حسین مسرت، پژوهشگر
کد خبر: ۱۵۴۰۳
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۰ 19 March 2015
دربارۀ ارزشمندی تصحیح و چاپ دست نوشت های فارسی، کمتر نهاد پژوهشی یا پژوهشگری تردید و دودلی دارد. برپایۀ فهرست ناقص چاپ شدۀ بسیاری از کتابخانه ها می دانیم که هزاران نسخۀ ناب و ارزندۀ علمی، ادبی، دینی، تاریخی و اجتماعی در گنجینۀ کتابخانه های ایران و جهان وجود دارد که چشم براه دستان مهربان پژوهشگری است که خاک روزگاران را از آن بسترد و در دسترس خوانندگان بگذارد.

 جدا از خطر گزند و آسیبی که این نسخه هارا تهدید می کند و هرروزه گرفتار ده ها آسیب طبیعی و غیر طبیعی هستند؛ از سوخته شدن مانند :کتابخانه های شهر سارایوو، دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران و دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه اصفهان تا غارت کتاب مانند :کتابخانه های عراق، مصر و لیبی و تا پوسیده شدن در برخی کتابخانه های بندری جهان،بویژه در کشور هند ( زمانی زنده یاد دکتر محمود مکّی زاده – رئیس پیشین دانشگاه پیام نور تفت – پس از برگشت از سفرمطالعاتی در هند بیان می داشت که برخی کتابخانه های هند، نسخه های خطّی را به صورت ستونی و در زیر زمین های نمور و نمناک نگهداری می کنند) تا خطراتی که بیشتر کتابخانه ایران و شبه قارّۀ هند بواسطۀ نبود جایگاه استاندارد برای نگهداری نسخه ها وجود  دارد؛ دشواری اصلی، انبار شدن و بی استفاده ماندن بسیاری از نسخه هاست. این دشواری زمانی نمود بیشتری پیدا می کند که بدانیم فهرست نسخه های خطّی تمامی کتابخانه های ایران و شاید جهان، ناقص است.( بنابر گفتۀ دکتر سید محمود مرعشی، مدیر کتابخانۀ آیت الله مرعشی، هنوز بیش از  سی هزار جلد از نسخه های خطّی آن کتابخانه، فهرست و در نتیجه چاپ نشده است) و یا اینکه فهرست نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران، نزدیک به نیم قرن است چاپ نشده و بسیاری از پژوهشگران از موجودی واقعی کتابخانه ها بی خبرند.

 نگاهی به آخرین فهرست چاپ شدۀ نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران، گویای هر سخنی است:

 تربیت تبریز (1329)/ دانشکدۀ ادبیّات دانشگاه تهران(1341)/ دانشکدۀ الهیّات و معارف اسلامی مشهد(1361)/ ملّی تبریز(1353)/ مدرسۀ عالی شهید مطهّری(1356)/ کتابخانۀ وزیری یزد(1358)/ کتابخانۀ ملک(1371).

 اگر این آمار را با شمارگان نسخه های خطّی برخی کتابخانه های ایران مانند: اخوان دستمالچی یزد و کتابخانه های کوچک عمومی مانند فرهمند یزد و کتابخانه های خصوصی بیفزاییم که تاکنون فهرست نسخه های آن چاپ نشده،رقمی به چند صد هزار جلد خواهد رسید.

خواندن سلسله گفتارهای روشنگرانه و کاوشگرانۀ «بازیابی متون، بازسازی متون» نوشتۀ پژوهشگر ارجمند، سید محمّد عمادی حایری **که البتّه در بایستگی توجّه به آن درنگی نیست، مرا به این اندیشه و پرسش چند ساله فروبرد که برای تصحیح و چاپ انبوه دست نوشت های فارسی برجای مانده در کتابخانه های ایران و جهان چه کرده ایم؟

 در این سالیان اخیر، همگان از روند چاپ متن های کهن آگاهند. دشواری های چند گانه ای که گریبانگیر بسیاری از بنگاه ها و سازمان های پژ وهشی و فرهنگی در این چند سالۀ پشت سر گذاشته شده، بر هیچ کس پوشیده نیست. چنانکه فهرست «تازه های متون» اثر نام مستعار بهروز پارسا از سال های 1388 تا  1392گواهی می دهد، در  این چهار سال، تنها 232 متن چاپ شده که از این تعداد 11 متن آن در بیرون از ایران به چاپ رسیده است (ر.ک: گزارش میراث، ش45- خرداد و تیر1390، ص85-82 و ش53-52- مرداد و آبان 1391، ص129-124) یعنی سالی حدودأ 55 کتاب و این یعنی فاجعه ای بزرگ برای کشوری که یکی از گاهواره های تمدّن بشری است و تقریبأ 3/2 نسخه های خطّی جهان را در دسترس دارد و پیشینۀ تمدّنی چندین هزار ساله را بردوش می کشد،بسیار زشت است.

      آماری از روند نزولی چاپ متون کهن در این سالیان اخیر در ایران در دست نیست، امّا آنچه ملموس است، بسیاری از مراکز پژوهشی، فرهنگی و دانشگاهی ایران که در سالیان گذشته دست به کار چاپ متون کهن بودند، در این چند ساله حتّی یک متن کهن ویراسته و پیراسته شده را هم چاپ نکرده اند. مانند دانشگاه یزد که در سال های 1381و 1386 کوشش به چاپ دو تذکرۀ نصر آبادی و شمع انجمن و کتاب الرّوض المنمنم در سال 1381کرده بود، بنیاد فرهنگی پژوهشی ریحانه الرسول یزد که در سال 1381 تذکرۀ میکده را چاپ نموده بود و یا مرکز نشر دانشگاهی که با تغییر مدیریّت آن در حدود سال 1380 چاپ متون را متوقّف کرد و برخی بنگاه ها مانند مجمع ذخایر اسلامی که به جای کاستن از آمار خود، اقدام به کاستن شمارگان کتاب نموده و بدبختانه به شمار (تیراژ) غیر قابل باور 30 الی 40 نسخه رسیده است و ده ها مورد از این دست که از حوصلۀ این گفتار بیرون است، مارا با فاجعه ای بزرگ آشنا می کند.

اهمّ دشواری های نشر متون کهن در ایران به قرار زیر است:

1 – کاستن و یا قطع تمامی سرمایۀ پژوهشی برخی بنگاه های فرهنگی  از سوی سازمان ها و وزارت خانه های مادر یا تصمیم گیرنده.

2 – کم بودن بنگاه های عمدۀ دخیل در کار تصحیح و چاپ دست نوشت ها چنانکه شمار آن از انگشتان دودست هم فراتر نمی رود: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، کتابخانه و موزۀ مجلس شورای اسلامی، مرکز نشر دانشگاهی، مجمع ذخایر اسلامی، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی، فرهنگستان زبان و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

3– عدم پشتیبانی از خرید متون چاپ شده از سوی سازمان ها و نهادهای مسئول.

4- قطع خرید کتاب ناشران از سوی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در دو سال اخیر.

5- قطع و یا کاسته شدن سرمایۀ کتابخانه های دولتی وعمومی کشور.

6- عدم فروش نسخه های چاپ شده و عدم بازگشت سرمایه برای چاپ دیگر متون.

6- صرفه نداشتن چاپ آن برای ناشران بویژه ناشران بخش خصوصی.

7- عدم رغبت ناشرانی که پیش تر دست به کار تصحیح وچاپ متون بودند، مانند : مر کز نشر دانشگاه، دانشگاه یزد، دانشگاه تهران و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و بسیاری از ناشران خصوصی.

8- گرانی کاغذ، فیلم، زینک و دیگر خدمات حروف چینی و چاپ در این دوسال گذشته را باید بزرگترین عامل کم شدن آمار و شمارگان کتاب بویژه متون کهن دانست.

راهکارها

اگر اوضاع و شرایط حاکم بر نشر، خرید کتاب و سرمایۀ بنگاه های پژوهشی بر همین روش و روند باشد،سه راهکار برای برابری با این دشواری ها در پیش روست:

1 – تصحیح و دیجیتالی کردن متون برای بهره وری همگان و چاپ تنها یک نسخه برای بایگانی در کتابخانۀ ملّی ایران.

2- چاپ متون بنابر تعداد و درخواست خریدار. همان کاری که مجمع ذخایر اسلامی در دوسال اخیر نموده و ازسال 1391 تاکنون 22عنوان کتاب ویراسته و 22  عنوان کتاب فاکس میلی (نسخه برگردان) را چاپ و در دسترس همگان گذارده است. این مجمع، کتاب ها را با شمارگان 30 الی 50 نسخه ( بنابر نیاز ) چاپ کرده و در برابر بر آمار کتاب های خود نسبت به سال پیشین افزوده است. چنانکه شنیده ام در کشور آلمان هم این گونه کتاب ها را باشمارگان کم و بیشترینۀ 300 جلد چاپ می شود.

3- گذراندن مادّه ای در پشتی بانی از چاپ متون کهن در نهاد های قانون گزاری، ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی.

4 – شنیده شده اخیراً برخی دانشگاه ها ی ایران، تصحیح نسخۀ خطّی را برای موضوع پایان نامۀ دوره های کارشناسی ارشد و دکتری نمی پذیرند که بایسته است این طرح باهمکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تاکید دوباره قرار بگیرد و افزون برآن کار ورود اطّلاعات فهرست های نسخه های خطّی در پایگاه داده ها به عنوان کار دانشجویی پذیرفته شود.

5- تارنماهایی مانند: آقابزرگ و طرح هایی مانند: فهرستوارۀ دست نوشت های ایران مورد پشتیبانی قرار گیرد.

6- با همکاری سازمان های فرهنگی و کتابخانه ملّی ایران، طرح دیجیتالی کردن نسخه ها در همه کتابخانه های ایران اجرایی شود.

*عنوان مقاله برگرفته از این شعر شاعرۀ ایرانی: کسی به فکر گل ها نیست.

**گزارش میراث، ش35 و52و53.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار