کد خبر: ۸۸۱۰۷۱
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۵ 28 July 2020

 
 
 
 


ماه‌بانو صالح‌نژاد /


اشاره: جشنواره فجر گذشته را انگار بیش از سینما سپهر ساری یا حتی فیلم‌سازان، میهمان «آذر محمودی» بودم؛ رییس انجمن سینمای جوانان ساری که مدام نگاه نگرانش به همه جزییات بود و یک لحظه بی‌کار نمی‌نشست. مدیری که با جست‌وجوی نامش در مرورگرها می‌فهمید نه رزومه کاری کم دارد و نه البته بدخواه، شبیه تمام مدیران مطالبه‌گر و دغدغه‌مند و زنان موفق مازنی. به بهانه نوشتن از وضعیت سینمای جوان و برگزاری جشنواره‌ها، صدای گرمش را می‌شنوم. به همراه مصاحبه با آذر محمودی، از شرایط فعلی و برنامه‌ریزی آینده هنر هفتم در استان مازندران و زمزمه‌ها و اخبار به گوش‌رسیده‌ می‌نویسم.
*انجمن کهنه‌کار
سینمای جوانان
برای نوشتن از احوال سینمای استان چه بهتر از گفت‌وگو با رییس یکی از کهنه‌کارترین و اصلی‌ترین تشکلات مستقل سینمایی مازندران؟
ماه‌هاست حضور در فضاهای عمومی یا به‌طور کلی ممنوع است و یا شرایط ویژه می‌طلبد و سینما هم تصویر ذهنی مشترک همه ما از یک فضای عمومی اجتماعی‌ست. از محمودی درباره اوضاع و احوال روزهای قرنطینه در سینمای جوان می‌پرسم؛
سینمای جوان پیش از شیوع ویروس کرونا فعالیت‌های مختلفی در راستای آموزش علاقه‌مندان و همچنین در زمینه تولید داشت. این فعالیت‌ها به دستور ستاد ملی مقابله با کرونا تا ابتدای اردیبهشت‌ماه کاملا متوقف شدند. شرایط برخورد اولیه با کروناویروس بسیار پیچیده و شوک‌کننده بود و همه در انتظار پایان این مشکل بودیم. اما با طولانی شدن شیوع بیماری سازمان‌ها، ادارات و اشغال به روش‌های گوناگون و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی دوباره فعال شدند.
ما از ابتدای اردیبهشت‌ماه تصمیم گرفتیم کلاس‌های آموزشی سینمایی را به‌صورت مجازی تشکیل بدهیم که با مخالفت خود هنرجویان مواجه شدیم. آن‌ها معتقد بودند یادگیری مهارت‌های هنری سینمایی با شرکت در کلاس‌های مجازی ممکن نیست. با احترام به نظر مخاطبان و هنرجویان، کلاس‌های مجازی را ادامه دادیم اما به‌صورت تمرین و تکرار یادگیری‌های قبلی آن‌ها. با این راهکار مطمئن می‌شویم در دوره قرنطینه چیزی از یادشان نمی‌رود و پس از پایان گرفتن شیوع کرونا، ماهرتر از پیش آماده بازگشت به کلاس‌ها هستند. همچنین تحلیل پروژه‌های بچه‌ها و تمرینات آنان را جزو برنامه‌های کلاس آنلاین قرار دادیم و بدین ترتیب فعالیت در بخش آموزش متوقف نشد.
در بخش تولید اما، کارهای جوانان به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ بخشی از تولیدات هنری حاصل فعالیت فردی و بخشی دیگر حاصل کار گروهی‌ هستند. کارهای فردی عموما تجربه‌گرا هستند و فضای شخصی انگیزه، تکنیک و افکار فرد را به تصویر می‌کشند. در شرایط قرنطینه کارهای گروهی مجبور به توقف شدند اما کارهای فردی ادامه داشتند و حتی می‌توانند رشد کنند، مثل فیلم‌نامه‌نویسی که در فردیت و خلوت گسترده‌تر می‌شود.
در مجموع می‌بینیم که بعضی از آثار مراحل پیش‌تولید را تکمیل کرده‌اند و آماده تولید شدند، تولیدات عقب‌افتاده اصلاح و آماده‌تر شده‌اند و منتظر بهبود اوضاع برای ادامه در بخش تولید هستیم. با همه این مشکلات، من این دوران را ضربه به سینمای جوان نمی‌دانم و با اضافه کردن زمان دوماهه به ترم‌های آموزشی، همه‌چیز تحت کنترل و مدیریت است. کلاس‌های آموزشی در جلسات حضوری اخیر به دو سانس تقسیم شدند تا فاصله‌ فیزیکی رعایت شود و از ورود افراد بدون ماسک جلوگیری کردیم. با رعایت این پروتکل‌ها، نه تنها این آموزش به هنرجویان داده شد که شرایط را جدی بگیرند، که خوشبختانه هیچ مورد بیماری و سرایتی نداشتیم.

*به یاد آوردن فردا
تا این‌جا تنها از گذشته و این دوران سخت پشت‌سر گذاشته‌مان شنیدم و نوشتم. از محمودی درباره برنامه‌های آینده سینمای جوان می‌پرسم؛ از اکران‌ها، نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های پیش رو. برایم می‌گوید از این‌که چقدر همه‌چیز به شرایط سلامت و بهداشت مردم بستگی دارد؛
از برنامه‌هایی که در آینده خواهیم داشت، باید با شرط بهبود شرایط سلامت مردم بگویم، چراکه در صورت در خطر بودن جان همشهریان و مخاطبان، برنامه‌های حضوری قطعا متوقف خواهند شد.
در هفته دفاع مقدس، اکران فیلم‌هایی با موضوع مرتبط را خواهیم داشت که در کنار آن از سازندگان این آثار تقدیر خواهد شد.
چهارمین المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان را هم در پیش داریم که ما با 8فیلم و 2 ایده در آن شرکت کردیم. این جشنواره که توسط بنیاد سینمایی فارابی و با مشارکت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، در اصفهان برگزار خواهد شد. ما در کنار شرکت در این جشنواره، برنامه برگزاری کارگاه‌های خلاقیت دوروزه را هم خواهیم داشت که هنرجویان بتوانند با ذهن آزاد و جوان خودشان و بدون هیچ محدودیتی تولید ایده و اثر کنند.
انجمن سینمای جوانان ایران، سی‌وهفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران را برگزار می‌کند که ما آثارمان را بارگذاری و آماده بررسی کردیم تا آبان‌ماه در صورت بهبود اوضاع سلامت کشور، برنامه حضوری برگزار شود.
شصت‌وپنجمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان دُرنا که قرار بود تیرماه در شهر ارومیه و با حضور هنرمندان استان‌های گلستان، مازندران، گیلان و چند استان دیگر برگزار شود، به تعویق افتاده که ما 2اثر در آن داریم.
از محمودی درباره برگزاری جشنواره وارش می‌پرسم. توضیح می‌دهد که جشنواره وارش توسط خود اداره‌ کل فرهنگ و ارشاد استان برگزار می‌شود و انجمن سینمای جوان تنها با این جشنواره همکاری می‌کند. می‌گوید تا امروز خبری و حتی زمزمه‌ای از برگزاری وارش به گوشش نخورده و از آن‌جا که دوسالانه برگزار می‌شود، احتمال دارد که تا پایان این شرایط از آن حرفی به میان نیاید.

*وارش شادی
وارش، یکی از جشنواره‌های بسیار معتبر و باارزش استان است که نامش را میان صحبت‌های محمودی از جشنواره‌های دیگر به یاد آوردم. جشنواره‌ای بین‌المللی که وقفه‌ای چهار ساله اگرچه باعث فراموشی‌اش شده بود، احیای دوباره آن نزدیک به ۷ ماه طول کشید و نتیجه‌بخش بود؛ 3 هزار و ۳۰۰ اثر به بخش بین‌الملل و ملی ارسال شده، نمایش آثار در نگارخانه‌ها، کارگاه‌های تخصصی و مراسم آیینی، میهمان‌هایی که در شرایط معمول پا به مراسم استانی نمی‌گذارند و در مجموع خاطره‌ای ماندگار برای تمام هنرمندان و هنردوستان.
با جست‌وجو درباره آینده وارش، که دلم نمی‌خواهد باز هم وقفه چندساله تجربه کند، با اخبار خوش مواجه می‌شوم؛ مکاتبه «علی کریمی فیروزجایی، عضو هیات رییسه و نماینده مردم شهرستان بابل با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اخذ دستور از این وزیر جهت تعیین تکلیف برگزاری دوره‌ای و منظم جشنواره بین‌المللی فیلم وارش و اختصاص بودجه سالانه به آن از طریق بودجه سازمان سینمایی کشور در ردیف ملی. به نظر می‌رشد کریمی با این اقدام، آینده جشنواره وارش را تضمین کرده است. نامه تقاضایش را به چشم می‌بینم که پیشنهاد داده شده در بودجه سالانه سازمان سینمایی کشور، ردیف بودجه ملی به این امر مهم، اشاره به وارش، تصویب و تخصیص داده شود. امضای «عباس صالحی» زیر نامه می‌درخشد که دستور مساعدت و تصویب داده است.
شاید اگر هریک از نماینده‌های ما در مجلس شورای اسلامی، با همین صراحت و با همین پیگیری به سراغ مسوولان مربوطه برای حل و فصل مشکلات و دغدغه‌های مردم حوزه انتخابیه و کشورشان می‌رفتند، احوال ما به و شادی‌هامان بیش از این‌ها بود. باید بنویسم که به‌عنوان نویسنده‌ای از شمال کشور و دانشجوی سابق ساکن بابل می‌دانم تحقق و ادامه برنامه‌های فرهنگی چقدر برای دانشجویان و جوانان این شهر و استان ما آرزو و دلخوشی‌‍ست و کریمی فیروزجایی را برای این قدم برداشته‌اش، تحسین می‌کنم.

*مسوولیت مسوولان چیست
در پایان صحبت‌هایم با آذر محمودی، از او می‌خواهم دغدغه‌هایش در زمینه کار را با من به اشتراک بگذارد تا با افتخار، قلم دل‌گفته‌هایش باشم. او هم مثل همه ما از کارشکنی‌ها و بی‌مسوولیتی‌ها خسته است؛
دولت به تمام نهادها و ادارات دستور داده تا ساختمان‌های بلااستفاده‌شان را واگذار کنند و بگذارند کسانی که نیاز دارند از آن فضا بهره‌برداری کنند. با این حال هنوز هم ادارات، موانعی ایجاد می‌کنند و حاضر به همکاری نیستند. نگه داشتن ساختمان‌های خالی در حال فرو ریختن و تخریب آن‌ها را به استفاده ما از آن فضا و آموزش جوانان استان ترجیح می‌دهند.
گرچه من این مساله را با استاندار مطرح کردم و ایشان در نهایت دغدغه‌مندی پیگیر همکاری مسوولین استانی با انجمن سینمای جوان شدند، باز هم اقدامات بازدارنده‌ای از سوی ادارات، مانع سکونت انجمن سینمای جوان در ساختمان‌های خالی آن‌ها می‌شود. ما امروز در مکان استیجاری ساکن هستیم که می‌توانیم با جابه‌جایی به ساختمان‌های امانی دولتی، این سرمایه که به پرداخت اجاره هدر می‌رود را خرج آموزش و حمایت از جوانان استان کنیم.
انجمن ما تمامی منابع مالی‌اش را از پایتخت تهیه می‌کند و در استان و برای مردم ساری خرج می‌کند، با این حال همکاری ادارات دولتی از ما دریغ می‌شود. اگر ما به سازمان‌های مرتبط با جوانان کمک کنیم تا امور جوانان بهتر شود، قطعا این‌همه آسیب اجتماعی، زیست‌محیطی و روانی به جوانان وارد نشده و انرژی آن‌ها صرف امور شایسته‌تر می‌شود. جوان ساروی شرایط و روحیه مبارزه با مشکلات و ارایه راهکار بهینه‌سازی و نجات شهرش را دارد، اما حمایت ندارد.
حرف‌های محمودی به دلم می‌نشیند و البته که کمی هم دلم را برای این شهر می‌سوزاند. شهری که پر از قابلیت‌ها و زیبایی‌هاست و اما دارد می‌سوزد در آتش خودخواهی و ظلم عده‌ای نامسوول. نگوییم که نمی‌شود کاری کرد؛ کریمی فیروزجایی جشنواره‌ای پرهزینه که سال‌ها نیاز به وقفه برای برگزاری داشت را صاحب بودجه ملی کرد، چون خواست.
این استان و این شهر، پر است از نویسندگان و هنرمندان و فیلم‌سازان و هزاران توانا، اما کسی را ندارد که این توانایی‌ها را بخواهد. نمایندگان مجلس، مسوولان ادارات و سازمان‌ها و هرکدام از ما در هر نقطه از دارایی و مسوولیت که هستیم، اگر بخواهیم می‌شویم یک نجات و یک باران در گرمای سوزان این تابستان و اگر هم قصد شر کنیم، آتش می‌شویم بر این شهر بارانی.
پ.ن. در این میانه، تو آتشی یا باران؟

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار