بازخوانی وصیتنامههای شهدای استان می تواند عاملی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، باشد.
به گزارش ایسنا، وصیتنامه شهدا حاوی نکاتی است که اسوه اخلاق، ایثار و رشادت است و این موضوع میتواند به عنوان مهمترین عامل برای مقابله با تهاجم فرهنگی مورد اهتمام بیش از پیش قرار گیرد.
در نخستین گام گزیده وصیتنامه سردار شهید «حسن ترک» مسئول طرح و عمليات لشکر 32 انصارالحسين(ع) همدان و شهید شاخص استان در سال 94 منتشر شد.
حال در ادامه وصیتنامه شهید علی چیتسازیان معروف به عقرب زرد را انتشار میدهیم هر چند بارها این اقدام صورت گرفته اما بازگویی آن من باب یادآوری بوده و مطالعه آن خالی از لطف نیست.
شهید علیچیت سازیان، فرمانده اطلاعات و عمیات لشگر 32 انصار الحسین(ع) در وصیتنامه خود میگوید: حمد و سپاس خداوندي را كه در رحمت خود را در اين عصر و زمان بر روي بندگان خود باز كرد و راه و روش اسلامشناسي را به ما آموخت و ما را از ظلمت و تاريكي به صبح سفيد و آشنايي و پيروزي بر نفس سركش كشاند و از خواب غفلت به بيداري كشيد و از مردن در رختخواب و يا در راه غير خدا به شهادت در راه خودش كشاند و چنين پدر بزرگواري را الگوي تمام خوبيها، مرد تقوا و عمل، انسان پاك و فرعونكش، بتشكن زمان، انسان سخن و عقل، پير شكستناپذير و گوهر جماران به عنوان رهبر بر بالاي سر ما يتيمان نهاد و درس تقوا و آزادگي را از زبان حسين(ع) بر ما آموخت و قلب سياه و كدر ما را با گذشت و جانبازي و ايثار و صبر و استقامت در راه خدا سفيد و پاك گرداند.
حال اگر شب و روز شكرگزاري كنيم قدر اين نعمت خدا را نتوانيم دانست خداوند در اين مدت انقلاب يك نعمت بزرگي باز به ما بخشانيد و آن هم جنگ با كافران و خدانشناسان روي زمين بود تا بتوانيم خودمان را در صحنه عمل امتحان كنيم و براي رسيدن به جهاد مقدس(اصغر) بايد موانع بزرگي را از سر راه برداريم و آن هم مبارزه با نفس و يا جهاد اكبر است.
واقعا كه جبهه دانشگاه الهي است. دانشگاهي كه در آن درس تقوي، درس گذشت، استقامت، فداكاري، جانبازي، صبر و غيره و غيره آموخته ميشود. جبهه جايي است كه انسانهايي كه در آن قدم ميگذارند بايد از ته قلب بر سرور شهيدان آقا اباعبدالله لبيك گويند و حسينگونه تا آخرين لحظه عمر خود باشند.
جبهه جايي است كه انسان يك قدم از ديگران نسبت به خدا نزديكتر است. خاك جبهه ايران، همچون خاك كربلاست. چون زمانيكه عزيزان سر بر زمين ميگذارند و زمين را با خون خود آبياري ميكنند به عشق رسيدن به آقا ابا عبدالله(ع) و به ياد آن بزرگوار هستند و خداوند در اين راه پاداش قرار داده است كه بالاترين پاداش شهادت در راه اوست.
در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفتان دشت، خود را نشكند
پيام به مردم حزبالله و زحمتكشالبته اينجانب كوچكتر از آن بودم كه بعد از رفتن خود پيامي بدهم، خودم را در مقابل تمام موجودات خداوند كوچكتر ميدانم اما گفتنيهاي زيادي براي مردم دارم كه بعد از خاموش شدن عمرم شما مقداري از آن را از روي كاغذ بخوانيد: اول اينكه امام عزيز را تنها نگذاريد و به پيامهاي پدرگونه او از ته قلب گوش فرادهيد و مانند مردم كوفه نباشيد كه اباعبدالله(ع) را تنها گذاشتند.
اگر تا به الان در اين راه مقدس قدم نگذاشتهايد و به پابوس اسلام نيامدهايد فرصت هست و هر وقت كه پيش خدا ميآييد خداوند شما را قبول ميكند و ديگر اينكه از راه هاي انحرافي كه انسان را از خطر امام عزيز و بزرگوار دوري كند پرهيز كنيد. امام عزيز فعلا فرموده است كه بايد در جبهه باشيم و دفاع را واجب دانستهاند. جبهههاي گوناگوني براي خودمان درست نكنيم. جبهه فقط و فقط خط مقدم است و براي همه واجب است.
نگذاريد امام عزيز پشت ميكروفن قرار گيرد و به ما براي چندين بار بگويد كه به جبهه برويد. اگر ما سرباز خوبي باشيم امام عزيز در چند سال پيش فرمودهاند و ديگر كافي است. ما بايد به دنيا ثابت كنيم كه هر چه امام ما ميگويد ما از جان و دل خريداريم.
از گروهبازي و خيانت به خون شهدا بايد دست برداريم. مسئولان شهرها و ديگران به فكر كمك كردن به اين جنگ باشند نه به فكر مسئول بودن و غيره. در مسئوليتي كه به عهده ما ميگذارند به فكر كمك كردن به مستضعفان باشيم، نه به فکر كساني كه از زحمت و خون شهدا استفاده ميكنند و نفعي هم به انقلاب و جنگ نميرسانند.
پيام ديگري كه دارم اين است كه سعي كنيد در اين دو روز زندگي، امام بزرگوار را راضي نگهداريد و از همه بالاتر پروردگار عالميان را، لباس عاشقانه رزم را برتن كنيد و پوتينهاي خود را محكم ببنديد و پيشانيبند الله اكبر بسته و پشت پا به دنيا و ماديات زودگذر زنيد و با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح برگيريد و بسوي جبهههاي حق عليه باطل حركت كنيد و به زبان خود اين را جاري كنيد «جنگ جنگ تا پيروزی.»
پيام براي برادران واحد اطلاعات عملياتآن سو كشان با سر خوشان، اين سوكشان با ناخوشان
يا بگذرد يا بشكند، كشتي در اين گردابها
برادران عزيز از اينكه خداوند بزرگ توفيق داد و منت برمن نهاد تا بتوانم چند صباحي از عمر خود را با شما عزيزان فداكار باشم شكرگزارم اما ميخواهم بگويم كه اين واحد مقدس را خيلي خيلي قدر بدانيد. كارهايي كه شما برادران عزيز انجام ميدهيد عاشقانه است نه عاقلانه براي رضاي الله است نه كس ديگر. از ته قلب اينجانب را حلال كنيد و خلاصه اين بنده گنهكار و حقير را به بزرگي خودتان ببخشيد و از خدا برايم طلب آمرزش كنيد.
چند پيام است كه ميخواهم برايتان بگويم:
1- خداوند را سعي كنيد با حركات قلبي خود راضي نگهداريد.
2- براي شهادت يا بهشت رفتن تلاش نكنيد، براي رضاي او كار كنيد، بگويد خداوندا، نه براي بهشت نه براي شهادت و نه براي ترس از جهنم، فقط براي رضاي تو كار ميكنم و اگر چه جهنم هم بروم و تو راضي باشي براي من كافي است.
3- خانواده شهداء را فراموش نكنيد به ویژه شهداي واحد
4- به خانواده مجروحان و معلولان سركشي كنيد و همچنين خود آنها و به ویژه برادران واحد.
5- حلالم كنيد و در وقت نماز براي من از خدا طلب آمرزش كنيد.
6- نماز شب اول قبر را برايم فراموش نكنيد.
پيامي به پدر و مادر و برادر و خواهرم:اي پدر و مادر عزيزم ميدانم كه جز زحمت و ناراحتي براي شما چيزي ديگري نداشتم اما ميدانم كه شهادت فرزند دوم براي شما مشكل است اما اين را بدانيد و خوشحال باشيد كه من را دشمنان خدا نشانه گرفتند، دوستان خدا و من اين راه مقدس را آگاهانه انتخاب كردهام و خوشحال هستم كه به مقصد آخر رسيدم. اگر خداوند قبول كند، از شما ميخواهم كه خداوند را از خودتان راضي نگهداريد و خوشحال باشيد كه من در اين راه و در اين لباس مقدس جان بازي قدم برداشتم.
اين دنيا، دنياي فاني است و جايي براي امتحان است و ما ميهمان در اين دنيا هستيم پس چه بهتر كه با سرفرازي از اين دنيا برويم و بهتر اينكه كارنامه قبولي در راه خداست و خوشحال باشيد كه با خون دادن شما هم سهمي براي ياري دين خدا پيدا كردهايد.
برادر عزيزم ميدانم كه بعد از رفتن من شما بيبرادر خواهي ماند و ديگر برادري نداري ميخواهم بگويم كه خوشحال باش كه دو برادرت را در راه خداوند بزرگ قرباني دادهاي و هر طور كه ميتواني سعي كن كه انقلاب و جنگ را ياري كني، از خداوند بزرگ هم براي پدرم كه خيلي زحمت من را كشيده است و ميدانم كه مقداري از آن موهايش را كه سفيد شده من سفيد كردهام و همينطور موهاي مادرم را، ميخواهم كه صبر به آنها عنايت فرمايد و خواهشي كه از شما دارم براي من گريه نكنيد، براي مظلوميت آقا اباعبدالله(ع ) گريه كنيد و از خواهرم ميخواهم كه زينبگونه باشد و از خداوند ميخواهم كه به او هم صبر عنايت کند. از شما ميخواهم كه برايم از همه فاميلهاي وابسته و همسايگان حلالي طلب کنید.
خدمت همسر عزيزم :از اينكه مدت آشنايي ما كم بود و بيشتر آن را در منطقه بودم؛ از شما معذرت ميخواهم اما از اين خوشحال هستم كه مهم اداي تكليف و رضايت خداوند بود كه بايد انجام ميدادم از شما ميخواهم كه بعد از من همچون زينب محكم و استوار باشيد. اگر خداوند به من فرزندي داد در بزرگ كردن آن سعي و تلاش كن و در تربيت آن جدي باش. اگر خداوند به من دختر داد آن را يك مسلمان واقعي و اسلامشناس خوب بزرگ كن و اگر پسر داد آن را طوري بزرگ كن كه نان را از راه حلال بدست بياورد و به مستضعفان كمك كند و از بچگي آن را عاشق اباعبدالله(ع) كن و تربيت آن را در دهانش بگذار و آن را مانند مولايمان حسين(ع) آزادمرد بزرگ كن و به آن بگو كه هيچ وقت جلوي زورگويان سر خم نكن و خداوند را براي رضاي آن عبادت كن.
در پايان از فرماندهان عزيزم حلالي ميخواهم. اگر در كارم كم كاري كردهام و اگر از من بدي ديدهايد حلالم كنيد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار