به گزارش تابناک مازندران، یکی از مسائل و موضوعات اساسی که امروزه در ابعاد فرا ملی، ملی و منطقهای خودش را نشان میدهد، بحث آسیبهای اجتماعی است که همین امر بالطبع بهداشت روانی کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان را خدشهدار میکند.
در این راستا بدیهی است که توجه به امر پیشگیری و اجرای رفتارهای مداخلهای جهت عدم وقوع این آسیبها در شرایط فعلی امری ضروری است.
*فاش شدن جنایت در چالوس پس از 8 ماه
زن اصفهانی با همراهی مردی دیگر که با او دوست شده بود، شوهرش را در چالوس بهقتل رساند.
تیر ماه امسال خانواده مردی با مراجعه بهپلیس چالوس از ناپدید شدن مرموز پسر و عروس خود خبر دادند، آنها در شکایت خود گفتند: ما اهل اصفهان هستیم پسر، عروس و سه تا از نوههای ما حدود دو ماه است که برای زندگی بهمنزلی استیجاری به چالوس آمدند اما از حدود یک هفته قبل ارتباط آنها با ما قطع شد.
با طولانی شدن غیبت آنها راهی چالوس شده و به ویلای آنها رفتیم اما با در بسته و بوی تعفن از داخل این واحد مسکونی روبهرو شدیم.
پس از این شکایت تیمی از مأموران با دستور قضایی وارد ویلای مورد نظر شده و با جسد مرد خانواده روبهرو شدند که بررسیهای مقدماتی نشان میداد که حدود یکهفته از زمان قتل میگذرد و این در حالی بود که هیچ ردی از همسر مقتول و فرزندانش نبود.
در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در این زمینه آغاز شد که در تحقیقات اولیه پلیسی مشخص شد که این زوج با هم اختلافهایی داشتهاند و به احتمال قوی مرد خانواده قربانی توطئه همسرش شده است.
با گذشت هشتماه از این جنایت با ردیابیهای علمی پلیسی مخفیگاه قاتلها در کرمانشاه پیدا شد و تحقیقات محلی نشان داد، که این خانم و فرزندانش به همراه پسر جوانی به این استان آمده و با هویتی جعلی زندگی میکنند.
سرانجام با تلاش مأموران انتظامی چالوس، اصفهان و کرمانشاه همسر این مرد بههمراه پسر جوان کرمانشاهی و رانندهای که در این رفت و آمدها با آنها همراه بود دستگیر شده و پس از انتقال به چالوس مورد بازجویی قرار گرفتند.
در این بازجویی همسر مقتول جزئیات قتل شوهرش را فاش کرد و به مأموران گفت: من از همان ابتدای زندگی وقتی دختری 13 ساله بودم به اجبار والدینم با پسرخالهام ازدواج کردم و در این مدت مدام با شوهرم اختلاف داشته و درگیر بودیم.
وی با اشاره به اینکه از نظر عاطفی و روحی وضعیت نامناسبی داشتم، ادامه داد: چند ماه قبل از قتل در شبکههای اجتماعی با پسری جوان اهل کرمانشاه آشنا شدم و دوستی ما شکل گرفت، بهطوریکه بعد از مدتی به هم علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج گرفتیم اما در این میان همسرم بهعنوان مانعی برای نرسیدن ما بهیکدیگر محسوب میشد و این چنین بود که برای ازدواج با هم تصمیم گرفتیم او را بهقتل برسانیم.
وی اضافه کرد: برای عملی کردن نقشه خود بعد از اینکه اسباب کار مهیا شد طبق نقشه قبلی با قرصهای خوابآور شوهرم را بیهوش کردم و بعد این پسر جوان وارد ویلا شد و شوهرم را خفه کردیم، سپس او را با چسبهای نواری پیچیده و در یک کارتون گذاشتیم و به همراه فرزندانم از این شهر دور شدیم که اکنون پس از گذشت هشت ماه به دام مأموران پلیس افتادیم.
با مطالعه گزارش بالا در صدد برآمدیم تا انگیزههای اصلی این قبیل قتلها و همسرکشیهایی که در سالهای اخیر رواج یافته است را بررسی کنیم.
*قتل مهمترین آسیب اجتماعی امروز
در این گزارش به شرح همسرکشیهایی که طی سالهای اخیر در رسانههای کشور بازتاب پیدا کرده است، میپردازیم و مروری بر دلایل و انگیزههای این اتفاقات تکاندهنده و قابل تأمل داریم.
از میان پروندههای همسرکشی انعکاسیافته در رسانهها نشان میدهد که عمده این قتلها بهوسیله ضربات چاقو، خفهکردن، اصابت جسم سخت بهسر و مسمومکردن رخ داده است.
قتل یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که بار روانی زیادی را برای هر جامعهای به همراه دارد، اما از میان قتلهایی که اتفاق میافتد، قتلهای خانوادگی اهمیت بیشتری دارند و آسیبزایی این نوع قتلها برای جامعه بیش از سایر قتلها است.
تحلیل قتلهای خانوادگی و بهویژه قتلهایی که توسط همسران اتفاق افتاده است، میتواند حقایقی را درباره خانواده و آسیبهای مبتلابه آن بهدست دهد و در برنامهریزیهای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
*دلایل مردان برای کشتن همسرانشان
در پروندههایی که مردان، قاتل همسران خود بودند، انگیزههای قتل بهمواردی مانند مشکلات خانوادگی، سوءظن بههمسر، داشتن همسر دوم، ناامیدی از زندگی، اعتیاد زن، بدرفتاری زن، عصبانیت لحظهای و ... اشاره کرد.
* دلایل انگیزههای قتل شوهران توسط زنان
زنان قاتل نیز با انگیزههایی مانند ارتباط داشتن با زن دیگر، بداخلاقی و فحاشی مرد، مشکلات خانوادگی، اعتیاد مرد، سوءظن به شوهر، ازدواج شوهر با زن دیگر و بهدست آوردن ثروت شوهر اقدام به قتل همسران خود میکنند.
یکی از مواردی که میتوان به آن اشاره داشت این است که تقریباً نیمی از مردانی که همسر خود را به قتل رساندند، انگیزه اصلی خود را مشکلات خانوادگی عنوان کردند.
* خیانت به زنان عامل موثر در قتل همسران
در تحلیل انگیزه زنان از همسرکشی، خیانت بیشترین فراوانی را دارد که این مسئله بسیار جای تأمل دارد و نشاندهنده تغییرات اجتماعی و از بین رفتن ارزشهایی همچون تعهد، وفاداری، پایبندی و ... در ذهن افراد جامعه است که همگی از جمله مسائلی است که باید مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و دلایل کمرنگشدنشان و راههای جاریشدن دوباره آنها در ذهن و زندگی افراد جامعه و زوجین، به دقت تبیین شود.
از سوی دیگر، روابط فرا زناشویی و غیراخلاقی مرد هم در این میان حائز اهمیت است، زیرا بسیاری از قتلهایی که توسط مردان یا زنان اتفاق افتاده، به این دلیل است.
*ضرورت توجه به عوامل شکلگیری روابط فرازناشویی
مورد دیگری که در انگیزههای همسرکشی فراوانی بالایی دارد، سوءظن همسران نسبت به یکدیگر است که دلایل قطعی هم برای اثبات آن ندارند و قبل از اینکه این مسئله اثبات شود، در اقدامی جنونآمیز همسر خود را به قتل رساندهاند.
آمار نشان میدهد که بیشتر قتلهای انجامشده توسط مردان و زنان بهدلیل وجود یا تصور وجود فرد دیگری در زندگی همسر یا وجود یک نفر سوم در زندگی خود قاتل است که این آمار نسبت به آمار کلی بسیار بالا است و نشان از تغییرات اجتماعی دارد که باید مورد توجه آسیبشناسان و برنامهریزان اجتماعی قرار گیرد، زیرا دامنه این مسئله تنها به قتلهای صورتگرفته محدود نمیشود و نشان میدهد این امر مبتلابه جامعه امروز است که تنها تعداد کمی از آن به قتل منجر شده است؛ بهطوریکه آمارها نشان میدهند درصد قابل توجهی از طلاقهای صورتگرفته نیز بهدلیل روابط فرا زناشویی زوجین اتفاق میافتد.
البته، باید توجه داشت در تحلیل قتلهایی که بهدلیل روابط فرازناشویی یا سوءظن صورت گرفته است، نباید صرفاً این روابط را پررنگ کرد و نقش سایر عوامل در بهوجود آمدن این روابط را نادیده گرفت، زیرا با مطالعه شرح کوتاه بیشتر قتلهایی از این دست، متوجه میشویم که ابتدا اختلافات شدیدی بین زن و مرد بهدلایل مختلف وجود داشته که این مسئله محرک آنها برای ایجاد روابط فرا زناشویی شده و منجر بهقتل شده است.
* نقش اعتیاد و عصبانیت لحظهای در همسرکشی
نکته دیگری که در تحلیل این قتلها به چشم میخورد، نقش پررنگ اعتیاد یکی از دو زوج و عمدتا اعتیاد مردان در شکلگیری قتل است چرا که این امر سبب ایجاد مشکلات دیگری مانند بداخلاقی، عصبانیت و روابط فرا زناشویی شده و در نهایت کار را به قتل رسانده است.
مسئله دیگر این است که بسیاری از قتلهای صورتگرفته بدون برنامهریزی قبلی و در اثر عصبانیت لحظهای هر یک از زوجها اتفاق افتادهاند، اما آسیب این عصبانیت یک عمر دامنگیر خانوادههای آنها خواهد بود، که این امر ضرورت کنترل خشم و آموزش راهکارهای رسیدن به این کنترل توسط رسانهها و سایر نهادهای آموزشی کشور را بیش از پیش نشان میدهد.
با دقت در این گزارش و اعترافات قاتل زن اصفهانی و مطالبی که نامبرده با پلیس آگاهی شهرستان چالوس در میان گذاشت میتوان دریافت که بیتوجهی والدین به فرزندان و کمبود محبت مهمترین عاملی است که سبب میشود تا فرزندان دست به انجام اینگونه کارها بزنند.
* اعمال زور برای سازش با همسر
این بانوی اصفهانی که اکنون متهم به قتل همسرش است در اینباره گفت: از آنجاییکه در خانوادهای سنتی زندگی کرده و پدر و مادر ما دارای 7 فرزند دختر بودند در سن 13 سالگی و برخلاف نظر و عقیده بنده مرا به عقد پسرخالهام درآورند و با وجود نارضایتیها و عدم علاقهای که از ابتدا در من نسبت به همسرم وجود داشت اما به توصیه خانواده باید این شرایط را تحمل میکردم چرا که رجوع به خانواده و طرح موضوع طلاق مانند لکه ننگینی برای خانواده ما محسوب میشد.
* عدم حمایت والدین و نداشتن پشتوانه
عامل دیگری که علاوه بر اجبار ازدواج در سن پایین و سوختن و ساختن با فردیکه هیچگونه حسی نسبت به طرف مقابل ندارد؛ اختلافات خانوادگی بود که خانوادهها برای حفظ آبروی خود هرگز حاضر نمیشوند تا فزندشان از همسرش جدا شود که مبادا رابطه آنها با فامیلشان قطع شود و یا انگ «مطلقه بودن» به ناموسشان بخورد.
* گرایش به شبکههای اجتماعی و اعتماد به دیگران
عامل مهمی که اینروزها آشیانه بسیاری از خانوادهها را به سستی میکشاند شیوع استفاده از شبکههای اجتماعی است که بهعنوان دغدغهای بسیار اساسی در زمینه ازهمپاشیدگی زندگی خانوادگی مطرح است و این موضوع یکی از عوامل اصلی در قتل این مرد جوان است، چرا که همسرش پس از اینکه مورد بیمهری از سوی شوهرش قرار گرفت با حضور در این شبکههای مجازی تحت تاثیر عواطف و احساسات مردی نامحرم و غریبه قرار گرفت و حاضر شد بدون هیچ شناخت قبلی به او اعتماد کرده و با حالت قهر از خانه و زندگی خویش دست کشیده و راهی استانی دیگر برای همراه بودن با این مرد شود.
* اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان و نداشتن تعادل
دیگر عاملی که در این روزها سبب میشود تا بنیان گرم خانوادهها را تحت تأثیر قرار دهد و بهراحتی آن را از هم بپاشد اعتیاد به انواع مواد مخدر است زیرا در این میان علاوه بر اینکه فرد به مصرف این مواد روانگردان مبادرت میورزد خود نیز بهعنوان فروشنده و توزیعکننده در آمده و از همسرش نیز میخواهد تا پا به پای او پیش برود که بهعلت نداشتن تعادل و عدم تمرکز روی مسائل زندگی دچار توهم شده و در چشم بر هم زدنی بهراحتی حاضر به قتل طرف مقابل خود میشوند.
* فقدان نظارت از سوی دستگاههای متولی
یکی از دلایل افزایش این آسیبها و عدم توانایی مهار این آسیبها فقدان نظارت بر دستگاههایی است که در این زمینه دخیل هستند.
مبارزه با آسیبهای اجتماعی یکعزم ملی میخواهد و در این راستا همه ارگانها باید با هم متحد شده و طبق منویات مدیرانه مقام معظم رهبری حرکت کرده و دست از کوتاهفکری و حرکاتموازی بردارند و مشارکت مردم را در این شرایط خاص قبول کنند.
با توجه به اینکه سونامی آسیبهای اجتماعی دور از ذهن نبوده و نیست؛ حال چاره کار هماهنگی میان دستگاههای عامل در این حوزه بوده و تا زمانیکه بهفکر منافع و موقعیت خود بوده و نسبت به آسیبهای اجتماعی بیتوجه باشیم جلوگیری از این دست حوادث وقایع دور از انتظار نیست.
بیخیالی نسبت به آسیبهای اطراف مانند آزاد گذاشتن بیش از حد فرزندان از سوی خانواده، بیتفاوتی همسران نسبت بههم، رها کردن دختران و پسران از سوی پدرها و به امان خدا رها کردن خانه از سوی مادران و ... از جمله عواملیاست که سبب از هم گسیختگی جامعه خواهد شد که خسارات سنگینی بر پیکره کشور وارد میکند و این موضوع همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب بارها در رهنمودهایشان به تمامی اقشار جامعه و مسئولان امر هشدار دادهاند، باشد که مورد توجه و اقبال عموم قرار گیرد.