کد خبر: ۶۶۴۵۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۶ 26 July 2015
به گزارش تابناک یزد، قتل آقاي دكتر پيرزاده در اردبيل جنايتي بسيار تالم برانگيز است اما اين سانحه فقط و فقط سطح و پوسته بيروني احساسي است كه دانسته يا ندانسته در جامعه ما عليه پزشك به ايجاد مي شود.
چندي پيش يكي از همكاران لينك خبري رو به اشتراك گذاشتند مبني بر اينكه دانشجويان پزشكي با جسد عكس سلفي مي گيرند...
بعد از باز كردن لينك خبر از ديدن كامنت هاي زير خبر واقعا ناراحت شدم. حملات زيادي به كل جامعه پزشكي شده بود ؛
-تحصيلات شعور نمي آورد
-جامعه پزشكي گند همه چيز را در آورده است
-پزشكان عقده اي و....
و جملات بسيار بد تر و گزنده تر از اينها كه شايد تاكنون حتي نثار صنوف و اقشار خلافكار و جنايتكار نشده است.

من قبول دارم كه شايد اولين عامل در به وجود آوردن چنين احساساتي در جامعه، رفتار عده اي معدود و انگشت شمار از همكاران خود ما بوده و اين افراد را از همه بيشتر مقصر دانسته و كارشان را در حد خيانت به اين حرفه شريف مي دانم و شايد به همين نسبت مسئولان و بزرگان جامعه پزشكي نيز بابت ناديده گرفتن و گذشتن از خطاي اين دسته و عدم طرد آنها از جامعه پزشكي صاحب تقصير باشند.
 اما آيا گناه اصحاب رسانه و فرهنگ كه هر بار با پر رنگ كردن جنبه هاي منفي مسايل جامعه پزشكي ، رياكارانه ژست انتقاد و اصلاح گرفته و خشك و تر را با هم سوزانده و جامعه را به خادمان خود بد بين نموده اند، از ديگران كمتر است ؟
سوال اين است كه تاكنون چند معلم آموزش و پرورش به خاطر سوء رفتار با دانش آموز يا حتي سوء استفاده جنسي محصلان از كار بركنار شده اند ؟
چند نفر قاضي متخلف شناسايي و مجازات شده اند ؟
چند روحاني به علت مسايل اخلاقي و ... خلع لباس شده اند ؟
چند نفر از افراد پليس به خاطر ارتكاب جرائم مختلف بازداشت يا محكوم شده اند ؟
امكان ورود افراد نادرست و متخلف به هر حرفه و قشري متصور و ممكن است.
از سوي ديگر، در اخبار رسانه ها حتما خبر فداكاري معلمي كه با به خطر انداختن خود جان دانش آموزان را در سانحه آتش سوزي نجات داد و متاسفانه خود دچار سوختگي شده و چندي پيش نيز فوت نمود را ديده ايد.
اما سوال اينجاست كه آيا تاكنون چند پزشك در راه نجات بيمار خود، به انواع بيماريهاي عفوني كشنده مانند تب كريمو كنگو، هـپاتيت، ايدز و ... دچار شده و جان خود را از دست داده اند؟!
در مورد ارست قلبي و مرگ اخير خانم دكتر جواني كه رزيدنت بيهوشي بود و در حين كار فوت نمود، به غير از شبكه هاي اجتماعي پزشكان ، خبر قابل توجهي در رسانه ها منتشر نشد.
اصحاب فرهنگ و رسانه كه در مورد تخلفات پزشكان از فرط غيرت كبود مي شوند و به نداي رسالت حرفه اي خود پاسخ مي دهند، در اين موارد چرا سكوت اختيار مي كنند ؟!!
من علت مضروب و مقتول شدن همكارمان دكتر پيرزاده را به دست يك نوجوان نمي دانم و بي خبرم از اينكه انگيزه چنين قتل تاسف انگيزي چه بوده است، اما آنچه در اين سانحه فكر مرا بيش از هر چيز به خود مشغول داشته و باعث تاسف من شده آنست كه اگر خبر كشته شدن معلمي در كلاس درس به دست دانش آموزي منتشر مي گرديد، به غير ابراز تاسف ، چيزي از كسي شنيده نمي شد -كه البته حق نيز همين بود- اما در جريان قتل يك پزشك به دست يك نوجوان در حين انجام طبابت ، عده اي را ديدم كه ابراز شادماني و خوشحالي مي نمودند !
و من مسببان اين شادي را در اين قتل شريك مي دانم.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار