دور شدهایم.
بر همین اساس هم این افسوس در فیلمهای آقای حاتمیکیا و فیلم بادیگارد به
خوبی تصویر میشود که البته پیام بزرگی نیز در دل آن نهفته است. بنابراین
وقتی چنین هدفی یعنی یادآوری برخی آرمانهای از دست رفته وجود دارد،
موقعیتهای انتزاعی و اغراقآمیز هم قابل پذیرش است. از این منظر همیشه
فیلمهای آقای حاتمی کیا به خصوص فیلم اخیر ایشان که از «چ» خوشساختتر و
دارای سناریوی نیرومدتری است، من را به عنوان کسی که انقلاب و آرمانهای آن
را درک کرده، متاثر میکند.
واقعیت این است که انقلاب ایران، آتشفشان بزرگی ایجاد کرد که در ذهن نسل
ما ثبت شده است. امیرالمومنین علی(ع) در یکی از خطبههای نهج البلاغه
میفرماید: «لتبلبلن بلبلة، و لتغربلن غربلة، و لتساطن سوط القدر، حتی یعود
اسفلکم اعلاکم، و اعلاکم اسفلکم. شدایدی برای شما پیش خواهد آمد و شما
مانند دانههایی که در غربال ریخته باشند و غربال آنها را تکان دهد به طوری
که از همدیگر جدا بشوند، غربال خواهید شد و مانند دیگ جوشانی خواهید شد که
در اثر حرارت دادن زیاد به آن آنچه در ته دیگ است بالا بیاید و آنچه در
بالاست پایین برود. » انقلاب چنین شرایطی را رقم زد و شرایط را زیر و رو
کرد.
امروز شاید روایت زندگی و رفتارهای برخی افراد برای نسل جدید بیگانه و
غریبه باشد ولی باید با صراحت گفت که روحیه از خود گذشتگی ناب انسانی در
ایران فراوان بوده و آنچه حاتمیکیا ترسیم میکند، برآمده از همان تجربیات
است. حتی برخلاف تصور برخیها در دنیا هم چنین روحیهای سابقه دارد.
بنابراین سخن گفتن از این موضوع برای نسل من که دهه ٥٠ را دیده، بسیار
مغتنم است. به همین دلیل تا زمانی که نسل من زنده است، فیلمهایی مانند
«بادیگارد» که از همان نسل و آرمانها میگوید، همچنان مخاطب دارد.
حتی ممکن است چهرهای که قهرمان فیلم آقای حاتمی کیا نمایش میدهد، از نظر
کسانی که آن روزها را ندیدهاند، غیرواقعی باشد، اما این گونه نیست؛ چرا که
در انقلاب ایران این افراد وجود داشته، زیسته و مبارزه کردهاند. یک نمونه
از آنها را به یاد دارم. «مراد نانکلی» از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود
که او را دستگیر کردند و از او در مورد سایر اعضای گروه و اسلحههای آنان
پرسیدند. او پاسخ داد که میداند اسلحه کجاست اما نمیگوید. میگفت، شرعا
اجازه دروغ گفتن ندارم، پس نمیگویم که در مورد اسلحه و افراد گروه
نمیدانم اما اطلاعاتی به ساواک نمیدهم. این فرد آنچنان زیر شکنجههای
ساواک از دنیا رفت که جسدش قابل شناسایی نبود. افرادی که وارد فعالیتهای
چریکی میشدند، میدانستند که چند ماه تا یک سال بیشتر زنده نخواهند ماند
اما این کار را انجام میدادند. آن دوران مملو از داستانهایی است که امروز
عجیب به نظر میرسد. امروز در فیلم بادیگار دیده میشود، افرادی برآمده از
آن فضا به فساد آمیخته شدهاند و این موضوعی دردآلود و حزنانگیز است.»
11:20- مجید
مظفری بازیگر فیلم سینمایی «کفش هایم کو؟» درباره نقش آفرینی اش در این
فیلم به مهر گفته است: در نگاه اول اینگونه به نظر می آید که اشاره مستقیم
فیلم به بیماری آلزایمر است اما به اعتقاد من آلزایمر بهانه ای است تا به
روابط خانوادگی حبیب ورود پیدا کند و دلایل از هم گسیختگی کانون خانواده را
مورد بررسی قرار دهد بنابراین فکر می کنم این فیلم یک اثر خانوادگی متفاوت
است. ضمن اینکه فیلم پیام مهمی دارد و به خانواده هایی که می خواهند به
دلایلی مهاجرت کنند هشدار می دهد که کانون گرم زندگی خود را بی دلیل از بین
نبرید و به نظر من پوراحمد بسیار دقیق و درست به این مهم پرداخته است.
مظفری درباره دریافت سیمرغ بلورین گفته است: واقعیت این است که اصولا به سیمرغ فکر نمی کنم چون معتقدم سیمرغ گرفتن یا
نگرفتن صرفا سلیقه داوری است و از ارزش های کار یک بازیگر کم نمی کند.
بارها به خاطر بازی در فیلم های مختلف مثلا بازی در فیلم «سگ کشی» کاندید
بودم اما جایزه دریافت نکردم و یا برای بازی در فیلم «مسافران» نقش اول را
به من ندادند. اما در کل بگویم فیلم «کفش هایم کو؟» فیلم سختی بود و
پیچیدگی های خاص خودش را داشت و می خواهم از علی قائم مقامی تهیه کننده این
فیلم سینمایی نهیات تشکر را بکنم که به عنوان بخش خصوصی تولید این فیلم
سینمایی را به عهده گرفت چون اگر او نبود شاید فیلم «کفش هایم کو؟» ساخته
نمی شد.
11:28-
احسان بیگلری کارگردان «برادرم خسرو» درباره نخستین تجربه کارگردانیاش پس
از دستیاری فرهادی و پوراحمد و... به فارس گفت: یک پس زمینه ذهنی ازکودکی
داشتم. عمویی در خانواده داشتم که مبتلا به بیماری دو قطبی بود و شاید
تجربه حضور ایشان زمینه ساز قصه هایی که داشتم شد و همیشه به آن فکر می
کردم. این تصویر خیلی دور بود زیرا عموی من در سن هفت سالگی خودکشی کرده
بود. در آن هفت سال ذهنیتی که در بچگی از ایشان داشتم زمینه ساز این قصه
شد.
بیگلری
درباره انتخاب شهاب حسینی گفت: ما فیلم را جلوی دوربین برده بودیم با یک
بازیگر خانم دیگر که ایشان از گروه منفک شدند و در شرایطی که کار را شروع
کرده بودیم ایشان ما را تنها گذاشتند خانم قاضیانی بسیار لطف کردند و از
جایی به پروژه پیوستند که لطف شان شامل حال ما شد. خانم قاضیانی در شرایطی
به گروه پیوستند که کارشان بسیار قابل احترام بود.
وی درباره نوع مواجهه مخاطب با فیلمش گفت:
فیلمی است که در جاهایی ممکن است مخاطب را
اذیت کند و نمی دانم تماشاگر تحمل فضای روانکاوانه را دارد یا این که
بنشیند و روایتی را تا انتها دنبال کند بدون اینکه اتفاق عجیبی رخ دهد
اما هر صحنه پیش درآمدی برای یک صحنه دیگر است. این گونه نیست که در دقیقه
5 فیلم اتفاق عجیبی رخ دهد و ما براساس آن اتفاق پیش برویم. فیلم یک کنکاش
روانشناختی بین دو برادر است که تماشاگر باید درگیرش شود.
بیگلری از حمایت مجموعه سینمایی تحت نظر شهاب حسینی سخن به میان آورد و گفت: فیلم کاملاً در بخش خصوصی
تولید شد. مجموعه شهر فرش یک بخشی از هزینه فیلم را متقبل شد، بخشی از آن
را آقای ملکان متقبل شدند بخشی از فیلم آقای حسینی دستمزد بازی نگرفتند.
بخشی دوستان مشترک سرمایه گذاری کردند. عوامل دستمزد پایین گرفتند و
اینگونه کمک کردند که کار ساخته شود.
11:40- برنامه بهروز قریبپور
بود که درباره اتفاقات جشنواره به خصوص بینظمی مربوط به فیلم «لانتوری»
گفت: هرچیز که در اینجا اتفاق بیفتد بنده قبول مسئولیت میکنم و ضرورت
ندارد که در غیاب آقای حیدری موضوع را از ناحیه تصمیمگیری ایشان بدانم. به
حدی نسبت به مسئولیتم حساس بودم که شبها روی یک مبل در کاخ میخوابم تا
برنامههای صبح را به موقع اجرا کنیم چون ساعت حضور منتقدین 10 است و باید
از 9 آماده باشیم تا مشکلی نداشته باشند.
وی افزود: در مورد «لانتوری» باید بگویم اگر راهها
را باز نمیکردیم ممکن بود در ازدحامی که ایجاد شده بود واقعا فاجعهای رخ
دهد، عوامل فیلم هم با ناهماهنگی مهمانهای خود را زمانی وارد کردند که
دبیر جشنواره اعلام کرده بود کسی در سالن نباشد. ما باید در کاخ جشنواره یک
مدیریت موقت را اعمال کنیم و این هرچقدر به مدیریت مستقر نزدیک شود از
میزان ناهماهنگیها کاسته میشود، اگر مسئولین توجه کنند باید یک جای ویژه
برای جشنواره باشد، شاید یکی از مشکلات اینجا این است که افراد عادی برای
دیدن برج میآیند و قدرت تشخیصمان را گاهی از دست میدهیم.
11:50- آزاده نامداری بازیگر فیلم سینمایی «مالاریا» درباره حضورش در این فیلم به فارس گفت:
در طی این سالها پیشنهادات زیادی برای بازیگری
به من شده بود. در یک دوره خاص یک گپی بین من و همکارانم در تلویزیون رخ
داد و در همین بین موضوع بازی در فیلم سینمایی مالاریا به کارگردانی پرویز
شهبازی نیز مطرح شد که رد کردن آن کار عاقلانهای نبود. کار کردن با پرویز
شهبازی برای من بسیار دوستداشتنی است. به جهت اینکه یکی از فیوریتهای من
بود چراکه مثلا یکی از فیلمهای ایشان که نفس عمیق است را چندین بار دیدم.
به هر حال هر کسی یک کارگردان و یا هنرمندی را دوست دارد. زمانی که با من
تماس گرفتند تا سرکار وی حاضر شوم واقعا حساس نکردم دلیلی برای رد کردن این
پیشنهاد دارم.
نامداری در ادامه اظهار
داشت: قراری گذاشتیم و در این قرار با وی صحبتهایی کردم و استرسهایی که
داشتم را با کارگردان در میان گذاشتم. به هر حال به خاطر اینکه من بلد
نیستم و در پروژه سینمایی کار نکردم. در نتیجه طی نکاتی که پرویز شهبازی
آنها را مطرح کرد به توافق رسیدیم تا با یکدیگر همکاری کنیم.
این مجری تلویزیون در پاسخ به این پرسش که پرویز
شهبازی چگونه و با چه صحبتهایی استرس و نگرانیهای را برطرف کرد گفت: او
به من بسیار قوت قلب داد و تنها گفت همه چیز را به من بسپار. در واقع به
بازی گرفتن وی از بازیگرانش ایمان دارم. با اینکه سالهاست در فضای رسانه
هستم اما نیاز به تجربه دیگری بازیگری میخواهد و باید هدایت میشدم که
پرویز شهبازی این کار را انجام داد.
او همچنین در ادامه گفت: یکی از ویژگیهای پرویز
شهبازی این است که اجازه نمیدهد عوامل فیلم و بازیگران متوجه روند قصه و
فیلمنامه بشوند. اگر مصاحبههای بازیگران فیلمهای قبلی این کارگردان را
بخوانید متوجه این موضوع میشوید. درواقع من هم مانند تماشاگران قرار است
فیلم را برای اولین بار و همچنین پایانبندیاش را به همراه اصحاب رسانه در
کاخ جشنواره ببینم.
نامداری در ارتباط با سکانسهایی که خود در آن حضور
داشت گفت: در این فیلم نقش سمیرا را بازی میکنم اما قطعا سمیرا آزاده
نامداری نیست اما به لحاظ کارکتری به من نزدیک است. سمیرا دختری است که
تلاش میکند در قصه همه چیز را سامان دهد. تلاش میکند مشکلاتی را که توسط
پسرداییاش که در فیلم که آذرخش فراهانی آن را ایفا میکند برطرف کند.
پرویز شهبازی به من گفت اگر نگران این هستی که چون وجهه خوبی در جامعه دارم
خراب شود گفت که قول میدهم از تو یک دختر good بسازم. سمیرا goodman قصه
است. من نیز به گفته پرویز شهبازی اعتماد کردم. درواقع به زیاد بودن و یا
کم بودن حضور سمیرا در فیلم کاری ندارم اما آن مقداری که قرار است این نقش
را ببینید شاهد کارکتر مثبتی از او هستیم. سمیرا سعی میکند در فیلم
مالاریا به همه کمک کند.
نامداری در ادامه گفت: به نظرم پرویز شهبازی همواره
تلاش میکند در فیلمی که میسازد contrastهای فیلم را رعایت کند. در این
فیلم سینمایی که آذرخش فراهانی partner من است زمانی که در کنار هم قرار
میگیریم یک contrast را به وجود میآوریم هم از لحاظ پوشش و هم از لحاظ
عقاید و حرفهایی که گفته میشود.
12:00- مصطفی ابطحی مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری درباره راه اندازی سیستم «VOD» به مهر
گفت: در طول دو سالی که به عنوان قائم مقام اقتصاد سینما و معاون توسعه
فناوری و مطالعات سینمایی و سمعی و بصری در بدنه مدیریت سازمان سینمایی
حضور داشتم در جریان راه اندازی سیستم «VOD» بودم و زمانی که به موسسه
رسانه های تصویری آمدم از ابتدا با رییس سازمان سینمایی قرار گذاشتیم در
کنار کارهای روزمره و جاری موسسه رسانه های تصویری ماموریت هایی را در این
موسسه به عهده بگیرم که یکی از این ماموریت ها راه اندازی سیستم «VOD»،
سامان دادن بخش بین الملل سینمای ایران و همچنین بحث سازمان جشنواره ها بود
و از زمان حضور در موسسه های رسانه های تصویری تلاش کردیم مجموع این
ماموریت ها را به انجام برسانیم.
وی ادامه داد: درباره راه اندازی سیستم «VOD» نقدی بر گذشته داشتم به
همین دلیل مدل هایی که در مدیریت سابق موسسه های رسانه های تصویری طراحی
شده بود کنار گذاشته و مدل جدیدی از جهت فنی و محتوایی طراحی کردیم در همین
راستا با شرکت های معتبر در حوزه فن آوری قرارداد بستیم و زیر ساخت های
لازم را برای اجرایی کردن طرح «VOD» اجرایی کردیم و با سرفرازی اعلام می
کنم این سیستم آماده بهره برداری است.
ابطحی تاکید کرد: با راه اندازی سیستم «VOD» نهضتی در حوزه سینما و
انقلابی در عرصه تصویر و سینما به راه خواهد افتاد و از این به بعد دیگر
مردم نیازی به دانلود غیرمجاز آثار ندارند. من معتقد هستم اگر محتوای
سینمای ایران را روی سرورها بگذاریم مخاطب با یک اپلیکیشن می تواند محصولات
سینمای ایران را در سراسر دنیا ببیند.
وی با بیان این مطلب که با راه اندازی سیستم «VOD» هویت و فرهنگ ایرانی
به دنیا صادر می شود، گفت: همانطور که گفتم با راه اندازی سیستم «VOD»
انقلاب بزرگی در سیستم تصویری ما روی خواهد داد و اگر این اتفاق مهم و بزرگ
به درستی اجرایی شود رسالت ما برای ارتقای جامعه سینمایی ایران در نقاط
مختلف دنیا به درستی عملی می شود. یکی دیگر از نکات مهم در راه اندازی این
سیستم تلاش در جهت رونق بخشیدن به اقتصاد سینمای ایران و برداشتن گام های
موثر در این عرصه است.
این مدیر سینمایی با اشاره به اینکه در حوزه مدیریت فعالیتهای بین
المللی سینمای ایران تحولات خوبی رخ داده است، گفت: در حوزه بین الملل گام
های موثری برداشته ایم به این معنا که بخش بین الملل از جهت مدیریت تجمیع و
مسئولیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت بر فعالیت های بین الملل سینمای
ایران در بخش خصوصی و دولتی به موسسه رسانه های تصویری واگذار شده و با
جدیت برای رونق بخشیدن به سینمای ایران در عرصه بین الملل تلاش می کنیم.
وی تاکید کرد: در همین راستا برنامه های مختلفی داریم که نخستین برنامه
با نمایش فیلم «رخ دیوانه» در ونکور کانادا اتفاق افتاد و ابوالحسن داودی
کارگردان این فیلم سینمایی از طریق اسکایپ با ایرانیان خارج از کشور و
شهروندان کانادا صحبت کرد و به پرسش های مخاطب پاسخ داد. ضمن اینکه در نظر
داریم مشابه برنامه هایی از این دست را در دیگر کشورهای اروپایی و کشورهای
مرتبط با حوزه تمدن ایرانی و آسیای میانه اجرا کنیم و امیدوارم این تلاش ها
به رونق سینمای ایران در عرصه جهانی کمک ویژه ای کند.
12:10- سید روح الله حجازی در پی تماشای فیلم «ایستاده در غبار» به این فیلم واکنش نشان داد.
در متن کارگردان «زندگی خصوصی آقای محمودی و بانو» و «مرگ ماهی» آمده است:
«میخواهم جادو شوم
گوشی بیسیم در دستی از پشت ماشینی نظامی در میان هیاهو و غبار ناشی از جنگ نگاهمان را از آن خودش میکند.
انگار قرار است این سر و صدای برخواسته از زمانی نه چندان غریب، برایمان قریب شود.
و چه خوب محمدحسین مهدویان و دوستانش بیهیچ واسطهای ما را در میان این زمان گم شده در تاریخ پرتاب میکنند.
زمانی که در این زمانه سکه اصحابش خریداری ندارد!
و چه خوب ما را خریدار مردی میکند که خود خریدار دل مردمانش بوده و هست!
من عاشق شدم!
عاشق برادر احمد( متوسلیان)
عاشق اطرافیان او
عاشق مردمانش
و عاشق حال خوبشان
عاشق آن بخش از تاریخ که قهرمانی از جنس مردم را در خودش گم کرد و چنان رازی سر به مهر برایمان نگهش داشت.
برای مایی که در میان هیاهوی قدرت و ثروت و غبار آلودگی این شهر دستمان بر زمین و زمان بسته شده است.
ای کاش چراغهای سالن روشن نمیشد.
ای کاش سینما ما را برای همیشه در همان حالهایی که موقع تماشای فیلمهای دوست داشتنیمان داشتیم، جادو میکرد و نگهمان میداشت.
ای کاش آن مرد در قاب آخر فیلم ظاهر میگشت و ما را اینچنین منتظر نمیگذاشت.
آخر امروز خیلی نیازش داشتیم!
ای کاش...»
12:45- رضا
فرهمند در یادداشتی برای فیلم مستند «آزادی» که امروز نمایش داده میشود،
نوشته است: «ای کاش بپذیرم که در جامعه انسانی هیچ کس مبری از نقص و اشکال
نیست و جامعه آن هنگام به بلوغی از رشد دست خواهد یافت که هر فرد تصویر
واقعی خود را در آینه بحران ها و وقایع اجتماعی بپذیرد.
پرداخت به یک موضوع محیط زیستی با توجه به وجوه اجتماعی که قابل پوشش در
سایر بحران های اجتماعی است و نزدیک شدن دوربین فیلمساز به بطن بحران و
نگاه بیطرفانه به واقعه با وجود همه وجوه درگیر در بحران محیط زیستی از
ویژگی های مهم این فیلم است.
کمیل سهیلی نیز در یادداشتی آورده است: «امیدوارم «آزادی» به زودی کهنه
شود، اهمیت موضوعی اش را از دست بدهد و از نظر اجتماعی تنها ارزشی تاریخی
داشته باشد! پرندگان در این مستند بستری را آماده کرده اند تا به آزادی
نگاهی دیگر بیاندازیم... آزادی پروسه تحقیقی نفس گیر و طولانی ای داشت که در آن موضوع شکار بی
رویه پرندگان از زوایای مختلف و حتی متضاد بررسی شد. همچنین زندگی گروه
سازنده این مستند با قطب های اصلی ماجرا فرصتی کم نظیر را فراهم کرد تا
بتوان موضوع را به شکلی دقیق موشکافی کرد و لایه های پنهان آن را شناخت.»
12:56-
فارس خبر داده، بهروز غریبپور که مسئولیت کاخ جشنواره یا همان سینمای
اهالی رسانه را برعهده دارد اعلام کرد در این شبها در محل کارش در برج و
روی یک مبل میخوابد تا بتواند هدر رفت کمی در وقت داشته باشد. غریب پور را
میتوان پاسخگوترین مسئول جشنواره امسال خطاب کرد.
13:00- محمد رحمانیان کارگردان فیلم سینمایی «سینما نیمکت» درباره اینکه چرا
برای ساخت اولین فیلم سینمایی اش به سراغ موضوعی در ارتباط با خودِ سینما
رفته و در واقع ادای دینی به جهان سینما داشته است به مهر
گفت: در واقع قرار نبود «سینما نیمکت» اولین فیلم سینمایی من باشد. قرار
بود اولین فیلمم را ۱۵ - ۲۰ سال قبل بسازم اما هر بار شرایطی پیش آمد که
فرصت برای تولید آن فراهم نمی شد.
وی ادامه داد: آخرین موردی که قرار بود به فیلم تبدیل شود و نشد فیلمی
بر اساس رمان مصطفی مستور با نام «استخوان خوک و دست های جذامی» به تهیه
کنندگی منوچهر محمدی بود که در نهایت منتفی شد. برای ساخت این فیلم حتی تا
مرحله تست دوربین هم پیش رفتیم ولی نشد. شرایط هیچگاه به دلخواه ما نیست به
این معنی که یا فیلمنامه ایراد دارد یا سرمایه گذار ندارید و یا مشکلات
دیگری سر راه قرار می گیرد اما هرگاه این امکان به وجود بیاید یکی از ده ها
طرحی را که دارم برای فیلمسازی انتخاب می کنم.
رحمانیان متذکر شد: برای ساخت «سینما نیمکت» بخت با من یار بود و از
حمایت حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی گرفته تا حمایت سرمایه گذار
برخوردار بودم. حضور تورج منصوری به عنوان تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری،
محسن شاه ابراهیمی به عنوان مدیر هنری فیلم و گروه همیشگی که من در تئاتر
دارم نیز از جمله شانس های من برای ساخت این فیلم سینمایی بود. نمی دانم
آیا در آینده هم چنین شانسی به من رو خواهد کرد یا خیر.
کارگردان نمایش «عشقه» درباره استفاده از اعضای گروه تئاترش به عنوان
بازیگر در این فیلم سینمایی بیان کرد: البته بازیگران «سینما نیمکت» قبل از
حضور در این فیلم تجربیات سینمایی زیادی داشتند از علی عمرانی گرفته تا
مهتاب نصیرپور، هومن برق نورد و اشکان خطیبی. شاید در میان این دوستان از
همه کم سابقه تر خودِ من بودم و در حقیقت این هنرمندان لطف کردند و در فیلم
من حضور پیدا کردند.
رحمانیان درباره فضاسازی فیلمش و فاصله گرفتن از لوکیشن های محدود و
آپارتمانی در اولین فیلمش توضیح داد: معتقدم هر فیلمی جهان خودش را دارد.
ممکن است جهان یک فیلم در یک آپارتمان خلاصه شود یا در خانه ای در جنوب شهر
و یا در فضاهای حاشیه ای تهران. من زیاد مخالفتی با فیلم های آپارتمانی
ندارم و به نظرم ساخت این فیلم ها بسیار هم خوب است به عنوان نمونه چند روز
قبل فیلم «ابد و یک روز» را دیدم که بیشتر فیلم در یک خانه قدیمی در جنوب
شهر اتفاق می افتاد و بسیار هم فیلم خوبی بود. مهم این است که جهان فیلم از
طرف مخاطب قابل رویت و حس کردن باشد.
13:14-
رضا میرکریمی از همهی اهالی رسانه که برای نشست فیلم «دختر» به برج میلاد
آمدند و امکان برگزاری این نشست، فراهم نشد، عذرخواهی کرد و گفت: مراحل
آمادهسازی فیلم «دختر» طول کشید و هفتهی آخر را برای رساندن فیلم به
جشنواره در فشار شدید کاری بودم. شب گذشته نیز تا ساعت 4 بامداد برای
برنامهی «هفت» در برج میلاد بودم و پس
از بازگشتم دچار سردرد و میگرن شدید شدم و تمام تلاشم را انجام دادم که به
نشست بیایم اما موفق نشدم، همین جا از همهی اهالی رسانه که لطف کردند و
به خاطر نشست فیلمم آمدند اما امکان برگزاری این نشست فراهم نشد، عذرخواهی
میکنم.
13:20- امیر جدیدی بازیگر فیلم «من» با اشاره به اختصاص مراسم ویژه فرش قرمز برای مردم در
نخستین تجربه کاخ مردمی جشنواره اظهار کرد: این اتفاق، اقدام بسیار خوبی
بود و خوشبختانه این مراسم در کمال نظم برگزار شد.
بازیگر نقش بابک حفیظی در فیلم «اژدها وارد می شود» در خصوص این فیلم و
کار با مانی حقیقی نیز گفت: کار با مانی حقیقی، تجربه بسیار خوب و ارزنده
ای بود که باعث افتخار من است و به نظرم نتیجه کار بسیار خوب بود و می توان
گفت که اژدها وارد می شود فیلم خوبی است.
وی در پایان در خصوص احتمال کسب سیمرغ جشنواره خاطرنشان کرد: من چنین تصوری ندارم و به فکر سیمرغ نیستم.
13:50- گروه
سازنده فیلم «اژدها وارد میشود» به عکاسان و خبرنگاران حاضر در برج میلاد
اعلام کرد که گروه سازنده فیلم امشب 19 بهمن ماه برروی فرش قرمز حاضر
نخواهد شد. گروه فیلم مانی حقیقی همچنین اعلام کرد: «همه ما، پیش از نمایش
فیلم در سالن برج میلاد حضور خواهیم داشت و در خدمت شما خواهیم بود. علاوه
بر این بازیگران اصلی و کارگردان فیلم فردا 20 بهمنماه در نشست مطبوعاتی
فیلم شرکت خواهند کرد و به پرسشها پاسخ خواهند داد. وعده ما نیمه شب
امشب، سالن نمایش برج میلاد «اژدها وارد میشود»»
13:53- رضا کیانیان به تسنیم
گفت: در 8 سال گذشته بسیاری از کارگردانهای بزرگ سینمای ایران خانه نشین
شدند؛ از جمله کیومرث پوراحمد. من همین دیشب با رسول صدر عاملی صحبت
میکردم و میگفت من 8 سال است که فیلم نساخته ام، آن هم در حالی که اینها
سرمایههای این مملکت هستند. خب این اتفاق خجالت آور نیست؟
اتفاقا باید دید شرایط اجتماعی کشور چیست که یک کارگردان این چنین کنج
عزلت میگزیند و گوشه نشینی میکند. شما نگاه بکنید گذشتههای جشنواره فجر
پر بود از صف و هیجان و شوق و شور اینکه کدام فیلم برنده میشود و... اما
کم کم این شوق و شور از بین ما رفت، کارگردانهای صاحب نام مان خانه نشین
شدند، سالنها خالی شد و اشتیاق از صفها رفت. ولی امسال-تاکید میکنم دو
سال اخیر نه، همین امسال- دوباره این شوق و شور دوباره دارد بر میگردد.
دوباره صفها دارد ایجاد میشود و حول محور فیلمها بحث شکل میگیرد و... و
این شور و شوق باعث میشود هنرمند به وجد بیاید و دوباره فیلم بسازد.
کیانیان در توضیح این نکته ادامه داد: به هیچ عنوان به دولتها کار ندارم.
ذات فعالیت دولتها، فعالیت سیاسی است. مساله من، مساله پیامدهای
اجتماعی است. ببینید عموما آدمهای نقدناپذیر، همه چیز را سیاسی میکنند که
تو نتوانی درباره هیچ چیز حرف بزنی. حتی آب هم که میخواهی بخوری میگویند
سیاسی است و نکند که ما را دستگیر کنند؛ که درباره اش صحبت نکنی. در صورتی
که این مسائل، یک سری مسائل اجتماعی است که ماهیتا با مسائل سیاسی متفاوت
است. چه دولت قبلی و چه دولت کنونی عملکرد سیاسی داشته اند که ممکن است به
برخی مسائل شان انتقاداتی وارد باشد. اما مساله مهم، پیامدهای اجتماعی
جشنواره فجر است. این را که نمی خواهیم سیاسی تعریف کنیم.می خواهم بگویم چه
اتفاق اجتماعی میافتد که چنین شاهد چنین رخدادهایی هستیم. در این باره
باید تحقیق کرد و بحث جدی به عمل آورد که دلایل ریشه ای این پدیده اجتماعی
چه بوده است.
بازیگر فیلم سینمایی
«کفشهایم کو» درباره سطح آثار در این دوره از جشنواره ادامه داد: در
جشنواره امسال یک رشد محسوسی به چشم میآید. شاید بتوان گفت فضای ناامیدی
که در بعضی فیلمها در سالهای گذشته وجود داشت امسال دیگر نیست و از این
منظر شاهد یک پوست اندازی بوده ایم. در کنار کارگردانهای فیلم اولی که
کارهای خوبی ارائه کرده اند،ما کارگردانهای جوان دیگری داریم که اولین
کارشان نیست و دارند چهارمین و پنجمین کارشان را نمایش میدهند اما به
واسطه کار قوی شان حالا میتوان با خیال راحت و دل قرص گفت که چند کارگردان
به سینمای ایران اضافه شده است. اینها یعنی رشد. وقتی که فضای اجتماعی از
رکود و کسالت و خفگی در میآید هنر شروع میشود به رشد کرد و اینها مسائل
اجتماعی هستند.
14:15- محسن امیریوسفی کارگردان «خواب تلخ» و «آشغالهای دوست داشتنی» در پاسخ به سوال خبرنگار
سینمایی ایسنا دربارهی اینکه آیا صحبتهایش در افتتاحیه پس از دریافت
سیمرغ آنونس، بازتابی داشته است؟ گفت: بازتاب که زیاد داشت! ولی ترجیح
میدهم الان به جشنواره فیلم فجر و فرصتی که برای دیده شدن فیلمهای
همکاران سینمائی پیش آمده فکر کنم. خوشبختانه امسال مردم استقبال خیلی
زیادی از جشنواره کردند که باعث خوشحالیه.
امیریوسفی همچنین دربارهی اینکه پیش از این سیمرغ؛ سیمرغ دیگری هم گرفته
است اما در برخی اطلاعرسانیها به عنوان اولین سیمرغ از آن یاد میشود،
گفت: بله، سال 89 هم برای آنونس «آتشکار» یک سیمرغ گرفتم، آن سال هم گفتم
سه ساله که «آتشکار» را به جشنواره میدهم و آن را قبول نمیکنند و امسال
به سه دقیقه آن سیمرغ دادند! امسال هم همین اتفاق برای «خواب تلخ» بعد از
12 سال افتاد که باعث خوشحالیه. من در سیزده دوره جشنواره فیلم فجر با سه
فیلمم هشت بار تقاضای حضور در رقابت جشنواره را داشتم که هربار به درب بسته
خوردم! دوبار برای «خواب تلخ»، سه بار برای «آتشکار» و سه بار برای
«آشغالهای دوست داشتنی»، ولی در این سیزده سال بدون داشتن فیلمی در جشنواره
لطف کردند و دو سیمرغ بهم دادند که دلم به این رکوردها خوش باشه!
او همچنین در پایان دربارهی اینکه آیا همچنان پیگیر سرنوشت اکران
«آشغالهای دوست داشتنی» است، مطرح کرد: بعنوان تهیه کننده و مالک «آشغالهای
دوست داشتنی» مثل این دوسال و نیم پیگیر احقاق حق فیلمم هستم، همچنان امید
به اعتدال و تدبیر آقای دکتر ایوبی دارم. ولی الان ترجیح میدهم بیشتر در
جشنواره باشم که شروع سال جدید سینمای ایران و فرصتی برای دیدن و تشویق
همکاران سینمائی است.
14:30- نمایش فیلم مستند «آزادی» به کارگردانی رضا فرهمند و کمیل در بخش
«سینما حقیقت» در کاخ جشنواره آغاز شد. در خلاصه داستان این مستند آمده است:
شمال ایران در زمستان برای بسیاری از پرندگان مهاجر، فضایی ایده آل برای یک
مهمانی موقت است مهمانی که منجر به ایجاد مثلی از میزبانان با سلایق و
اهداف متفاوت و گاه متضاد می شود.
14:35- در هشتمین روز جشنواره فیلم فجر، کاخ جشنواره سفیدپوش شد.