به کجا می روید، حواس تان هست؟ خودتان می نشینید و خبرهایی که نوشته می شود را بخوانید تا بفهمید مردم از دست شما چه می کشند؟ فاین تذهیون؟
به کجا می روید و این کشور غریب و این مردم عزیز را به کجا می برید با این عملکرد؟ یک روز خبر های اختلاس، آتش می کشد به اعتماد مردم و دیگر روز فیش های نجومی، به فحش میکشد اعتقاد آدمی را و هنوز از این پیچ رد نشده، از حاتم بخش ها در شهرداری تهران میگویند و دیگر بار خبر اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و باز ورق زده شدن پرونده اختلاس در بنیاد شهید و خبر های دیگر.
خبرهایی که خدا کند دروغ باشد. خدا کند همه خبر های از این دست که این جناح برای زمین گیر کردن آن جناح در بوق و کرنا می کند دروغ باشد و خبرهایی که آن جناح در پاتک سنگین روی توپخانه های رسانه ای می فرستد هم دروغ باشد، اما انگار نیست، حد اقل انگار بخشی از ماجرا درست است و برخی حضرات، دستشان آنقدر آلوده شده که اگر به شیشه بکشند آن را هم آلوده می کند.
در این میان اما کج فهمانی از جناح رقیب جشن می گیرند خبر آلودگی دست رقیب را خودشان هم با دست آلوده ، بلندگو را برمی دارند به جار زدن و این سیکل باطل ادامه دارد.
بس کنید حضرات! قرار بود همه تان امین مردم باشید اما دست بعضی تان امروز طعم و رنگی دارد که با امانت داری هزار فرسنگ فاصله است. من و ما ، خیلی کم از خبر ها مطلع میشویم، چنین اسپندوار بر مجمر می جهیم، خدا به داد بزرگان نظام برسد که از همه چیز مطلع هستند و گاه باید برای جلوگیری از اتفاق بدتر، به "بد " تحمل شمایان، رضا بدهند. اما بدانید شرایط همیشه چنین نخواهد ماند که در میان دو گزینه بد و بدتر گیر کنیم.
فردایی هم –که خدا کند همین فردا باشد- از راه خواهد رسید که راه انتخاب ما به گزینه خوب و فصل داد برسد آن وقت چنان داد خواهیم ستاند بیدادتان را که فغانتان به آسمان هفتم برسد.
این چه وضعی است که برای کشور درست کرده اید؟ مگر اینجا سیستم ناظر نداریم که مو را از ماست چنان بکشد که برخی فزونخواهان، ماست های خود را کیسه کنند و کیسه ها را هم در جای دور بیاویزند از ترس حساب و کتاب هایی که باید باشد.
مگر نفس لوامهتان مرده که به ملامت برنمی خیزد این دست تطاولتان را؟ مگر وجدانتان خودکشی کرده که بر شما نمیشورد و بر سرتان نمیکوبد که این رسم امانتداری نیست، آنهم امانت مردم ونظامی که خون شهید ، ضمانت آن است .
مگر.... و خیلی مگر های دیگر که باید از آقایان پرسید و داد خواست این بیداد را که با ایران چه می کنید؟ با امت و امامش چه میکنید؟ خدا داد این کشتی و کشتیبان را از شما خواهد گرفت از همه شمایانی که میخ و چکش برداشتهاید و کشتی را سوراخ میکنید، مطمئن باشید. خون شهدا دامنتان را خواهد گرفت و به نیل نفرین مردم خواهد انداخت!
یقین کنید.اگر می خواهید، سرنوشتتان دگر شود، راه دگر درپیش گیرید و خود را خلاص کنید از آنچه گفته می شود، از فزونخواهی هایی که شمارا به چاه انداخته است. بگذریم، شقشقیهای بود که از گلوی قلم فریاد شد و... همین!
غلامرضا بنیاسدی - تابناک خراسان رضوی