تابناک گیلان: ساعتی از درگذشت این عالم جلیل القدر و متخلق به اخلاق حسنه نمی گذشت که حقیر و جمع زیادی از فرهیختگانی که از گذشته ایشان را می شناسند، به سوگ خویش نشانده است.
چند روز قبل به اتفاق آقای پورحسن رییس محترم اداره ارشاد اسلامی رشت و یکی دیگر از دوستان، غروب به منزل محقرگونه آقای بامداد در روستای ماچیان رحیم آباد رفتیم و ایشان طبق عادت قبل با روی گشاده از ما استقبال کرد.
کمی از مسایل معمول صحبت شد و سپس مرحوم از دغدغه های اجتماعی و دینی گفت و پیشنهاد شد به دیدن حجت الاسلامی مظفری مدیرکل اسبق اداره کل ارشاد اسلامی و از مبارزین انقلاب اسلامی او با اینکه کسالت داشت با ما همراه شد.
آقای مظفری در شهر املش ساکن بود و بدلیل کهولت سن و بیماری قادر به حرکت و تکلم مناسب نیست. در آنجا این دو پیر مراد در کمال ادب و احترام با هم صحبت نمودند و ما بهره ها بردیم.
نکته به یاد ماندنی بود که آقای مظفری به استاد بامداد گوشزد نمود عکسی که اخیرا با او گرفته است پس از فوتش در حجله اش بگذارد. از آفای مظفری جدا شدیم و پس از اینکه مرحوم بامداد را منزلش رساندیم از ایشان خداحافظی کردیم.
استاد بامداد ماچیانی را از طریق یکی از دوستان مشترک شناختم و با حقیر در یک پروژه تحقیقاتی در طول چند ماه همکاری دقت علمی و شناخت و نفوذ کلامش در منطقه شرق گیلان و نیز فرهیختگان نافذ بود و بهره ها بردم.
امشب مقاله از آن زنده یاد را در ماهنامه آوای لاله زرد تحت عنوان شب آمد و قصه گو به آرامی خفت، در پاسداشت استاد باستانی پاریزی مجددا خواندم.
چیزی که مرا بیشتر تحت تاثیر این استاد تازه درگذشته قرار داد دقت، ژرف نگری و ارزش گذاری علم و عالم بود. درگذشت این استاد گرانقدر را به جامعه علمی، روحانیت عزیز و فرهیختگان تسلیت باد.
منبع: تابناک