به گزارش الف گاردین می نویسد این بحران که پس از تصمیم دولت هند برای لغو خودمختاری کشمیر ایجاد شد، بیش از هر چیز به زمانی که در آن به سر می بریم و نحوه حکومت بر ما اشاره می کند، یعنی شرایطی که در آن آزادی های دمکراتیک ناگهان با یک حکم اجرایی لغو می شود. این یک کودتای تمام عیار از طرف هند است، اما در قالب مفاهیم جهانی.

گاردین می افزاید: این دنیایی است که در آن هدف وسیله را توجیه می کند، دنیایی که دونالد ترامپ، شی جین پینگ، ولادیمر پوتین و سایر رهبران "مقتدر" بسیار ملی گرا ساخته اند. دنیایی که در آن قانون جایگاهی ندارد، عهدنامه ها و پیمان ها نادیده گرفته و یا پاره می شوند، ملت ها کورکورانه منافع شخصی خود را براساس درک خود دنبال میکنند؛ و اقلیت ها نادیده گرفته و یا کنارگذاشته می شوند. در چنین دنیای زشتی، مودی و حزب ضد اسلامی اش بی جی پی، همکاران بسیار مناسبی هستند.

مشروح  سرمقاله گاردین را بخوانید:

« مارندرا مودی نخست وزیر هند و همچنین حزب حاکم بی جی پی، متهم اند که بدون مجوز مناسب حقوقی، بند 370 قانون اساسی هند را نقض کرده اند، بخشی که به کشمیر وضعیت خاص عطا می کند. تصمیم به تقسیم منطقه به دو ایالت هم استدلال حقوقی ندارد؛ مخالفان می گویند که مودی " قدرت بی حد و مرز" را به قانون ترجیح داده است.

مودی همچنین قطعنامه های سازمان ملل را درباره بحران کشمیر با پاکستان نادیده گرفته است، به ویژه توافق "سیملا" مصوب سال 1972 که تصریح می کند تصمیم گیری درباره اوضاع نهایی کشمیر باید با شیوه های مسالمت آمیز انجام شود. وی با رهبران سیاسی کشمیر، چه استقلال طلبان و یا طرفداران هند، و حتی مردم کشمیر مشورت نکرد. بلکه برعکس عمل کرد: رهبران سیاسی تحت بازداشت خانگی قرارگرفتند، به مردم کشمیر قانون منع تردد تحمیل شد، تمامی ابزارهای ارتباطی قطع شد، و نیروهای گسترده نظامی در منطقه مستقر شده اند تا مجری فرامین خودکامه هند باشند.

مودی با نادیده گرفتن قانون اساسی، و همچنین تعهدات هند درقبال توافق سیلما که روابط با پاکستان را برمبنای منشور سازمان ملل ترسیم کرده، و همچنین سلب حق خودمختاری، خود را در مسیری غلط انداخته است. استدلال او که کشمیر یک موضوع کاملا داخلی است، یعنی نادیده گرفتن بیش از 70 سال تلاش و مبارزه.

واکنش دولت های مختلف جهان هم کاملا متعجب کننده است. موضع آمریکا و اتحادیه اروپا در حمایت از هند بوده است که مساله کشمیر را موضوعی دوجانبه و نه بین المللی خوانده اند.  موضع انگلیس بسیار ضعیف بود.  یک کلمه انتقاد از رفتار مودی نشده، به این مساله  فکر نشده که قابلیت سازمان ملل، قوانین بین المللی و نظم به اصطلاح جهانی زیر سوال می رود. کوچک ترین درکی از این مساله صورت نگرفته که اقدام هند در گسترش اشغال نظامی می تواند به جنگ مجدد بینجامد.

این دنیایی است که در آن هدف وسیله را توجیه می کند، دنیایی که دونالد ترامپ، شی جین پینگ، ولادیمر پوتین و سایر رهبران "مقتدر" بسیار ملی گرا ساخته اند. دنیایی که در آن قانون جایگاهی ندارد، عهدنامه ها و پیمان ها نادیده گرفته و یا پاره می شوند، ملت ها کورکورانه منافع شخصی خود را براساس درک خود دنبال میکنند؛ و اقلیت ها نادیده گرفته و یا کنارگذاشته می شوند. در چنین دنیای زشتی، مودی و حزب ضد اسلامی اش بی جی پی، همکاران بسیار مناسبی هستند. همان طور که مودی هفته پیش گفت کشمیر دهها سال رنج کشیده و این امر قطعا بیانگر سابقه دولت هند در نقض حقوق بشر در کشمیر بوده و مایه شرمساری است.

مودی با تحمیل خواسته های خود مانع پیشرفت کشمیر خواهد شد. این یک راه به سمت جلو نیست، زندگی کشمیری ها را بهبود نخواهد داد، موانع امنیتی را در کشمیر کاهش نخواهد داد، و به احتمال قوی به مقاومت گسترده سیاسی، تشدید درگیری ها و بهره برداری از تنش ها از جانب تندروهای دوطرف منجر می شود. مودی مدعی است یک "دوره جدید" شروع شده، اما کشمیری ها آن را تنها مصیبتی جدید می بینند.

همان طور که پیش بینی می شد، واکنش پاکستان خصمانه بوده است. عمران خان نخست وزیر پاکستان زمانی از بهبود روابط با هند سخن می گفت. این امیدها اکنون نابود شده اند. خان و ژنرال هایش از اقدام نظامی خودداری کرده اند و به جای آن به تحریم های دیپلماتیک و تجاری روی آورده اند. اما این امر احتمالا افکار عمومی را راضی نخواهد کرد. مبارزان مستقر در کشمیر پاکستان بیش از هر زمان دیگر خواستار گسترش جنگ به هند خواهند شد.

خان گزینه های محدودی دارد. کشورش بسیار بدهکار است. مودی اقدام هوشمندانه ای انجام داد که روابط هند را با کشورهای اسلامی نظیر عربستان – که به صورت سنتی حامی مالی پاکستان بوده- تقویت کرده است. هیچ یک از این کشورها از پاکستان حمایت نکردند. در همین حال روابط با آمریکا هم خدشه دار شده است.

عجیب نیست که پاکستان به حمایت چین چشم دوخته است. چین یکی از چند کشوری بود که کودتای مودی را محکوم کرد. منافع ژئوپولیتیک هند در گرو محدودن کرد نفوذ هند است. ولی عملکرد چین در منطقه مسلمان نشین سین کیان، رویکرد کلی آن به دمکراسی، حق تعیین سرنوشت و حقوق بشر، پکن را به شریکی مشکل آفرین تبدیل کرده است.

در حالی که هند در باتلاق کشمیر بیشتر فرو می رود، انگلیس و سایر کشوها باید تلاش کنند پاکستان را در مسیر مناسب و آرامش قرار دهند. مودی ِ هندو آنقدر قابل اتکا نیست تا از اقدامات تحریک آمیز بیشتر خودداری کند. پاکستان هرقدر منزوی تر و ضعیف تر باشد، خطرات بیشتری وجود خواهد داشت.»