کد خبر: ۳۸۵۶
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۱ 09 February 2015

به گزارش تابناک- راننده سر فرمان را کج می‌کند در یکی از فرعی های بولوار شاهنامه و آن قدر به تابِ کوچه ها می‌پیچد تا بالاخره می رسیم به دری سبز رنگ در حاشیه یک خیابان خاکی که بر پیشانی آن نام مدرسه‌ای دخترانه نوشته شده است.

آن سوی این در آهنی بزرگ، جیغ و خنده های شاد دخترانه، نوید یک روز پُرنشاط تحصیلی را می دهد. پا در حیاط مدرسه که می‌گذاریم با تصویر دو کانکس بزرگ روبه‌رو می شویم که در حقیقت کلاس‌های درس دخترکان محله حاجی آباد محسوب

می شوند. این مکان، یکی از چند مدرسه کانکسی شهرمان است که با حداقل امکانات و حداکثر مخاطرات، به ساکنان این محدوده خدمات‌رسانی می کند.

دانش آموزانی که پشت این میزها و نیمکت ها، درس می خوانند؛ می دانند که «ناچاری» باعث شده تا والدینشان رضایت به تحصیل آن ها در چنین شرایطی بدهند، البته مسئولان و اولیای مدرسه هم می گوید که «ناچارند» با همین حداقل ها، بسازند تا از خدمات آموزشی، سهمی هم به حاشیه شهر مشهد برسد.

چالش مدرسه های کانکسی از پس فاجعه بخاری های نفتی

مسئولان، ایجاد مدارس کانکسی را می نویسند پای تغییر نظام آموزشی به ٦،٣،٣ و در نتیجه آن کمبود کلاس ها که حالا با کانکس های کوچک و آهنی جبران شده اند.

البته پیش از اجرای این طرح، متولیان آن سینه ستبر می کردند و با افتخار تأمین٢٥٠٠کلاس کانکسی در کشور می گفتند؛ این که می گوییم، مربوط می شود به مهرماه ٩١ که نظام آموزشی جدید هم به رغم همه انتقادات، اجرایش را آغاز کرده بود.

اما با گذشت دو سال، مسئولان امر از برچیده شدن تدریجی این کلاس ها خبر می دهند. البته حذف کلاس های کانکسی، کار ساده ای نیست و از این بابت مدیرکل آموزش و پروش خراسان رضوی، خیرین مدرسه ساز را به کمک دعوت می کند و با این ادعا که فضای آموزشی ٨/٤متر مربعی در آینده نزدیک به ٦متر خواهد رسید؛ خواستار کمک خیران به حذف مدارس کانکسی می شود.

می گویند کمک مالی کنید تا امکانات تهیه کنیم

اما این اظهارات مقام ارشد آموزش و پرورش استان در حالی مطرح می شود که کلاسهای درس یکی از مدارس ناحیه تبادکان در کانکس تشکیل می شود و از این بابت، اولیای دانش آموزان، به شدت گلایه مندند.

مادر یکی از دانش آموزان می گوید: پسرم دو سال است که در کانکس درس می خواند، شرایط کلاس کانکسی اصلا خوب نیست، آنچنان که او فرزندم را بیمار کرده و مدام از درد گوش گلایه دارد. سیستم گرمایشی و سرمایشی کلاس هم دچار مشکل است و روزهای سرد دانش آموزان ناچارند که چند دست لباس بپوشند.

وی ادامه می دهد: سال گذشته دیوار کلاس ها با کمک اولیا رنگ آمیزی شد. برای سایر مخارج نیز می گویند، پول بدهید و کمکمان کنید اما همسر من یک کارگر است برای تامین معاش خودمان نیز با دشواری مواجه هستیم. اصلا اگر پولی بود، آن را از بابت سرویس مدرسه فرزندمان می پرداختم و جای دیگری ثبت نامش می کردیم.

والد یکی دیگر از دانش آموزان کلاس پنجمی هم برایمان از شرایط سخت تحصیل دخترش در کلاس کانکسی این گونه توضیح می دهدکه؛«بخاری کلاس اغلب خراب است و همین باعث شده تا دخترم به سرماخوردگی و عفونت کلیوی دچار شود. »

وی می گوید که کلاس های این مدرسه تا دو سال پیش مختلط بوده اما به درخواست والدین حالا دو شیفت دخترانه و پسرانه، برقرار شده است.

ساخت مدرسه جدید را منوط به کمک های مردمی کرده اند

خانم نعمتی هم یکی از والدینی است که عزم خود را برای حل مشکلات مدرسه دخترش جزم کرده است. وی تاکنون چندین بار به ادارات مختلف مراجعه کرده تا درباره پیگیر شرایط بهبود شرایط باشد و در این خصوص توضیح می دهد: آموزش و پرورش نداشتن بودجه را بهانه می کند، شورای شهر اجازه بازسازی را صادر نکرده است و کسی هم حاضر به کمک برای بازسازی یا توسعه مدرسه نیست.

وی می گوید که برای ساخت دبستانی دیگر، زمینی تهیه شده اما آموزش و پرورش احداث مدرسه در این زمین را منوط به کمک های مردمی کرده است.

وی می گوید که الحاق محله شان به محدوده شهری، دشواری هایی را به همراه آورده که مهم ترینش، شانه خالی کردن سازمان ها و نهادهای موثر است.

هراس از دری که قفل شود و دانش آموزان را پُشت خود حبس کند

در فاصله طرح این گلایه ها، حلقه والدین دور ما تنگ تر می شود. همه ناراضی اند و هر کدام هم انگشت بر چیزی می گذارند، از میان همهمه شان، این جملات پُررنگ ترند:«این دبستان نمازخانه ندارد و مسجد کنار مدرسه هم همیشه بسته است... مدرسه آب نداشت و با کلی پیگیری، آب لوله کشی برایش تامین کرده اند اما همان هم غیربهداشتی است... حیاط مدرسه آسفالت مناسبی ندارد و کف آن را خس و خاشاک پوشانده است... قفل در کانکس ها خراب شده و گاهی بچه ها در آن گیر می کنند... کوچه های منتهی به مدرسه خاکی هستند و پُر گل و لای.»

برای آگاهی از وضعیت دبستان و امکانات آن ناچار به پنهان کردن هویت خود شده و به عنوان یک خیّر که قصد کمک به این مکان را دارد، وارد دبستان می شویم. مدیر مدرسه، پس از پرس و جوی فراوان و حصول اطمینان؛ اجازه بازدید بهما می دهد.

در ساختمان اصلی مدرسه، یک آبدارخانه کوچک با کاربری انباری قرار دارد همراه با سه کلاس در مساحت ٢٧ متر مربع که نزدیک به ٤٠ دانش آموز در هر شیفت در آن مستقر شده و تا نزدیک تخته هم میز و صندلی چیده شده است. در بدو ورود به هر یک از این کلاس ها، دانش آموزان با چهره ای معصوم برپا گفته و به ما سلام می کنند اما هوای این کلاس ها به حدی گرفته و خفه است که بیش از چند ثانیه دوام نیاورده و از کلاس خارج می شویم. البته باید در نظر داشت که این کلاس ها، بهترین و لوکس ترین کلاس های مدرسه هستند. تنها امکانات موجود در آن ها تخته، میز، نیمکت و بخاری است که در این فضای اندک، به زور جای داده شده اند.

به کلاس دیگری می رویم که شرایط مشابه دو کلاس قبلی را دارد، با این تفاوت که یک رایانه قدیمی در گوشه ای از کلاس روی میز قرار گرفته و از آن به عنوان جالباسی استفاده می شود.

مدیر مدرسه با اشاره به اینکه «آموزش استفاده از رایانه» در برنامه درسی دانش آموزان پایه ششم قرار دارد، خاطرنشان می کند: آموزش و پرورش تنها یک سیستم در اختیار ما قرار داده که آن هم به حدی کهنه و فرسوده است که قابل استفاده نبوده و حتی سیستم‌عاملش بالا نمی آید.

وی به ویترینی در گوشه سالن اشاره می کند که تلی از وسایل کهنه و قدیمی در آن ریخته شده است، نیشخند تلخی می زند و می گوید: این قسمت، آزمایشگاه مدرسه است.در گوشه حیاط مدرسه، آبدارخانه اصلی تبدیل به کلاس پایه ششم شده است. هنگام ورود به آنجا به دلیل فضای تنگ و وجود بخاری، دچار تنگی نفس شده و خیلی سریع کلاس را ترک می کنیم. بی خبر از آنکه وضعیت هوای حاکم بر این کلاس نسبت به کلاس های کانکسی شرایط بسیار مطلوب تری دارد. مدیر مدرسه نیز به دیوار پشت این کلاس اشاره می کند و می گوید: در گذشته پشت این کلاس گاوداری بود که با اعتراضات مکرر ما، گاوداری جمع شد اما جای آن را یک انبار ضایعاتی گرفت که به واسطه آلودگی اش، سلامت دانش آموزان را به چالش می کشد.

سرانجام به کانکس ها می رسیم که دو کلاس مدرسه در آن ها برپا می شوند. در بدو ورود علاوه بر هوای گرفته و خفه کننده، بویی نامطبوع که ناشی از گرم شدن پوشش فلزی کانکس است به مشام می رسد. بخاری بزرگی در گوشه کلاس روشن است که خوشبختانه گازکشی شده اما لوله های آن بشدت آسیب دیده اند و خطر نشتی گاز محتمل است.

یکی از معلمان برایمان می گوید که هراس آن را دارد که در کانکس به واسطه خرابی قفلش بسته شود و دانش آموزان در این مکان حبس شوند و خدایی ناکرده، فاجعه ای رقم بخورد.

فضای کانکس بسیار تنگ و فشرده است و تلاش شده تا روشنایی محیط به وسیله دو مهتابی تأمین شود. تحمل این فضا حتی برای یک استراحت نیم روزه هم سخت به نظر می رسد.بعد از شنیدن صحبت های معلم، بلافاصله این سلول تنگ را به امید نفسی تازه در حیاط سرد مدرسه، ترک می کنیم.

دانش آموزان مدارس حاشیه شهر، در انتظار مساعدت خیران

خانم مدیر لبخند تلخی می زند و می گوید: تنها مزیت این کانکس ها در این است که اگر زلزله رخ دهد، این دو کانکس امن ترین مکان در این مدرسه هستند.

مدیر این دبستان با بیان اینکه مساحت مدرسه هزار متر و تعداد دانش آموزان نیز ٣٥٠ نفر است، اظهار می کند: در هر شیفت حدوداً ١٧٠ نفر در مدرسه حضور پیدا می کنند؛ در حالیکه از کمبود امکانات بشدت رنج می بریم.

وی با بیان اینکه هر سال تعداد دانش آموزان افزایش پیدا می کند، می افزاید: همان طور که مشاهده کردید تا نزدیک تخته میز و صندلی چیده می شود و ظرفیت پذیرش دانش آموزان بیشتر را نداریم؛ بنابراین ناچار می شویم از ثبت نام آن ها خودداری کنیم.

خانم مدیر به وضعیت نامناسب پوشش زمین مدرسه اشاره می کند و یادآور می شود: در اول مهر ماه خس و خاشاک تا نیم متر رشد کرده و بالا می آید و زمین ورزشی مدرسه که از کوچکترین امکانات برخوردار نیست، آسفالتش خراب شده و معلمان اغلب دانشآموزان را از دویدن بر حذر می دارند تا اتفاقی برای آن ها رخ ندهد.

وی از ضرورت بازسازی و نوسازی مدرسه می گوید و اظهار می کند: تنها کافی است که خیری برای این کار اقدام کند. ما هر طور شده دو سالی را در مکانی استیجاری سپری خواهیم کرد تا شاید شرایط مطلوبی برای تحصیل دانش آموزان فراهم شود.

خانم مدیر در پاسخ به این سوال که به چه میزان بودجه برای بهبود شرایط مدرسه نیاز است، توضیح می دهد: بستگی به نیات خیران دارد؛ به عنوان مثال؛ اگر خیری بگوید ٢٠ میلیون تومان می دهم، ما سریعاً به اطلاع اداره کل نوسازی مدارس استان خواهیم رساند و اقدام به ساخت کلاس برای دانش آموزان مستقر در کانکس خواهیم کرد. نکته مهم تر این است که این مدرسه با داشتن هزار متر فضا، ظرفیت نوسازی و ساخت یک مدرسه جدید را هم در دل خود دارد.

اذعان مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی؛ برای جبران کمبود کلاس ها، از کانکس استفاده می کنیم

مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی به وجود مدارس کانکسی در مشهد اذعان کرد و افزود: در برخی از نقاط این کلان شهر که امکان احداث فضاهای آموزشی نبوده است پس از کانکس هایی که از نظر ایمنی دارای استانداردهای لازم باشند، برای تحصیل دانش آموزان

استفاده می شود.

سید جواد حسینی البته تاکید دارد: خوشبختانه امروز فضاهای آموزشی استان نسبت به دهه گذشته ٥/٢ برابر شده است و در دهه فجر امسال ١٨٥ کلاس درس در خراسان رضوی به بهره برداری رسید.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار