40 سال است که جوانمرد گیلانی در کرانه خبر رکاب زده تا گام به گام موانع زندگی را یک به یک، نیک بزداید و آگاهی به مخاطبانش بسپارد.
«اکبر جوانمرد» موزع با سابقه نشریات در گیلان است که 40 سال از زندگی خویش را از داغ تموز تا بامدادان خاکستری پاییز و سیاه زمستان، با دوچرخه اش رکاب زده تا مبادا مخاطبانش از دریافت آگاهی غافل شوند.
هفدهم مردادماه ، پاسداشت روز خبرنگار است و این بار پر معتقدیم خبرنگاری خود ارتقا است و بر این نگاه در عرصه خبر، جوانمرد را دیدیدم که به گونه ای دیگر خبررسانی می کند.
ساعت 9 صبح قرارمان با اکبر جوانمرد در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بود که حتی دقایقی گذشته از ساعت تعیین شده را تاب نیاورد؛ رفته بود و در پی تماسی دیگر از سوی خبرنگار ایرنا، با تاکید بر دقت در زمان، پوزش را پذیرفت و بازگشت.
هوای خیس گیلان از داغ چله تابستان در امان نمانده و گرم است؛ جوانمرد سوار بر دوچرخه ای نازک ، اما گران بار از روزنامه فرامی رسد؛ دوچرخه اش را به نگهبان ارشاد می سپارد و سایه سار باغ محتشم رشت را برای مصاحبه رهنمون می شود.
جوانمرد گیلانی 63 ساله است؛ کوتاه قد و بلند سرشت ، آنچنان که بار زمان پشتش را خم کرده اما همچنان بزرگترین طراوت دلپذیر زندگانی اش نخست، گرفتن یک فنجان چای داغ از مادر 90 ساله اش است و دیگر رساندن روزنامه برای مخاطبان چندین و چند ساله اش ...
جوانمرد خود را درس نخوانده می داند اما تاکید می کند روزنامه می تواند بخواند و بامدادان تا شامگاهان چنان کار خسته اش می کند که دیگر نایی برای شنیدن اخبار از رسانه های دیگر را ندارد؛ اما پشتکار به زندگی خشنودش می کند.
ساده است؛ و خوش لهجه گیلکی با تکه کلام « به خدا » شنیدن زمان از او را شیرین تر می کند؛ گیلان را مهد رشد و تربیت نخبگان کشور می داند و از بی خبری جوانان حتی از رجال سرزمین خویش آه افسوس برمی آورد.
جوانمرد زمان گذشته اش را باز می گوید؛ عینک به تقریب ته استکانی اش را بر چشمانش جابجا می کند و می گوید: برف چنان بی رحم است که بارها از فرط ترس از هیبت مهیبش پس از رساندن روزنامه به مخاطبانش به دامان مادر پناه برده و گریسته اما مخاطبانش را چشم در راه نگذارده است.
در طراوت های دلپذیر گذشته اش نوشانوش شالیزاران، کرانه های پرگل رودها، نیم گرمی رودخانه های آرام و نسیم کناره رودها را بخاطر دارد و پر پیداست که در آرزوهایش تمام دنیا را گشته بود و از آن همه آرزو ، اینک ارزشمندترینش باقی مانده و آن، دل سپردن به زیارتی ناب است.
دوچرخه نحیفش را آموزگارش می خواند و می گوید: روزها هست و روزها ، صبح ها هست و شب ها و رکاب زدن به من یاد داد هرگز در زندگی درنگ نکن ...
جوانان را مخاطبان خوبی نمی داند و از غبار تنبلی بر جامعه دلگیر است و معتقد است؛ کار زندگی را جلا می بخشد و تلخ بختی آنکه به تقریب همه راحت گزین شده اند و تاکید می کند حرکت ، زندگی را تغییر می دهد.
جوانمرد در واگویه خاطرات سالهای دور ، از زنده یاد دکتر ارسطو در یکی از خیابان های قدیمی رشت یاد می کند که چگونه تشویش اکبر را برای نداشتن سرپناه می فهمد و به ظهر نرسیده بار مصالح را برای ساختن خانه ای برای وی ارسال می کند و با تعصب می گوید: انسان های نیک هنوز هم زاده می شوند.
روز خبرنگار را می داند؛ خبرگزاری را از رسانه های دیگر تمیز می دهد و توصیه می کند هیچ چیز جای دانش را نمی گیرد و دوست دارد حال که فرزند نخستش شرایط خواندن نیافت، فرزند دومش دانشگاهی شود.
روزنامه ای هدیه می بخشد و بخشی از آن را می خواند ...
باز هم خبرنگاری جزو 10 شغل سخت جهان شناخته شد و فشار کاری زیاد و مدت زمان کاری طولانی و نامنظم، شدیدترین مولفه های استرس زا برای این شغل شناخته شد و به گزارش یکی از سایت های سلامت؛ به گفته محققان دانشگاه برلین آلمان چنین فشارهایی در طولانی مدت، سلامت جسمی و روحی خبرنگاران را به خطر می اندازد.
بنابراین گزارش؛ محققان 321 فردی که شغل اصلی شان خبرنگاری بود را مورد بررسی قرار دادند و نحوه مقابله و رویایی آنان با استرس را ارزیابی کردند.
به گفته محققان؛ علیرغم فشارهای زیاد، رضایت کاری خبرنگاران بالاست و بر همین اساس خبرنگاری اگرچه سخت، اما امتیاز فوق العاده ای است ...
بر اساس هویت خبرنگاری است که جوانمرد ، دنیایش را می گشاید و از اشک ها و لبخندها در پیشه اش می گوید و با نگاهی ساده به زندگی پندها بجا می گذارد .
جوانمرد همچنان به آرزوی زیارت امام رضا (ع) رکاب می زند و قدردان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان برای فراهم آوردن بخشی از هزینه سفر است، اما می گوید: هزینه سفر سنگین است.
فیروز فاضلی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان در ارتباط با اکبر جوانمرد می گوید: راهسپاری او با دوچرخه در طول سالیان زیاد، برای رساندن آگاهی به مخاطبان ستودنی است و خدمت مسوولان فرهنگی در این راستا افتخار است.
وی بیان کرد: نخستین باری که دوچرخه را به حرکت در می آوریم، آن روزی است که به دورتر از چرخ دوچرخه نگاه می کنیم؛ در زندگی هم همین ماجرا حکم فرماست که باید برای حرکت، به دور دست ها نگاه کرد.
فاضلی با اشاره به توزیع روزنامه از سوی جوانمرد گفت: اکبر جوانمرد آگاهی را به دست مردم می رساند و این افتخاری برای متولیان فرهنگی است که در خدمت این قشر باشد.
مستند « اکبر آقا » به نویسندگی و کارگردانی علی شفیعی کلی نیز اردیبهشت امسال کلید خورد و اکبرآقا از این توجه جامعه به وی شادمان است و می گوید: من فقط تلاش می کردم کارم را درست انجام دهم و امروز همین موضوع مرا میهمان لنز و قلم کرده است.
اکبر آقا در بیان زندگی اش به تداوم و تواتر بخشایش، مهربانی،خشونت و ... اشاره دارد و گردش چرخه حیات را با تحسین و لطف به تماشا می گذارد ...
گزارش از: مرضیه ضامن