کد خبر: ۶۸۲۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱ 29 July 2015
به گزارش تابناک یزد   عابد ۵۱ ساله ی قصه ی ما مدتی از عمر خود را با فریب و پانشینی دوست به بطالت گذراند تا اینکه بعد ۲۴ سال برتصمیم خود مصمم شد تا هویت از دست رفته خود را باز یابد.عابد در نوجوانی بیشتر وقت خود را با دوستانش می گذراند و تصور و فکر تعدادی از آنها در مقابل اینکه مواد ؛انسان را به دنیای دیگری وارد می کند باعث شد تا برای اولین بار در سن ۱۶ سالگی به نوبه ی خود آن را محک بزند.                         
عابد از تریاک ؛ شیره ؛ هروئین و تزریق سخن گفت که با مصرف این مواد به حالت خماری رفته و تمامی دردها وغصه هایش را فراموش می کرده است.             
شاید بعضی افراد بی محبتی خانواده شاید هم نبود یک دلی و یک رنگی ونیز بچه هایی که والدین آنها از هم جدا شده باشند را عامل اصلی اعتیاد بدانند اما باید بدانند تا خود انسان نخواهد موثر نیست این عامل در مورد عابد بهتر است بگوییم عباس کتمان می کند.                             
بهتر است بقیه سخنان را از زبان خودش بشنویم :از آنجا که در خانواده ای کاملا صمیمی و دارای آرامش بودیم باز هم با توجه به اینکه یکی از دوستانم معتاد بود من هم  راه این دوست صمیمی خود  را انتخاب کردم.   
وی می گوید: ابتدا تفریحی مصرف می کردم بعد برایم به صورت یک عادت شده و بعد چند سال مصرف خود را در منجلابی دیده که نمیتوانسته خود را از آن بیرون کشیده و معتاد شدم.                             
هنگام مصرف حس رهایی از خماری را از خود دور می کردم و وقتی مصرف می کردم  به هیچ چیز جز اینکه به فکر تهیه مواد برای نوبت بعد بودم. اما نمیدانستم که خود را اسیر چه مرگ خاموشی کرده ام.                               
مدتها به فکر ترک افتاده بودم اما به دلیل داشتن اعتماد به نفس پایین و ضعفی که در خود می دیدم نمی توانستم پا جلو گذاشته و روی هدفم مصمم باشم.   اعتماد کردن به رفیق ناباب و تصور اثرات مواد روی آدم چند سال عمر من را به تباهی کشاند در صورتی که به عواقب بعد از آن نمی اندیشیدم. اما امید به برگشت به آغوش خانواده ام؛  فرزندانم باعث شد خود را از این منجلاب نجات دهم.                            
  تا اینکه بعد از ۲۴ سال با حمایت خانواده و اطرافیانم و بالا بردن اعتماد به نفس ونیز توکل بر خدا بر تصمیم خودم مصمم شدم و برای همیشه خودم را از این هیولا نجات دادم.                                         
 رمز موفقیت من چیزی جز توکل بر خدا و بالا بردن اعتماد به نفسم نبود تا اینکه بعد از دوران پاکی حتی رفتار همه نسبت به من تغییر کرد و آرامش و اطمینان در خانواده و اطرافیان به من بیشتر شد.      
 هر کاری در ابتدا سختی خودش را دارد اما درخواست من از مسؤلین این است که لطفا باور کنند که  اعتیاد یک بیماری است ؛ و در حد شک وتردید نیست بلکه شخص معتاد باید از نظر روحی و جسمی درمان بشود در صورتی که جسمش پاک ولی روحش درمان نشده باشد فرد مجدد به قبل خود بر می گردد. اینکه فکری  برای شغل آنها  در نظر داشته تا با مشغول بودن خود به فکر این مواد لعنتی نیفتند.و پیشنهاد من به افرادی که تصمیم به ترک اعتیاد کرده اما هنوز بر تصمیم خود مصمم نشدند این بوده که (بیستون کندن فرهاد نه کاریست آسان ؛عشق شیرین به سر هر که نهد کوه کن است) اگر انسان اراده کندموفق به انجام هر کاری خواهد شد و در پایان بدون شک ۱۰۰ درصد به رضایت کامل خود می رسد

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار