به گزارش تابناک کردستان، البته کردستان و باور مدیر بودن در استان فرهنگی متفاوتتر است به این معنی که زندگی جزیرهای و ارتباطات آشکار و پنهان عدهای خاص با مرکز موجب گردیده همیشه انتخاب مدیران براساس روابط باشد و تخصص مدیر و توسعه استان بی معنی باشد. در قاموس سیاسی استان اینگونه نوشته اند که توسعه باید قربانی ارتباطات گردد وخبری ازضابطه نباشد و شهروندان هم همیشه فقیرو محتاج بمانند
بعد از مشخص شدن برنده انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری؛ کردستان و کردستانیها شاهد حضور چهرههای خفته هشت سال قبل و صد البته به دنبال منفعت بودن خود و اطرافیانشان هستند، پست استانداری کردستان مثل کلاف سردرگمی شده است؛ که علاوه بر استان، پایتخت را هم سردرگم کرده است. چه باوری است که همه احساس مسوولیت کرده و خود را عامل توسعه میدانند؟
کردستانیها هر لحظه خبر انتصاب شخصی را میشنوند.
چند پرسش از این بزرگواران
۱-کارنامه قبلی شما در کردستان چه بوده که داعیه دار توسعه استان هستید؟
۲-در نوشتار و گفتار خودتان بیان میدارید کردستان محروم؛ این محرومیت ثمره مدیریت شما بوده است، چون در رزومه خود با افتخار حضور در کردستان را بیان میدارید
۳- کاتبان و منفعت خواهانی که هر روز چهرهای را معرفی میدارند چگونه میتوانند اثبات کنند که به دنبال منافع خود نیستند؟
۴- کردستان و کردستانیها تا کی باید هزینه حضور عدهای خاص را بدهد؟ هر جنس یا … تاریخ مصرف دارد، اما مدیران در کردستان گویا بدون تاریخ انقضاء هستند
۵- چهرههای چوان و خوش فکر فقط به دلیل اقلیت بودن دینی و زبانی و صد البته نداشتن روابط با مرکز باید در گوشه خلوت حسرت بخورند؟
۶- لطفا دست از منجی بودن بر دارید و اجازه بدهید کردستان در مسیر توسعه قرار گیرد. شایسته است که وزیر باید وزیری، نماینده باید نمایندگی کند و خبرنگار اطلاع رسانی، دخالت در انتخاب مدیران استان را به تخصص بگذارید.