در جنگ نرم و در بحث سرگرمی و جهان دیجیتال ماجرا همین است. بهخصوص برای جماعت نوجوان، این خطر بسیار بیشتر است.
نوجوانی که در فضای وب وقت میگذارد، بههرحال با زمین مهآلود طرف است و در معرض بارش محتوای مسموم قرار دارد و هنوز قوه تحلیل درستی هم ندارد تا بتواند دست به انتخاب بزند. اما اگر بتوانیم محتوای مورد نیاز او را روی زمین تأمین کنیم، خطرات بسیاری را از مسیر او دور کردهایم. درباره یکی از بستگان بحث میکردیم که چطور توانسته بچههایش را مذهبی و انقلابی بار بیاورد. به همین رسیدیم که آن بنده خدا بچههایش را پیش از هر چیز مسجدی بار آورده است و اهل هیئت و تجمعات مذهبی.
وقتی بچهای با این سبک زندگی بزرگ شود، احتمال سالم ماندنش بسیار بیشتر است. چون دوران نوجوانی و کودکیاش در مجالست اخیار و نیکان گذشته است. یعنی کودک یا نوجوانی که در محیطهای سالم رفتوآمد داشته باشد، به نیکان گمان خیر دارد و به همین خاطر خیلی سادهتر، جذب خیر میشود. حالآنکه اگر در محیطهای تعاملِ بدکاران بچرخد و یا حتی با آدمهای گیج و منگ و به تعبیر قرآنی ضالین و گمراهان بچرخد، حداقلش همین بدگمانی به نیکان است و طبق قاعده، دوری دشمنی میآورد و بنا بر روایت نورانی «انسان دشمن آن چیزی است که نمیشناسد و نمیداند»، با خوبان و خوبیها دشمنی میکند. چراکه به آنها آشنا نیست و با آنها انسی ندارد و همین انسگرفتن فرایند زمانبری است و اگر در سن مناسب اتفاق نیفتد، چهبسا که اصلاً اتفاق نیفتد.
اهمیت مسجدیبودن در سنین پایین برای عاقبتبهخیری بسیار زیاد است. پدر و مادرها باید خودشان مسجدی باشند و اگر نیستند بشوند و با خودشان بچهها را هم به مسجد ببرند تا انس با مسجد پیدا کنند. بسیار دیدهام پدر و مادرهایی را که از گمراهی و رفتارهای نادرست بچههایشان در عذاب و نگرانیاند. ولی نمیدانند که خودشان میتوانستند با کمی وقت گذاشتن در مسجد، زمینهای برای تربیت بهتر فرزندانشان فراهم کنند. بههرحال عمر ناچیز است و فرصتها اندکاند و بچهها دارند بهسرعت بزرگ میشوند. انتخاب با شماست!