کد خبر: ۶۸۱۸۵۶
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۹ 19 November 2018

رفتیم مسابقات، برگشتیم بیکار شدیم!

تابناک / فوتبال ساحلی؛ حالا جایگاهی قابل ستایش بین مردم دارد. حالا در ردیفی قرار گرفته‌اند که مردم از آنها انتظار دارند و در هر تورنمنتی که حاضر می‌شوند چیزی غیر از قهرمانی راضی‌شان نمی‌کند. انصافا آنها هم همیشه سنگ تمام گذاشته‌اند و دل مردم را شاد کرده‌اند. اما وقتی پای حرف‌هایشان که می‌نشینی دلشان خون است.
 
تصویر رفتیم مسابقات، برگشتیم بیکار شدیم!
 
آنها نه شغلی دارند و نه پاداش درست و حسابی‌ای می‌گیرند که دلشان خوش باشد. تازه شغل‌هایی را هم که داشته‌اند برای بازی در تیم ملی از دست داده‌اند! با این حال آنها اصلا دلسرد نیستند و حرفشان این است: «برای این‌که نام ایران و پرچم ایران را بالا ببریم هر کاری می‌کنیم.» آنها با همکاری صمیمانه دپارتمان فوتبال ساحلی و بخصوص امین شهریاری مدیر رسانه ‌ای تیم ملی ، مهمان ما در جام‌جم بودند و از دنیای بزرگی که برای هواداران‌شان رقم زده‌اند می‌گویند.
 

مقابل ما کاپیتان تیم ایران و بهترین دروازهبان جام بینقارهای نشسته است. دو عضو از تیم قهرمان که البته انگار قهرمانی آنها زیاد به چشم نیامده است.

ما یکی دو روز قبل رفته بودیم در یک برنامه تلویزیونی. آنجا مجری گفت که فوتبالیها گفتهاند که به ما خیلی بیاحترامی میشود. کسی هوای ما را ندارد و... از من هم سوال کردند و گفتم اگر به آنها بیمهری میشود که ما اصلا نمیدانیم مهر چیست؟ یکصدم آنها به ما رسیدگی نمیشود. با این حال ما اصلا مقایسه نمیکنیم و نمیگوییم مثل آنها را به ما بدهند.

البته افتخارات شما هم قابل قیاس با آنها نیست.

افتخارات ما را با هیچ تیمی نمیتوان در ایران مقایسه کرد. حتی با تیم ملی فوتسال. بیاحترامی نباشد، اما هیچکدام به ما نمیرسند. افتخارات فردی ما زیاد است و واقعا باورنکردنی. ما کلی هم افتخارات تیمی داریم که بعید است به همین زودیها تیمهای دیگر به آن برسند.

سال نخست که تیم ملی فوتبال ساحلی راهاندازی شد حرف زیادی برای گفتن نداشتیم، اما حالا قصه فرق میکند.

سال 2006 که تیم ملی تشکیل شد اصلا ما هدفی نداشتیم. من آخرین بازمانده از همان نسل اول تیم ملی هستم. من از رودسر آمده بودم و تیم ملی برایم خیلی بزرگ بود، اما واقعا برای بقیه تفریح بود و کسی به هدف مشخصی فکر نمیکرد و این طبیعی بود. انگیزهای وجود نداشت اما برای من و امثال من داستان متفاوت بود.

یادم میآید که مدام به جامجهانی صعود میکردیم و در اولین دوره هم سوم شدیم. در شش هفت سال اول فقط به همین عناوین میرسیدیم. ژاپن، امارات و بحرین خیلی بهتر از ما بودند، اما چند سالی میشود که با مدیریت خوب به یک جایگاه ثابت رسیدهایم. طوری که حالا جدیترین رقیب برای ما در کسب عنوان قهرمانی جهان برزیل است. ما خیلی به آنها نزدیک شدهایم.

چه شد برزیل به فینال نرسید. با تیم اصلیشان نیامده بودند؟

چرا، اتفاقا همه بازیکنهای اصلیشان بودند. تیم ما خیلی خوب شده است. من 13 سال است که افتخار بازی در تیم ملی را دارم، اما تیم امسال واقعا یکدست و کامل بود. چهار تا از بازیکنهای ما به نامهای سعید پیرامون، محمد معصومیزاده، احسان درا و مهدی شیرمحمدی برای نخستین بار بود که در این مسابقات شرکت میکردند. پیرامون اهل سیستان و بلوچستان است و شما نمیدانید که وقتی به شهرش برگشت برای او چه کار کردند.

این بازیکن چطور کشف شد؟

ما لیگ خوبی داریم. چند سالی است که خیلی از بازیکنان از دل همین لیگ بیرون میآیند. به نظرم بازیکنهایی که این تورنمنت نخستین حضورشان بود اگر پشت کار داشته باشند میتوانند آینده خوبی را برای خودشان رقم بزنند. در این دوره از بازیها کسی از ما انتظار قهرمانی نداشت، اما ثابت کردیم که بهترین هستیم. من خودم مصدوم بودم و در یک بازی از بیرون بازی بچهها را تماشا میکردم، اما تیم ما خیلی خوب بود. طوری که وقتی پیمان حسینی نبود حمید بهزادپور کار خودش را بخوبی انجام داد. واقعا هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد. هر دو دارند تلاش میکنند تا تیم ملی به موفقیت برسد.

سال اولی که قهرمان شدیم را به یاد دارید؟ میدانید میانگین سنی آن زمان با حالا چقدر تفاوت دارد؟

الان را که میدانم خیلی پایین است. ما در تیم خودمان بازیکن 19 ساله داریم. احسان 19 ساله است. آن زمان فکر میکنم میانگین بین 27 ـ 26 بود و حالا شده 23 سال.

پس آن اتفاق خیر برای فوتبال ساحلی افتاده است.

جوانهای ما خوب کار کردهاند. قبل از اعزام خودم امید زیادی داشتم و یک حسی به من میگفت که این جوانها حتما موفق میشوند.

نگران نیستی جایت را بگیرند؟

نه؛ در این چند سال آنقدر با جان و دل برای تیم ملی بازی کردهام که اگر باشم و نباشم مطمئن هستم که تیم ملی باز هم موفق میشود. از صمیم قلبم برای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم. همه مرا میشناسند و اخلاق مرا میدانند. تا زمانی که بتوانم کمک کنم بازی میکنم و اگر نتوانم باز هم کمک میکنم.

یکی از نکاتی که بازیکنان بارسا عنوان کردهاند این است که پس از دورانی که نیمار از تیمشان رفت مسی و همدلی او با سایر بازیکنها بود که تیم را جمع و جور کرد. این ظاهرا همان کاری است که تو داری انجام میدهی.

وظیفه من مدیریت است. گاهی عصبانی میشوم و گاهی تعادل را رعایت میکنم. همیشه سعی کردهام همه چیز را تنظیم کنم. بهجرات میگویم تنها سالی که بچهها احساس راحتی میکردند امسال بود. یک رابطه از نوع رفاقتی. در تیم ما موفقیت مهم است، نه عناوین شخصی.

آیا شما در همان رودسر استعدادی پیدا کردهاید که مثلا بگویید که او اصل جنس است و به درد تیم ملی میخورد؟

رودسر مهد فوتبال ساحلی است و همه این را میدانند. اما اگر بهترین دروازهبان ایران اهل یزد است چرا نباید در تیم ملی باشد. شروع فوتبال ساحلی با بهمن جمشیدی در رودسر بود. خیلی از همشهریهای خودم در لیگ حضور دارند و البته از من هم انتظار دارند، اما من میگویم همیشه باید بهترینها در تیم ملی باشند و نباید حق کسی خورده شود. الان احمدزاده اگر میخواهد در تیم ملی جایگاهی داشته باشد باید پیشتر از قبل تلاش کند.

قراردادهایتان در لیگ چقدر است؟

یک مشکلی که ما داریم این است که تیمهای بزرگ مثل استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی در فوتبال ساحلی تیمداری نمیکنند. الان تنها تیمی که به صورت حرفهای در لیگ حضور دارد پارس جنوبی جم است و همین تیم گلسا پوش یزد. باور کنید با پول آب معدنیهایی که برای فوتبالیستهای چمنی میخرند میشود یک تیم فوتبال ساحلی را اداره کرد. الان لیگ ما از بهترینهای دنیاست و واقعا نظیر ندارد.

اکتاویو بداخلاق است؟

واقعا هیچ ایرادی نمیتوان به او گرفت، در هیچ زمینهای. در مراسم بهترینهای جهان وقتی مربی برزیلی برای دریافت جایزهاش روی سن رفت او گفت که این جایزه باید به اکتاویو برسد. واقعا اگر اکتاویو نبود فوتبال ساحلی به اینجا نمیرسید.

بعد از پایان فوتبالی ساحلی، روحیه مربیگری را در خودت میبینی؟

من چیزهای زیادی از اکتاویو یاد گرفتهام. بعد از پایان فوتبالم اگر مسؤولان خواستند که میمانم و تجربیاتم را به دیگران منتقل میکنم و اگر هم نخواستند که گفتم؛ برای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم.

اگر نکتهای باقی مانده است و ...

خیلی وقتها ناامید شدهایم، چون کسی از ما حمایت نمیکند. در فرودگاه کسی به استقبال ما نمیآید و بیمهریهای زیادی را تحمل میکنیم. انگار برای کسی مهم نیست که برزیل و اسپانیا و بقیه غولهای جهان را بردهایم. این چیزها ناراحتکننده است. تیم ما بهترین شده اما کسی از حمید اسمی نیاورده است. خودم را کسی نمیشناسد و آنهایی که میخواهند نامی از من ببرند میگویند «همون پسره که برگردون میزند» حمید را کسی نمیشناخت، اما با پخش بازیها حالا شاید خیلیها بدانند که بهترین دروازهبان این رقابتها یک ایرانی است. باور کنید 70 درصد قهرمانی یک تیم را دروازهبان رقم میزند؛ ما این قهرمانی را مدیون حمید هستیم. ما بازیکنان خوبی داریم، اما همه رسانهها باید کمک کنند تا آنها دیده شوند. یک نکته دیگر بگویم؟ در همه مسابقات وقتی تیمی میخواهد اعزام شود شورای برون‌‌مرزی دو آیتم برای آنها دارد. یکی اینکه پاداش به آنها تعلق میگیرد یا نه و دوم اینکه ردیف بودجه دارند یا نه، روی پاداش ما خط کشیدند. حالا فدراسیون درحد توان خودش به ما کمک میکند، اما ما حتی یک کار درست و حسابی نداریم. بارها از مسؤولان خواستهایم به داد ما برسند، اما گوش کسی بدهکار نیست. اگر منبع درآمدی باشد خیلی از مشکلات حل میشود. این ظلم است که ما با این همه عنوان و قهرمانی هیچ کاری نداریم. یک بار تاج به وزیر ورزش نامه زد و از او خواست تا برای شغل ما کاری بکنند که وزیر موافقت نکرد. واقعا برای ما که 12 نفر هستیم در شهرستانهای خودمان شغلی وجود ندارد؟

شما عضو صندوق حمایت از ورزشکاران نیستید؟

هستیم، اما پولی به ما نمیدهند. ما سعی کردهایم که بارها این مساله را پیگیری کنیم، اما اتفاقی نیفتاده است. هر چقدراز مشکلات میگوییم گوش کسی بدهکار نیست.

الگوی شما چه کسی است؟

علی کریمی و لیونل مسی.

و در آخر...

ما در استان خودمان گیلان مورد بیمهری قرار میگیریم. این بار تنها کسی که سراغ ما آمد رئیس هیات فوتبال رودسر آقای جمشیدی بود. بقیه واقع شورش را در آوردهاند. چند سال پیش سال 2013 که قهرمان جام بینقارهای شدیم آقای قنبرزاده شهردار بودند. ایشان لطف کردند و ما را در شهرداری استخدام کردند، اما زمان خدمت ایشان که تمام شد و آقای امانی شهردار شدند ورق برگشت. ما در مسابقات 2017 بودیم که حکم اخراجمان را زدند. آن هم به دلیل خصومت شخصی آقایان در شورای شهر. چرا که ما از یک کاندیدای دیگر حمایت کرده بودیم. در نهایت میخواهم بگویم که مردم متوجه خیلی چیزها شوند.

حمید بهزادپور بهترین دروازهبان جام کنفدراسیونها:

به جای اشمایکل به من بگویید دیوید سیمن

 

چطور شد که به فوتبال ساحلی آمدی؟

من بازیکن لیگ استان یزد بودم و در چمنی بازی میکردم. آن زمان تیم ما بعد از شهید قندی به نام فولاد یزد در لیگ حضور داشت. کاپیتان این تیم بچه محل ما بود و به من گفت که برای تست به تیمشان بروم. من آن زمان در شرکت گاز استان یزد هم کار میکردم. حراست آنجا عضو تیم گلساپوش بود و وقتی فهمید فوتبال بازی میکنم گفت بیا اینجا هم تست بده. تست دادم و همه چیز شروع شد.

چند سال بعد به تیم ملی رسیدی؟

فکر میکنم چهار سال بعد. سال 90 بود.

پس نخستین بار همان سالها بود که پا روی ماسههای داغ گذاشتی.

بله.

اولین پستی که بازی کردی همین دروازهبانی بود؟

نه اول دروازهبان بودم، بعد دفاع و بعد هم دروازهبان. اما وقتی به تیم ملی فوتبال ساحلی آمدم همان دروازهبان بودم.

آن موقع تنها نماینده یزدیها در فوتبال ساحلی بودی؟

نه، گلساپوش تیم داشت و همه هم یزدی بودند و هنوز هم هستند. البته یک بازیکن از اصفهان الان در این تیم حضور دارد.

و شما آمدید و جذب تیم ملی شدید.

بله و حالا هفت سال است که عضو تیم ملی هستم.

تا امروز فرصتی نشده بود که بتوانید خودتان را نشان بدهید. درست است؟

در همه تورنمنتها معمولا این طور بوده است و به من زیاد بازی نمیرسید. اما این تورنمنت که نصیبم شد خب اتفاقهای خوبی برایم افتاد.

فکر میکردی جایزه بهترین دروازهبان را بگیری؟

اصلا فکرش را نمیکردم. همیشه موفقیتهای تیم ملی برایم مهمتر از عناوین انفرادی بوده است، اما واقعا خوشحال شدم از اینکه به این عنوان رسیدم.

این تندیس چقدر شما را عوض میکند؟

کار من را سختتر میکند. حالا انتظارها از من بیشتر است. باید تلاشهای خودم را بهتر کنم تا حرف و حدیثی پیش نیاید.

اگر پس از این دیگر به تو بازی نرسد چه؟

اتفاقی نخواهد افتاد. ما در تیم ملی بازی میکنیم و همه یکدل هستیم.

این نیمکتنشینی واقعا روی شما تاثیر نمیگذارد؟

من شش سال است که گلر دوم تیم ملی بودهام و در کار من تاثیری نداشته است. من یک هدف دارم و با قدرت آن را دنبال میکنم.

دور نمای پنج سال آینده شما چیست؟

تا زمانی که تیم ملی باشم به ایران و به تیم ملی فکر میکنم. پس از ان هم برای سایر نفرات آرزوی موفقیت.

شما هم دوست دارید وارد دنیای مربیگری شوید؟

اصلا دوست ندارم.

مدیریت چطور؟

به آن فکر نکردهایم.

برخورد مردم شهرت، بچه محلهای قدیمی و... پس از رسیدن به این عنوان با شما چطور بود؟

مردم شهر من که همیشه برای من سنگ تمام گذاشتهاند. مردم تاج سر من هستند. آنها همیشه من را روی دست خودشان گذاشتهاند.

مسؤولان شهر شما قولهایی دادهاند یا نه؟

قولهایی دادهاند که امیدوارم به سرانجام برسد.

شما درخواستی مثل احمدزاده ندارید؟

شغل. قرار بود من در اداره گاز استخدام شوم که از تهران موافقت نکردند.

به شما میگویند اشمایکل. چقدر از این لقب خوشتان میآید؟

لقبی است که دادهاند. بدم هم نمیآید، اما دوست دارم اسم خودم را صدا کنند.

الگوی شما چه کسی است؟

دیوید سیمن، دروازهبان اسبق تیم ملی انگلیس. ترجیح میدهم مردم به جای اشمایکل به من بگویند دیوید سیمن.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار