جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) همدان با بیان مضایق و تنگناهای ابتدای جنگ و اینکه رزمندگان تنها با ایمان و اخلاص کار را پیش بردند، گفت: این اخلاص و ایمان ما را به جایی رساند که کاخ صدام را فتح کردیم.
به گزارش فارس، سردار مهدی فرجی، در جمع دانشجویان دانشگاه بوعلی با بیان اینکه ما رزمندگانی داریم که از سال ۵۹ در کردستان و تا امروز همچنان به دفاع مشغول هستند، اظهار کرد: گاه چندانکه باید از این بزرگان یاد نمیشود.
وی با بیان اینکه به جای آن مطالبی در جامعه بزرگ میشود که ریالی ارزش ندارد، گفت: گاه حتی ارزش کار شهدا و رزمندگان را زیر سؤال میبرند.
جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان با بیان اینکه برخی مظلومیتها و ناگفتههای رزمندگان و ایثارگران هیچگاه چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، گفت: در ابتدای جنگ که بنیصدر مسوول جنگ بود ما از تحویل گرفتن چند سلاح بیخشاب خوشحال میشدیم و حتی گاه مهمات را از زاغههای منطقه بدون اجازه برمیداشتیم تا ابزار جنگ با دشمن را فراهم کنیم.
وی افزود: ما حدود ۷۰ تا ۸۰ رزمنده از همدان به اتفاق تعدادی از بچههای تهران در شرایطی بودیم که هر سه رزمنده یک سلاح داشت.
فرجی خاطرنشان کرد: عراق صبح ۳۰۰ خمپاره، ظهر ۳۰۰ عدد و شب هم ۳۰۰ خمپاره به مواضع ما شلیک میکرد و ما صبح یک عدد، ظهر یک عدد و شب هم با عدد پاسخ میدادیم.
وی با اشاره به شهادت شهید شهبازی فرمانده بچههای همدان در زمان آزادسازی خرمشهر، گفت: وقتی پادگان ابوذر بمباران شد بیانگر اوج مظلومیت رزمندگان بود که چند اسکادران این پادگان را بمباران کردند و استان همدان در یک روز ۳۹۰ شهید تقدیم کرد.
جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان عنوان کرد: امروز آلمان و فرانسه خود را مدعی حقوق بشر و ناراحت به سبب مسائل شیمیایی نشان میدهند، اما در تاریخ بیست و یکم فروردینماه ۶۶ در خرمشهر از گاز سیانور استفاده کردند و در عرض کمتر از پنج دقیقه من بیش از ۷۲ تن از بهترین نیروهای خود را از دست دادم و کسی هم نگران حقوق بشر نشد.
وی گفت: در این شهدا که با گاز شیمیایی شهید شدند شهیدی بود که از شدت رنج آنقدر بر زمین چنگ زده بود که ناخنهایش کنده شده بود و اینها اگرچه تلخ بود، اما رزمندگان ما با قدرت اخلاص و ایمان آن را تحمل کردند تا به پیروزی رسیدیم.
فرجی در ادامه یادی از شهید علی شمسیپور راوی راهیان نور کرد و افزود: سال ۹۳ وقتی در جلولای خانقین با ایشان در عراق در یکی از کاخهای صدام حضور یافتیم، به او گفتم علیآقا اینجا کجاست؟ و این استفهام انکاری اشاره به روزهایی داشت که از سرپل ذهاب تا بازیدراز را نمیتوانستیم بهصورت علنی طی کنیم، اما به فضل خدا کاخ صدام را فتح کرده بودیم.
وی افزود: وقتی در نبرد با داعش وارد شهر جلولا شدیم چند ده داعشی با رعب و وحشتی که در دل مردم انداخته بودند شهر ۲۰ هزار نفری را اشغال کرده بودند، اما رزمندگان ما پیشرو و فرمانده شدند و به همراه بچههای حزبالله شهر را آزاد کردند و تحویل پیشمرگهها دادند.
جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان با بیان اینکه پادگان کبرا را بچههای ما ظرف دو ساعت آزاد کردند و شهید شمسیپور در این اتفاقات نقش کلیدی داشت، گفت: رزمندگان و ایثارگران منتی بر کسی ندارند و با خدا معامله کردهاند و ما اینها را میگوییم تا برای خودمان راه نجاتی باز کنیم.
وی بیان کرد: وقتی شهید شمسیپور از نبلالزهرا برگشت و در شرایطی که همسرش در بیمارستان بستری بود بلافاصله به کانی مانگا برای تفحص پیکر شهدا رفت، او به واقع ۳۰ سال از همرزم شهید چیتسازیان بودن، تا تخریب مین و تفحص شهدا و دفاع از حرمالله همهجا حضور داشت و در همانجا بعد از یافتن پیکر ۹ شهید بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
فرجی عنوان کرد: برخی گمان میکنند شهدای مدافع حرم از زندگی سیر بودند یا به خانواده علاقه نداشتند، اما اینها عاشق فرزندان خود بودند و در عین حال رسالت بزرگتری را برای خود مد نظر داشتند که بزرگتر از محبت خانواده بود.
وی با ذکر خاطرهای از شبی که بنا بوده خبر شهادت شهید شوهانی را به همسرش برساند، افزود: وقتی برای اطلاع از احوال خانه و اعلام خبر شهادت تماس گرفتیم همسر شهید شوهانی شام درست کرده بود و منتظر همسرش بود و فرزندش از شوق پدر سروصدا میکرد؛ ما وقتی دیدیم وضعیت مانند ضیافت شام است نتوانستیم اطلاع دهیم و به خانواده ایشان گفتیم ابتدا این خانم را به نهاوند ببرند و بگویند شهید شوهانی زخمی شده است.
جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان ادامه داد: شهید زارع الوانی جوانی بود که خود من او را جذب و استخدام کردم، استاد جنگهای نامنظم بود و پژاک و جندالشیطان از دست وی دیوانه شده بودند؛ عملیاتهایی را در عمق خاک پاکستان انجام داد و در لبنان فرماندهان صهیونیست را شکار میکرد تا عملیات ۳۳ روزه پیش برود.
وی با بیان اینکه چنین فرد دلیری خود یتیم بود و فرزندش هم یتیم بزرگ میشود، گفت: زندگی امثال او قابلیت ساختن صدها فیلم دارد، اما توجهی نمیشود.
در این برنامه یک نمایش میدانی برگزار شد که بهگونهای خلاقانه و با مشارکت دادن تماشاچیان و نشان دادن عکس شهدا، از آنها ابتدا نام و نشان شهدا پرسش میشد و سپس با نشان دادن سلبریتیهای آمریکایی ذهن مخاطب به چالش فراخوانده میشد که خود قضاوت کند کدام شایسته قهرمان شناخته شدن و گرامی داشته شدن هستند.