مرور روزنامه‌های یکشنبه سوم بهمن
انتقاد‌های صریح نسبت به برخورد روس ها، ابهام در لایحه رتبه‌بندی معلمان، ارعاب و ناپدیدسازی ابزار طالبان برای سرکوب زنان، خداحافظی «معمار تحریم‌ها» با مذاکرات، همتی و ترامپ، رئیسی و بایدن، سود ۱۰۰۰ میلیارد تومانی مافیا از واردات سموم کشاورزی، حمله به سود ۳۰۰ درصدی دلالان با کشاورزی قراردادی، ائتلاف نانوشته ناطق، خاتمی و روحانی؟ و جهش پنج برابری تجارت با روسیه، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۲۴۰۴۲
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۵ 23 January 2022

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز یکشنبه سوم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جهش پنج برابری تجارت با روسیه، رمزارزها در مدار سقوط، سود ۱۰۰۰ میلیارد تومانی مافیا از واردات سموم کشاورزی و ‌بی‌خبران قرارداد ایران و چین در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

مراقب باشیم پوتین دورمان نزند

نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان مراقب باشیم پوتین دورمان نزند، نوشت: سفر دو روزه آقای رئیسی و نحوه استقبال و برخورد ولادیمیر پوتین با هیات ایرانـــی، آن میز بیضی شکل که فاصله بین رئیس‌جمهور کشورمان و آقای پوتین را از رعایت حد اجتماعی که برای ویروس کرونا در نظر می‌گیرند هم دورتر قرار دادند. برادرانی که نه محرمانه بلکه کاملا روشن و بی‌تعارف در شش قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل ایران را به همراه روسیه در سیبل تهاجم و حمله جهانی قرار دادند و اگر نبود همکاری و کمک غرب و مدیریت تیم مذاکره‌کننده با گروه ۱+۵ که با مذاکرات نفس‌گیر دوساله سایه جنگ را از سر مردم ایران دور کردند، درحالی که به گفته محمدجواد ظریف، لاوروف وزیر امور خارجه روسیه با قیافه یخ‌زده‌اش که در طول مذاکرات سنگ‌اندازی می‌کرد، تا جایی به جدال لفظی بین ظریف و لاوروف که به تو هیچ ربطی ندارد، منجر شد. باز هم گلی به جمال غربی‌ها که، چون خسته از جنگ در منطقه خاورمیانه بودند و با وضع انرژی‌های فسیلی در آینده که اهمیت نفت را در مقابل انرژی‌های پاک از دست رفته می‌بینند و نخواستند درگیر جنگی دیگر اینبار با کشور قدرتمند و پرجمعیت ایران بشوند، راه مذاکره را به‌رغم سنگ‌اندازی طرف روسی در پیش گرفتند.

روس‌ها در رابطه با ایران به مشروطه خود رسیدند. سهم بازار نفت و گاز ایران را در بازار اروپا و جهان از آن خود کردند و به‌اصطلاح شرکت در برنامه هسته‌ای ایران با دریافت میلیارد‌ها دلار کلاف سردرگم هسته‌ای را بر دست و پای کشورمان در جامعه جهانی بستند و در زمینه نظامی موافقت با نصب سامانه اس ۳۰۰ را به ایران به بهانه‌های مختلف تحویل ندادند درحالی که ترکیه از سامانه اس ۴۰۰ روسیه سود می‌برد. برادران چینی جای خود دارند. بی‌سر و صدا موریانه‌وار آمده‌اند تا بمانند و ما نمی‌دانیم برابر قرارداد ۲۵ ساله تا کجا اجازه ورود و حضور دارند. برگردیم به طرف روسی. ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. به روس‌ها اعتمادی نیست؛ چه تزار، چه کمونیست و چه جناب پوتین. متوجه فریب دوباره روس‌ها باشیم. فریبی که در زمان اهدای نسخه عینی قرآن، یکی از سایت‌ها نوشته بود، قرآنی که والی شام از مقر خلافت بنی امیه در ابتدای به خلافت رسیدن عثمانی‌ها به سلطان سلیم عثمانی داده بود و پس از آن به عباس میرزا و پس از آن به حاکم گنجه به خاطر ایستادگی در برابر تجاوز روس‌ها، متعاقب با آن مبحث اشغال مناطق شمالی ایران توسط روس‌ها به انتقال این نسخه خطی به مسکو، یادآور کشمکش و درگیری بین روسیه تزاری و ایران قاجار بوده است و اساسا انتقال این نسخه قرآن به مسکو صرفا به خاطر اشغال شهر‌های ایرانی توسط روسیه تزاری بوده است و در نهایت اگر از دیدی نماد شناسانه و تحلیلی انتزاعی به موضوع نگاه کنیم، شاید بتوان این طور تحلیل کرد که روس‌ها با تقدیم این نسخه خطی خدمت رهبر انقلاب اسلامی ایران اعلام کردند اگر زمانی این قرآن به دلیل تجاوزگری روسیه تزاری به مسکو منتقل شد، امروز ایران اسلامی آن‌قدر در سیاست بین‌المللی جایگاه دارد که این نسخه به ایران تحویل شود. دوستان و همراهان رئیس‌جمهور به مسکو و دیدار با پوتین، باور کنید نگاه بدبینانه روسیه با حرکتی که نسخه عینی به‌جای قرآن نسخه اصلی، بیشتر و بیشتر شد.

 

هشدار گستاخانه اولیانوف به ایران

محمدصادق جنان‌صفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان هشدار گستاخانه اولیانوف به ایران نوشت: مقام‌های نظام سیاسی ایران بر اساس یک نظم آهنین که از سوی نهادهای قدرت بالاتر از دولت تعیین می‌شود می‌توانند درباره جزئیات گفت‌وگوهای صلح هسته‌ای ایران در وین با گروهی از کشورهای قدرتمند جهان شامل سه قدرت بزرگ اقتصادی و روسیه و چین به طور غیرمستقیم با طرف اصلی یعنی ایالات‌متحده آمریکا مذاکره کرده و قبل از هر توافقی دستور اکید از تهران داشته باشند. به این ترتیب است که در هشتمین دور گفت‌وگوهای مشهور به گفت‌وگوهای وین با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا و دولت جدید در ایران چانه‌زنی‌ها برای گرفتن امتیاز به اندازه‌های بسیار کوچک و میلی‌متری ادامه دارد. در حالی که نماینده چین در این گفت‌وگوها در ظاهر حرفی برای طرح در افکار عمومی ندارد یا ضرورت این کار را بیش از اندازه در جزئیات اطلاع‌رسانی و دخالت‌ها و طرح خواسته‌های ایران به طور نیابتی احساس نمی‌کند و نمایندگان کشورهای اروپایی نیز کمتر سخن می‌گویند اما اولیانوف روس به ویژه پس از روی کار آمدن رییس دولت تازه در ایران با راهبردی که از روسیه دریافت کرده است خود را دارای این اختیار تصور می‌کند که تحلیل و خبرهای خود را به مرور همان خواسته‌هایی بداند که ایران می‌خواهد. رفتار و گفتار اولیانوف به نمایندگی از پوتین نشان می‌دهد روسیه از اینکه برجام به بار بنشیند و بازسازی شود انتظار پاداش دارد و منافع خود را دنبال می‌کند. چنین شده است که خبر می‌رسد روسیه به نیابت از آمریکا از ایران خواسته است توافق موقت را بپذیرد و نیز اولیانوف گستاخانه ضرورت هماهنگی نزدیک میان هیات‌های روسیه و ایران را پیش‌نیازهای ادامه و تکمیل موفقیت‌آمیز مذاکرات رفع تحریم ‌معرفی می‌کند.

به گزارش اسپوتنیک وی در این پیام توئیتری نوشته است‌، دیدار بسیار مفید با رییس هیات ایران در گفت‌وگوهای وین، آقای باقری‌کنی داشته و تاکید شده است هماهنگی نزدیک بین دو هیات از پیش‌نیازهای ادامه و تکمیل موفقیت‌آمیز مذاکرات بر سر بازگرداندن برجام و رفع تحریم‌ها است. واقعیت این است که این مقام بلندپایه روسیه از عرف و عادت دیپلماسی بین‌المللی که کشوری که به عنوان واسطه عمل می‌کند برای کشوری که طرف اصلی است شرط می‌گذارد و هشدار می‌دهد پا فراتر نهاده و با این سخن خود به ایران و مقام‌های مذاکره‌کننده آمریکایی آدرس می‌دهد که ادامه گفت‌وگوها به خواست و اراده روسیه بستگی دارد. این هشدار گستاخانه اولیانوف اگر از دهان نماینده یک کشور اروپایی بیرون آمده بود مقام‌های وزارت خارجه و نیز اصولگرایان افراطی، آن کشور را زیر بمباران تبلیغاتی خفه کرده بودند اما به اولیانوف بالاتر از گل نمی‌گویند. نماینده روسیه در گفت‌وگوهای صلح هسته‌ای باید بداند شهروندان آگاه ایران او را نمی‌بخشند و دخالت‌های او در مسیر گفت‌وگوها را دخالت در امور ایران تلقی می‌کنند.

