به گزارش تابناک کرمان به نقل از ایسنا، ابوالفضل فاتح (اولین مدیر عامل ایسنا)، فریدون جیرانی (مدیرمسؤول روزنامه سینما)، هوشنگ گلمکانی (منتقد و دبیر شورای نویسندگان مجله فیلم)، احمد توکلی (استاد ارتباطات و نویسنده)، امیر محبیان (روزنامهنگار) و خداداد ابراهیمی (رئیس اسبق خانه مطبوعات ایران) با نگارش یادداشتهایی مجزا، عملکرد حسین انتظامی را در دوره شش سال حضور در معاونت امور مطبوعاتی مورد بررسی قرار دادند.
******
یادداشت دکتر ابوالفضل فاتح درباره حسین انتظامی به این شرح است:
«بسمه تعالی
نابسامانیهای امروز کشور عزیزمان، محصول نداشتن نگاه استراتژیک، طرحهای غیر واقع بینانه، آرزومندانه و بعضاً تخیلی، بیدانشی و آشفتگی در مدیریت، عدم تطابق برنامه با منابع و نشناختن شرایط محیطی است. همین عوامل به همراه حاکم نبودن نظام اخلاقی منجر به فساد و ناکارآمدی زایدالوصفی میشود که تقریباً اعتماد عمومی به احتمال بهبود و به نتیجه رسیدن هر طرحی را زایل میسازد.
در این میانه، وجود مدیری که ادبیات استراتژیک داشته، طرح و برنامهریزی را بفهمد و با تغییر و بهبود و رشد و ضرورتها و در یک کلمه تحول آشنا باشد بسیار ذیقیمت است. آقای حسین انتظامی شخصیتی است که این خصیصهها را با عنصر اعتدال و آهستگی و پیوستگی آمیخته، و معجونی مناسب برای نیاز امروز جامعه ما در حوزه تخصصیاش، یعنی رسانه ساخته است.
شنیدن خبر رفتن آقای حسین انتظامی از معاونت مطبوعاتی گرچه بسیار ناخوشایند اما در آشفته بازار تصمیمگیریهای نزدیک بینانه، غیرمنتظره نبود؛ چرا که در بسیاری از سطوح و به ویژه رسانه هنوز بسیاری از نهادها و مدیران بالادست، نگاهی استراتژیک و آیندهنگر نداشته و حتی گاهی در سطحی نیستند که درک دقیقی از شخصیتهای صاحب سبک و مؤلف داشته باشند. حال آنکه پاسداشت شخصیتهای صاحب سبک، صرف نظر از گرایش فکریشان ضرورت تصمین آینده کشور است و دولت فعلی که شعارهایی در این خصوص داده است، بیش از دیگران بر این مهم، مسئول است. با همه احترامی که برای آقای سلطانیفر که جایگزین ایشان می شود، قائل هستم و با ارزوی توفیق برای ایشان، اما تصمیم به هر تغییری به ویژه در حوزه رسانه باید توجیهی منطقی و بلند نظرانه داشته و فارغ از تمایلات شخصی و انگیزه های حزبی باشد و توضیحی قانع کننده داشته باشد.
اگر باور داریم رسانه نباید موجودی نحیف و رشد نایافته باشد که وجهالمصالحه مجموعهای از عوامل برون و درون سازمانی قرار بگیرد، باید مراقب باشیم سایه سنگین حکومت، و فقدان اتحادیههای قوی صنفی از آن موجودی یتیم و بیپناه نسازد که هر کسی به خود اجازه تعدی به آن را بدهد. نقش اصلی معاونت مطبوعاتی شکل دهی به سامان و ساختاری است که ارتباط بدون تحکم و مداخله غیر ضرور حکومت و اتحادیهها و نیاز عمومی را با رسانهها تنظیم کند و حامی کرامت و مصونیت رسانههای مستقل و جریان آزاد اطلاعات صحیح و «معرفت بنیاد» باشد. رسانهها و فضای رسانهای کشور بیش از نیاز مادی، نیازمند کرامت و مصونیت است.
آقای حسین انتظامی که دست پخت غیر متجانس و از هم گسیخته دولت پیش از خود و فضای جریحهدار شده رسانهای را به ارث میبرد با نگاه دوراندیش و صاحب سبک خود، در جستجوی چنین تعریفی از معاونت مطبوعاتی بود و به رغم محدودیتها و موانع، گامهای مؤثر، ماندگار و تحسین برانگیزی در این خصوص برداشت که امید است، قدرشناسی شده و تداوم پیدا کند. مدیران کشور لابد میدانند، تضمین آزادی در عرصههای دیگر کشور، بدون آزادی و استقلال رسانهای دشوار است، کما اینکه مبارزه با فساد و ناکارآمدی بدون رسانههای سالم، بیدار و مستقل و کامل امکانپذیر نخواهد بود. رسانه ناقص، مولد اطلاعات ناقص است و محصول اطلاعات ناقص، تصویر نادرست و کجراهگی نه بیداری است. بسیاری از معضلات فعلی نیز محصول سیلیهایی است که در گذشته بر گونه مظلوم رسانهها وارد شده و بسیاری را جوانمرگ و بعضی دیگر را ناتوان و فلج و حاشیهای ساخت و کار را به جایی رساند که برخی دیگر از رسانهها به جای ورود با شهامت به رسالتهای بنیادی خود به بنگاههای لابی قدرت و ثروت یا پمپاژ نفرتپراکنی و تملق و انحراف تبدیل شدند. البته حساب رسانههای مولد و مقاوم و روشن اندیش و آگاهی بخش جداست.
گذشته از خدمات و آثار بسیار مثبت آقای انتظامی در معاونت مطبوعاتی، برای من شاخصه مهم ایشان، انسانیت، شرافت، متانت و اصالت نجیبانهی اوست که خوشبختانه با دانش، سبک و تجربه عالی گره خورده است. اصالت و به اصطلاح اوریژینال بودن در جامعهای که با انبوهی از عناصر قلابی و میان تهی در زرورق پیچیده مواجه هستیم، یک سرمایه واقعی و غیر قابل اغماض است. فراموش نکردهایم که همین چند سال پیش موج آدمهای تازه از راه رسیده غیر اصیل چه بر سر ملک و ملت آورد و چه انسان های اصیلی را خانهنشین کرد و از میدان برون انداخت و به جای بهار، چه خزانی را به ارمغان آورد.
به برادرم دکتر حسین انتظامی که از نمادهای متانت و نجابت است، درود میفرستم و به احترامش از جای بر میخیزم و امید دارم به جای نخبهکشی، زمانه قدر او را بیشتر بشناسد؛ انشاءالله.
ابوالفضل فاتح»
*****
فریدون جیرانی، مدیرمسؤول روزنامه سینما در این یادداشت از عملکرد حسین انتظامی در دوران شش سال حضور در معاونت امور مطبوعاتی سخن گفته است.
«وقتی خبری میآید از عوض شدن یک مدیر خوب؛ مدیری که توانست آرامش را به محیط مطبوعات برگرداند، مدیری که در طول چهار سال در بین اهالی مطبوعات، (اعتماد) به نهاد تصمیمگیرنده را جایگزین بیاعتمادی کرد، متأسف میشوی و نمیدانی چه تحلیلی از این تغییر داشته باشی.
شاید مدیر خوب ما ـ حسین انتظامی ـ بعد از این تغییر پست مهمتری بگیرد که من الان از این تغییرات خبر ندارم، شاید مدیری که جای او میآید مدیر با لیاقتی باشد، اما با این شایدها نمیتوان از کنار این تغییر بیتفاوت گذشت و افسوس نخورد. من که دارم افسوس میخورم؛ من که آدم کوچک و فصلی مطبوعات هستم. آدمهای بزرگتر و مهمتر حتماً با داشتن اطلاعات بیشتر و ارتباطات دایمی از کنار این تغییر بدون تحلیل نخواهند گذشت.
من در طول این 4 سال، یک سال سردبیر یک روزنامه سینمایی بودم و داخل محیط شاهد حضور نسل جوان پرانرژی و هدفمندی بودم که احساس میکردند حالا میشود کار جدیتر کرد. البته من دارم در رابطه با سینمایینویسی حرف میزنم که حداقل در پس از انقلاب 15 سال سابقهکار در این حیطه را دارم و در تاریخهای مختلف باشرایط فرهنگی مختلف کار کردم که هر شرایطی با مختضاتی که داشته است به ذهنیت ما شکل داده است.
حالا در شرایطی که رشد سینمایینویسی در فضای مجازی چمشگیر است و روزنامههای کاغذی کمکم دارند به آخر خط میرسند و خبر و نقد و گزارش و حتی عکس سینمایی اولین بار داخل فضای مجازی دیده میشوند و سایتها جلوترند، مدیر موفق ما دارد میرود. آنهم در شرایطی که ما به مدیر توانمندی مثل او بیشتر از هر زمانی احتیاج داریم، آنهم مدیری که شرایط جدید را درک کرده است.
مجلهی فیلم وارد فضای مجازی شده است، روزنامه سینما را میتوان در فضای مجازی ورق زد. ای سینما، سینما سینما، سینما دیلی، کافه سینما، سینما ژورنال و ... حالا فقط خبری نیستند، تحلیل و گزارش هم دارند. رونق قبلی مطبوعات سینمایی به فضای مجازی نقل مکان کرده است. این رونق الان در فضای مجازی است. مطبوعات سینمایی و در کنارش مطبوعات ورزشی همیشه محل جدل و دعواهای مختلف بوده است و اوایل رونقش را از این دعواها میگرفته است.
حالا مرکز جدل فضای مجازی است که آزادیهای بیشتری در آن فضا هست. کنار آمدن با این فضا عقل و درایتی را میرساند. این رونق در این 4 سال بیشتر شده است و حالا مدیر موفق ما دارد میرود.
******
همچنین هوشنگ گلمکانی، منتقد و دبیر شورای نویسندگان مجله فیلم در یادداشتی درباره عملکرد حسین انتظامی سخن گفته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
«فضای مطبوعات همواره با مشکلات متعدد روبرو بوده است. این مشکلات تنها به نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد بر نمیگردد. اما آنچه در میان همه این مشکلات متعدد در دوره مدیریت دکترانتظامی در معاونت مطبوعاتی رخ داد، ایجاد فضایی دو طرفه و تعاملی بود. فضای مدیریتی دراین دوره تغییر کرد و حس تفاهم و همدلی و نه تقابل بین مطبوعات و نهاد دولتی وزارت ارشاد به وجود آمد.
حسین انتظامی همیشه همراه و در کنار مطبوعات بوده است نه در مقابل آنها. حتی هر جایی که مشلات حل نشده او با اهالی مطبوعات همدلی کرده است. این اتفاقی است چشمگیر که دوره مدیریت او را با دیگر دوره ها متفاوت میکند و برای من به عنوان یک مطبوعاتی، این حس دلپذیر قابل درک بود.
ویژگی دوم دوره معاونت مطبوعاتی حسین انتظامی که آن را با گذشته متفاوت میکند، شفافسازی امور بود. او مسائل را پنهان نمیکرد و با اهالی مطبوعات در میان میگذاشت. از مقدار ارقام یارنهها تا بودجههای نمایشگاه.
نکته مهم دیگر این است که انتظامی با برنامه بود. هر جایی مشکلی میدید برنامهای داشت و فکر خلاقانهای برای حل مشکل میاندیشید. از جمله برنامههای او طرح اشتراک و خرید مطبوعات بود. که این نیز نشان از همان تفکر تعاملی معاون مطبوعاتی بود. بی شک دوره او را باید دوره مدیریتی موفق خواند.
******
در یادداشت احمد توکلی، استاد ارتباطات نیز با عنوان «وقتی شنیدم دکتر انتظامی از معاونت مطبوعاتی رفت هم متأسف شدم و هم خوشحال» آمده است:
«متأسف شدم که رسانه و روزنامهنگاری یک یار خوب، فهیم و همراه را از دست داد. آقای انتظامی شخصیت جالب توجهی دارد، به لحاظ تیپیک چهرهاش به دوستانش آرامش میدهد. انسانی آرام و دوست داشتنی است. اینها ممکن است برداشتهای شخصی تلقی شوند که دیگران با آن موافق باشند یا نباشند، اما آنچه به وی ویژگیهای کیفتی میدهد و در چارچوب ارزشهای اجتماعی و مدیریتی قابل توجه است، عبارتند از:
۱. شخصیتی رو به جلو است.
۲. به لحاظ شخصیتی فراز و نشیبهای پر تلاطم ندارد.
۳. انرژیک است و خستگی نمیشناسد.
۴. مسئولیتپذیر است.
۵. آهسته و پیوسته رو است.
۶. کاری را که میپذیرد، بلد است.(کمیاب در زمانه ما) و البته میشود به این لیست اضافه کرد. شاید انتظار این بود که درباره نقش آفرینیهای آقای انتظامی در معاونت مطبوعاتی در این سالهای اخیر سخن گفته میشد. لکن متأسفانه یا خوشبختانه من به همین مدت است که در مطبوعات نیستم. اما هیچکس نپرسید چرا از رفتن او خوشحال شدی؟ بدور از زیادهگویی؛ راحت شد!
******
امیر محبیان، روزنامهنگار نیز با اشاره به عملکرد حسین انتظامی در معاونت امور مطبوعاتی، نوشته است:
«آشنایی من با دکتر انتظامی به معاونت مطبوعاتی ایشان بر نمیگردد؛ بلکه به زمانی بسیار پیشتر بازمیگردد. بنابراین برداشت من بیش از آن که ارزیابی یک مسئول باشد؛ به شخصیت یک همکار و دوست برمیگردد.
هوشمندی و متانت شخصیتی دکتر انتظامی در برخوردهای کاری و دوستانه آشکار است. ادب خصلتی است که به گمانم بر بسیاری از آداب ترجیح دارد و ایشان از آن برخوردار است؛ البته در کنار این ویژگیها طبعا آشنایی خوب و علمی و تجربه گسترده نسبت به روزنامهنگاری و علاوه بر اینها نگاه حاکمیتی که برخاسته از مسئولیتهای متنوع مرتبط است؛ انتظامی را به فردی موفق در جایگاه خود تبدیل ساخت، آنهم در وضعیتی که معمولا افراد در مقام خویش خوش عاقبت نمیمانند.»
******
همچنین خداداد ابراهیمی ـ رئیس اسبق خانه مطبوعات ایران ـ نیز در یادداشتی نوشته است:
«شاید هیچ یک از معاونتهای وزارتخانههای کشور به اندازه معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دچار چالشها و حاشیهها نبوده باشد. معاونتی پر دردسر با زیرمجموعهای مطالبهگر از طیفهای مختلف سیاسی. به همین علت اغلب معاونین مطبوعاتی سابق و اسبق همواره با بحرانها و سرگیجههای سیاسی و مطبوعاتی دست و پنجه نرم کردهاند.
تا جایی که حتی برخی از آنان بیشتر از یک سال دراین سمت دوام نیاوردهاند و تا حدودی به طرز ناخجستهای عاقبت به شَر شدهاند. اما یکی از این معاونین با تعامل با اصحاب مطبوعات و پرهیز ازحاشیههای غیرصنفی توانست هم پنج سال دراین سمت پرمخاطره ایستادگی کند و هم شش بار متوالی عنوان نماینده مدیران مسئول مطبوعات کشور را در فرایند انتخاباتی تصاحب نماید وهم تا کرسی قائم مقامی وزارت متبوعش پیش برود. در واقع ازمعدود مسئولان ارشد کشوراست که نوعی از عاقبت به خیری و رشد مدیریت خود را شاهد بوده است.
انتظامی پنجاه ساله و مشهدی تبار، سیاستمدار و فعال فرهنگی و رسانهای شاید یکی از شخصیتهای نادر فرهنگی مطبوعاتی کشور است که کارکردهای مطبوعاتی و رسانهای او در دههی اخیر، متفاوت از معاونین مطبوعاتی و اطلاعرسانی اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ نموده است.
وی توانسته است با هوش مدیریتی و ذکاوت سیاسی خود با مدیریت استراتژیک به مدیریت رسانهای نایل آید و تقریباً در همه دولتها به ایفای نقش فرهنگی بپردازد، شاید سودای وزارت در سر داشته باشد و رفته رفته زمینه را فراهم میکند تا در شرایطی خاص خود را در ترکیب هیأت دولت ببیند. تا جایی که فعلا تا منصب قائم مقامی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی اقبال واستقبال داشته است.
در این راستا قرائن و شواهد حاکی از آن است که علاوه بر تجربیات سالیان متمادی وی درحوزه فرهنگ و رسانه، در اغلب انتصابات همواره از حمایتهای دکتر علی لاریجانی، دکتر ولایتی، شخصیتهای بنام مطبوعاتی نظیر حجتالاسلام دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات) و نیز برخی نمایندگان مجلس بهره جُسته است. مانیفست انتظامی در مدیریت مطبوعات و رسانههای کشور نظاممندی، شفافسازی، تقویت و توسعه مطبوعات محلی، بیمه خبرنگاران، طرح اشتراک نیم بهای مطبوعات و طرح رتبهبندی رقم خورده است. به اعتقاد اکثر صاحبنظران اجتماعی و رسانهای محبوبیت و موفقیت دکتر حسین انتظامی درجامعه مطبوعاتی کشور، مرهون سه دهه کار فرهنگی و رسانهای موفقیتآمیز وتجربه آموختگی اوست. در واقع انتظامی یک "برند" رسانهای محسوب میشود که اعتماد اصحاب مطبوعات درانتخاب شش باره او به عنوان نماینده مدیران مسئول مطبوعات کشور درهیأت نظارت بر مطبوعات شاهدی براین ادعاست.»
و اما دیروز پس از پنج سال مداومت و عرقریزی، جای خود را به برند دیگر رسانهای کشور یعنی دکتر سلطانیفر داد تا نرم نرمک بر کرسی قائم مقامی وزارت ارشاد تکیه بزند. این جابجایی در نوع خود یک شوک رسانهای به اصحابرسانه وارد کرد. چرا که این انتصاب در چنین شرایطی به سود مطبوعات بحران زده نخواهد بود. مطبوعاتی که با بحران کاغذ، اقتصاد بیمار، خاموشی دکه، معوقات یارانه و ... دست وپنجه نرم میکند.
برای مقابله با این بحرانها دکتر انتظامی پس از یک برنامهریزی مداوم چند ساله به یک جراحی گسترده مطبوعاتی دست زده است و طرحهای حمایتی مطبوعات در برزخ توقف، تداوم و جرح و تعدیل قرار گرفتهاند، سرنوشت این طرحها و آینده مطبوعات درهالهای از ابهام خواهد ماند که آیا معاون جدید سیاستهای پیشین را استمرار خواهد داد و یا با صرف زمان بیشتر، طرحینو خواهد انداخت که درمجموع منجر به فرصتسوزی خواهد شد. لذا به نظر میرسد که وزیر محترم در این انتصابات و جابجایی دچار اشتباه راهبردی شده است که تبعات آن در آینده ظهور و بروز خواهد یافت. زیرا موقعیتشناسی دراین جابجایی مغفول مانده است.
این دیدگاه نافی انتصاب دکتر سلطانیفر در سمت معاونت مطبوعاتی نیست؛ چرا که وی نیز در جامعه مطبوعاتی شخصیتی علمی و نام آشناست و در دفتر مطالعات و برنامه ریزی تجربیات ارزندهای داشته و ازسوی دیگر دانش آموخته حوزه رسانه است و به نحو تخصصی وعلمی براین حوزه استیلا و چیرگی دارد. سوابق موثر علمی و حرفهای دکترسلطانیفر نویدبخش توسعه و ارتقاء کیفی رسانههاست؛
ـ استاد نمونه دانشگاه آزاد اسلامی
- مدیر گروه ارتباطات اجتماعی واحد علوم وتحقیقات
- مدیر تحقیقات رسانه ای - مرکز تحقیقات استراتژیک
- مدیر مسئول روزنامه انگلیسی زبان TEHRAN TIMES
- مدیر مسئول روزنامه انگلیسی زبان IRAN NEWS - از سال ۱۳۷۳ تا کنون
- مدیر مسئول هفته نامه آلمانی زبان IRAN ZEITUNG - از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۰
- مدیر مسئول روزنامه صبح اقتصاد - از سال ۱۳۸۲ تاکنون
- مدیر گروه مطالعات رسانهای مرکز تحقیقات
ضمن تبریک به این دو همکار رسانهای، انتظار میرود دکتر سلطانیفر برای بحرانهای فراروی مطبوعات کشور با ایدهپردازی وتلاشهای مضاعف بانگاه ویژه به مطبوعات محلی، ضمن احیای اقتصاد مطبوعات کشور، مطبوعهخوانی را درسبد فرهنگی خانوادههای ایرانی تعبیه و بازتعریف نماید.
از سوی دیگر دکتر انتظامی در سمت قائم مقام وزیر، مصائب مبتلی بهِ مطبوعات را با جدیت افرونتر در کارکردهای ستادی وزارتخانه متبوع خود پیگیری نمایند. تا جایی که حتی اگر لازم باشد، عنوان و مقام خود را قربانی استیفای مطالبات موکلان خود نماید؛ چرا که وی در هر سمتی که باشد باید فراموش نکند که مدیون آرای شش دوره متوالی اهالی مطبوعات در هیأت نظارت بر مطبوعات است.
انتهای پیام/*