اندیشکده راهبردی تبیین – طی روزهای اخیر، مهمترین مساله در روابط ایران و عراق، اظهارات عجیب و البته معنادار حیدر العبادی نخست وزیر دولت موقت عراق بود. العبادی در یک کنفرانس خبری، در حالی که تحریمهای ایالات متحده آمریکا علیه ایران را ظالمانه توصیف کرد، گفت که برای منفعت عراق در کنار این ظالم خواهد ایستاد! این سخنان موجی از محکومیت را در ایران و عراق برانگیخت تا جایی که وزارت خارجه عراق ناچار شد مواضعی اتخاذ کند که با ماهیت سخنان العبادی متفاوت بود. در ادامه برخی نکات در خصوص این کنشها و واکنشها میآید؛
یکم. العبادی نخست وزیر دولت موقت عراق است. با نهاییشدن نتایج بازشماری آراء انتخابات پارلمانی، حالا باید پارلمان جدید عراق با سرعت تشکیل جلسه داده و نخست وزیر جدید را برگزیند. دوره نخست وزیری العبادی به پایان رسیده و او اکنون منتظر است تا نخست وزیر جدید تعیین شود و مسئولیت را به او واگذار کند. لذا وعده همراهی او با تحریمهای آمریکا علیه ایران، اگرچه تلخ است اما احتمالا واشنگتن نیز روی وعده کسی که تا چند هفته دیگر ممکن است نخستوزیر نباشد، چندان حساب باز نخواهد کرد مگر اینکه توان نخستوزیر کردن او را داشته باشد.
دوم. العبادی شخصیت محبوبی در عراق نیست. ۲۷ هزار رای او در انتخابات پارلمانی اردیبهشتماه به خوبی این را اثبات کرد. او اکنون با سیاستورزی به دنبال این است تا دوباره بر کرسی نخست وزیری بنشیند. به همین دلیل نیز با وعده همراهی با تحریمهای آمریکا علیه ایران، عملا چراغ سبزی را برای واشنگتن روشن کرده تا حمایتش را برای ادامه نخستوزیری جلب کند. این اقدام العبادی البته میتواند واجد یک معنای دیگر هم باشد؛ او از ایران برای حمایت از دور جدید نخستوزیریاش ناامید شده و به جانب آمریکا رفته است و یا اینکه وزنهی آمریکا را در تعیین نخستوزیر، سنگینتر یافته است. حالت دوم البته چندان معتبر نیست. العبادی میداند که با آرایش سیاسی پارلمان و نقشآفرینی مقتدی صدر و همچنین مخالفتهای آیتالله سیستانی، بعید است که صرفا حمایتهای آمریکا بتواند او را به مطلوبش برساند. لذا احتمالا تلقیاش این است که کرسی نخست وزیری از او دورتر شده که اینطور بیپروا با تحریمهای آمریکا علیه ایران همراهی میکند. اگر اینگونه نبود، او میتوانست حداقل در قبال این تحریمها سکوت کند تا وضعیت سیاسیاش مشخص شود و سپس اعلام موضع کند.
سوم. موضع حیدر العبادی در خصوص تحریمهای اعمالی بر ایران، با سرعت بالایی در ایران رسانهای شده و موجی از واکنشها را برانگیخت. طبیعی است که مردم و نخبگان ایرانی از بالاترین مقام اجرایی کشور عراق انتظار چنین موضعی را نداشته باشند. ایران در مبارزه با داعش در کنار دولت و ملت عراق بود و همین مساله خود در سرعت نشر موضع العبادی و محکومیت آن موثر بود. مردمی که این روزها آشفتگی وضعیت اقتصادی را بر سر سفرههای خود احساس میکنند و بخشی از این نابسامانی را بهدرستی نشئت گرفته از تحریمهای ظالمانه آمریکا میدانند، باید هم از موضع العبادی خشمگین شوند. البته این انتظار که آنها دقیقا وضعیت آشفته سیاسی العبادی را بدانند و میان موضع کنونی او با این وضعیت رابطه برقرار کنند، چندان درست نیست.
چهارم. اما نخبگان و خواص سیاسی و کسانی که به هر دلیلی تریبون دارند، نمیتوانند بدون فهم موقعیت سیاسی العبادی و چرایی اتخاذ چنین موضعی، در تریبونهای خود، ضد عراق موضع بگیرند. واقعیت این است که اکنون چنین خبطی در تحلیل صورت گرفته است. یکی سیاست ایران در ممانعت از تجزیه عراق را نادرست خوانده، دیگری از ضرورت اخذ غرامت جنگی از دولت عراق سخن گفته و عدهای هم طبق معمول – بدون هرگونه موضعی نسبت به سفرهای تفریحی به ترکیه حتی در اوج ناامنی در این کشور- مردم را سرزنش کردهاند که چرا به زیارت عتبات عالیات در عراق میروید و چرا برای توسعه حرمهای اهل بیت(ع) در این کشور نذر میکنید و … . این مواضع در حالی از سوی برخی نخبگان و خواص طرح میشود که اساسا آنها اشارهای به علت آشکار موضع العبادی نمیکنند. ترویج و تشدید عراقستیزی اکنون برای برخی، به یک ژست میهندوستی تبدیل شده است! چنین موضعی جز اینکه ملت عراق را از ایران دور ساخته و زمینه را برای سوگیری متفاوت عراق در سیاست خارجی فراهم میسازد، کارکرد دیگری ندارد و این در حالی است که همه میدانیم که همسایهها قابل تعویض نیستند.
پنجم. شوربختانه مواضع برخی خواص ایرانی در ضدیت با عراق، با همان سرعتی که موضع العبادی در ایران منتشر شد، به گوش عراقیها رسیده و واکنش تند آنها را برانگیخته است. این بدان معناست که خط غیرمنطقی عراقستیزی در ایران، بر تشدید ایرانستیزی برخی در عراق اثرگذار است و بالعکس. این دو خط، همافزایی دارند و این بر پیچیدگی روابط دو ملت اثرگذار است. لذا باید با طرحهای ایجابی که حاوی پیام دوستی دو ملت است، چنین رویکردهایی را تضعیف کرد.
ششم. مواضع گروهها و شخصیتهای عراقی در محکومیت موضع العبادی و همراهی و همدلی با ایران – حتی با احتساب روایت بعضا مبالغهآمیز در فضای داخلی ایران- امری مبارک است که باید قدر آن را دانست. چنین مواضعی که ایران باید زمینهی توسعه آن به طیفهای مختلف عراق را فراهم سازد، علاوه بر اینکه العبادی را از کردهی خود پشیمان خواهد ساخت، بر رفتار نخستوزیر آینده عراق – حتی اگر العبادی باشد – اثرگذار خواهد بود. از سوی دیگر ضروری است تا رسانههای داخلی ایران به خوبی این مواضع مبارک شخصیتها و نخبگان عراقی را به مردم منتقل کنند تا خط عراقستیزی که برخی به بهانه میهنپرستی در ایران مبلغ آن شدهاند، ناکارآمد و غیرموجه جلوه کند.
هفتم و مهمتر از همه این است که باید در مقام سیاستگذاری، طرحی نو در روابط با عراق انداخت. باید عمیقا به این سوال اندیشید: اگر شخص عراقی دیگری که اکنون مواضع العبادی را محکوم میکند، نخست وزیر عراق باشد، چه موضعی در قبال تحریمهای آمریکا علیه ایران خواهد گرفت؟ نیازهای امنیتی عراق به دلیل پایان نسبی حضور داعش در این کشور، کاهش یافته است و به موازانه چنین کاهشی، نیازهای معیشتی و رفاهی مردم این کشور تشدید شده است. طی هفتههای اخیر، خیابانهای بصره، بغداد و حتی کربلا و نجف به خوبی بیانگر چنین نیازهایی بود. واقعیت این است که گروههای جهادی همچون جنبش النجباء یا عصائب اهل حق که بسیار به ایران نزدیکاند – و قطعا ایران باید آنها را برای خود حفظ و تقویت کند- مسئولیت قانونی و عرفی برای رفع این نیازها نداشته و این دولت است که باید پاسخگوی این نیازها باشد. ایران میتواند جدیتر از گذشته، به فکر رفع این نیازها باشد تا علاوه بر همراهسازی هرچه بیشتر دولت و ملت عراق، بر درآمدهای غیرنفتی خود نیز بیفزاید. «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید» امروز برای مواجهه ایران با عراق جدید، یک الزام راهبردی است. عدم مدیریت صحیح تولید و مصرف برق طی هفتههای اخیر در ایران، نشان داد که کمبود یک کالای راهبردی در ایران برای صادرات به عراق، چگونه پای سعودیها را در این کشور بازتر از قبل میسازد. نیازی به تکرار برخی گزارههای بدبینانه (و شاید تا حدی واقعبینانه) در خصوص تهدیدهای احتمالی ناشی از عراق برای امنیت ملی ایران نیست وقتی فرصتهای متعددی جهت سرمایهگذاری و کسب درآمد، همسویی فرهنگی و تثبیت قدرت منطقهای ایران در صحنه کنونی عراق وجود دارد. باید چنان روابط اقتصادی با عراق و تامین نیازهای مردم این کشور از سوی ایران، برجسته شود که هیچ نخستوزیری به دلایل سیاسی یا غیرسیاسی، منافع ملی عراق را در همراهی با تحریمهای آمریکا نداند.
نویسنده: سعید ساسانیان/ دانشجوی دکتری مطالعات غرب آسیا