رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
نمی توانم جان خلبان را با هلیکوپتر اسقاطی در دره های کهگیلویه و بویراحمد به خطر بیاندازم / مردم عادی در آتش سوزی ها احساساتی نشوند!
کلانتری : من نمیتوانم جان خلبان هلیکوپتری که باید اسقاط شود را به خطر بیندازم تا در درههای کهگیلویه و بویراحمد آتش خاموش کند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگویی و در پاسخ به این سئوال که "
متاسفانه امسال و با توجه به آتش سوزی در جنگلهای زاگرس چندین نفر از محیطبانان و نیروهای بومی که برای خاموش کردن آتش به منطقه رفته بودند، جانشان را از دست دادند. همه ما میدانیم که نیرو و امکانات برای اطفای حریق در جنگلها و مراتع کافی نیست و در این بین مردم داوطلب و عاشق محیط زیست قربانی این بیامکاناتی میشوند، کما اینکه در اردیبهشت امسال شورای نگهبان بهدلیل بار مالی، یک بند از لایحه حمایت از محیطبانان را رد کرد که بر اساس آن هزینه درمانی داوطلبان مهار آتش بر عهده دولت بود و ظاهرا مورد موافقت مجلس قرار گرفت و هزینه درمان یا دیه این افراد پرداخت نمیشود، نظر شما در این رابطه چیست؟ ، گفت
:این بند در قانون لایحه حذف شد چون برای دولت بار مالی داشت، ما در آن بخش با استفاده از ماده ۲۰ قانون حوادث غیرمترقبه این اجازه را داریم که آنها را بیمه کنیم و به خانوادههای آنها مقرری پرداخت نماییم. افرادی مانند
البرز زارعی که در آتش سوزی زاگرس جانشان را از دست دادند، شامل این قانون میشوند و از خانواده آنها حمایت میکنیم. اما در بحث کمبود امکانات و رفتن افراد بومی به منطقه برای خاموش کردن آتش، باید بگویم که بدون امکانات اطفای حریق جنگلها تقریبا غیرممکن است. در تابستان سال ۹۷، زمانیکه عراقیها پول برق ایران را ندادند و ایران برق آنها را قطع کرد، آنها به شکلی نهادینهای بخشی از هورالعظیم در ایران را به آتش کشیدند. باد از غرب به شرق درجریان بود و تمام دود را به اهواز و سوسنگرد آورد و ما را زیر فشار مضائف قرار داد. ما برای خاموش کردن آتش در سمت هورالعظیم عراق رفتیم، در سمت ایران پر از آب بود و پنج هلیکوپتر و یک هواپیما برای خاموش کردن آتش به منطقه آمدند تا آتش را خاموش کنند، فاصله آب تا آتش سه کیلومتر بیشتر نبود. هر هلیکوپتر در روز پنج بار پرواز میکرد که سرجمع آبی که بر روی آتش میریخت به اندازه یک تانکر آب بود، ولی کاری نمی توانستیم بیش از این بکنیم. آتش طبیعت را نمیتوان با این کارها خاموش کرد. آتش بخشی از طبیعت و آتش سوزی در جنگل و مرتع بخشی از اکو سیستم است. در تابستان یک رعد و برق در کالیفرنیا باعث سوختن بیش از یک میلیون و هفتصد هکتار از جنگلهای کالیفرنیا شد درحالیکه کل جنگلهای ما که امسال دچار حریق شد دو هزار و سیصد هکتار در ۱۱۰۰ مورد آتش سوزی بود. من نمیتوانم جان خلبان هلیکوپتری که باید اسقاط شود را به خطر بیندازم تا در درههای کهگیلویه و بویراحمد آتش خاموش کند. پس در این شرایط مردم عادی و داوطلبانی که با شاخه تر درختان قصد دارند آتش جنگلها را خاموش کنند، قربانی اکوسیستم طبیعت! میشوند.
مردم عادی احساساتی نشوند!
عیسی کلانتری که با ایرنا گفتگو می کرد ادامه داد : مردم عادی نباید احساساتی شوند، آنها باید بیشتر به توصیهها عمل کنند. چهار عزیزی که در کرمانشاه و ارتفاعات پاوه جانشان را از دست دادند، محیطبانان دائم فریاد میزدند که «آقایان بیایید از این طرف آتش را خاموش کنیم» ولی آنها به این توصیهها عمل نمیکردند. این افراد فکر میکردند که اگر از سمت مخالف محیطبانان بروند، میتوانند آتش را مهار کنند، ولی آتش در سمت مقابل با شدت بیشتری در جریان داشت و متاسفانه باعث مــرگ آنــها شــد. خـدا رحمتشان کنــد، آنــها با همه عشق و عــلاقهای که به طبیعت داشتند، اما رفتند پشت آتش و باد آتش را به سمت آنها برد. اینها را گفتم که به این نتیجه برسیم، که اگر مسائل ایمنی را رعایت کنیم، میتوان تلفات این آتش سوزیها کاهش داد، اما آنها آدمهایی از جان گذشته هستند و این عشق و علاقه آنها جای تقدیر دارد، ولی خاموش کردن آتش اصول دارد و اگر اصول را زیر پا بگذارید، خود گرفتار میشوید. مردم عادی این آموزش را ندیدهاند و آتشنشان نیستند و از این منظر قابل احترامند و ما از این اتفاقات متاسفیم. ببینید، دست خالی بودن یک مساله است و اینکه به دل آتش بزنند یک مساله دیگر است، مساله دوم یعنی خودکشی. حتی اگر امکانات داشته باشید، بازهم خودکشی است.
در ماجرای پلاسکو اگر آتش نشانان حرفهای تری حضور داشتند و میدانستند که برجهای آهنی در آتش فرو میریزند و دو ساعت قبل از فرو ریختن برج باید آتشنشانها را خارج میکردند و تلفات آن کمتر بود. سرپرست آنها آتشنشانان را خارج نکرد و برج فرو ریخت و ۲۴ نفر شهید شدند. مقصر فرماندهی آتشنشانی تهران بود و باید این افراد را دو ساعت زودتر بیرون میکشید. من این مفاهیم را چطور باید به کوهستانها ببرم و برای مردم بومی آموزش دهم. حرفهایهای ما در تهران گیر میافتند. آتش خصلت عجیبی دارد و اگر یک غیر حرفهای وارد آتش شود تا آن را خاموش کند، حتما جانش را از دست میدهد. متاسفانه در اینگونه مواقع احساسات بر انسان غلبه میکند، ولی نباید مسائل فنی را با احساسات اشتباه گرفت.