 

حریم دانشگاه را پاس بدارید

محسن صنیعی مدرس دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان حریم دانشگاه را پاس بدارید نوشت: در چند روز گذشته، چندین خبر، جامعه دانشگاهی کشور را تکان داده است. خبر اول، خبر اخراج یا عدم تمدید قرارداد آقای دکتر محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی است. به گواه همه رسانه‌ها، دکتر محمد فاضلی به‌عنوان یک جامعه‌شناس دلسوز و متعهد، با نگارش کتب متعدد، مقالات در رسانه‌ها و فضای مجازی و حضور و سخنرانی در مراکز پژوهشی و دانشگاهی و مجامع عمومی و رسانه‌ها، به‌خوبی توانسته است با نگاه جامعه‌شناسانه، افکار عمومی را به منافع و مصالح اجتماعی آشنا کرده و به‌این‌ترتیب، رسالت و تعهد دانشگاهی خود را در انجام مسئولیت اجتماعی به انجام برساند. به گواه همه‌کسانی که از نزدیک ایشان را می‌شناسند، در نیت خیر و دلسوزی و ایران‌دوستی و اندیشه ورزی و فرهیختگی او تردیدی نیست. به‌علاوه، بر اساس همه شواهد، ایشان ضمن فعالیت در حوزه‌های اجتماعی و پژوهشی، فعالیت آموزشی و پژوهشی خود را در دانشگاه، به‌خوبی انجام داده است.

حال، به چه دلیل، این حکم اخراج یا عدم تمدید قرارداد صادرشده است؟ حتی اگر دلیل آن، ضوابط و آیین‌نامه‌های استخدامی هیات علمی است، آیا هیچ راه دیگری جز صدور رأی اخراج نبوده است؟ متأسفانه به‌جای حل مسئله از طریق گفت‌وگو و راه‌های رسمی اداری، سخت‌ترین راه که تبعات منفی در جامعه دانشگاهی دارد، انتخاب‌شده است. آیا نمی‌دانند که برای جامعه دانشگاهی، این خبر اخراج، بالاتر از یک حکم اداری تلقی خواهد شد؟ آیا نمی‌دانند که با حکم اخراج این استاد دانشگاه، عملاً به جامعه دانشگاهی هشدار می‌دهند که وارد نقدهای اجتماعی نشوند؟ این پیام، به همه فارغ‌التحصیلان خارج از کشور، اعلام می‌کند که دعوت‌های به داخل را جدی نگیرید. هم‌زمان با این حکم اخراج، حکم محرومیت دکتر آرش اباذری از گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، نیز شرایط خوبی را برای جامعه دانشگاهی نشان نمی‌دهد. خبر دیگری که جامعه دانشگاهی را در شوک فروبرده است، خبر درگذشت ناگهانی استاد تمام بازنشسته دانشگاه کاشان است. مرگ خودخواسته‌ای که ظاهراً در اعتراض به مطالبات پرداخت‌نشده مالی به ایشان بوده است. به جرات می‌توان گفت که شاید مطالبات مالی جامعه استادان دانشگاه در همه دانشگاه‌های کشور، چندین برابر مطالبات سایر اقشار جامعه است ولی هیچ‌گاه، این مطالبات باعث نشده است که این خواسته‌ها به‌صورت تجمعات اعتراضی درخواست شود. مرگ خودخواسته استاد دانشگاه کاشان، باید زنگ خطری به مقامات کشور باشد که مسائل صنفی دانشگاهیان، مسائل قابل‌چشم‌پوشی نیستند.

متأسفانه، چنین به نظر می‌آید که در یک برنامه نانوشته، به‌جای ارج نهادن به جامعه دانشگاهی، دانشگاهیان را نجومی بگیر و به قولی مرفه بی‌درد معرفی می‌کنند. حدود یک سال پیش، اخبار بیست و سی، استادزادگی را مانند آقازادگی به کار بردند؛ گویی استادان دانشگاه نیز مانند برخی مدیران، با رانت، به این مرتبه رسیده‌اند. آیا همه صنایعی که امروز به‌عنوان منبع درآمدهای ارزی و ریالی کشور شناخته می‌شوند، می‌توانند بگویند که بدون دانش‌آموختگان دانشگاهی، می‌توانند صنعت، اقتصاد و اجتماع را اداره کنند؟ مطمئناً پاسخ خیر است. آیا نباید سهم درآمد افزوده از تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه‌های کشور را اقتصاد و صنعت کشور به دانشگاه و آموزش عالی کشور، پرداخت کنند؟ آیا زیبنده است که یک هیات علمی به‌طور متوسط، حقوق ۷۰۰دلار کسب کند؟

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار