کد خبر: ۵۹۱۱۲۵
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۱:۱۰ 16 April 2018
تابناک گیلان / از خطر شیوع «وبا» و «سالک» تا انباشت انبوه زباله و مشکلاتی که شاید این‌ها کوچک‌ترین شان باشد، حال و روز زلزله زدگان سرپل ذهاب آنقدر ناخوش است که برای توصیفش گاه مراجعه به لغت‌نامه هم کارگشا نیست!

به گزارش «تابناک»؛ از زلزله مخرب ازگله در استان کرمانشاه بیش از پنج ماه می‌گذرد، اما هنوز اخباری در خصوص زلزله زدگان منتشر می‌شود که گویی روز‌های نخست بعد از حادثه است؛ اخباری در خصوص مشکلات زلزله زدگانی که ساکن چادر هستند و زندگی‌شان اسیر مسائل ابتدایی است.

مردمانی رنج کشیده که هنوز زخم‌های بر جای مانده بر پیکرشان از دوران دفاع مقدس کاملا التیام نیافته و پس از زلزله اخیر، به وضعی گرفتار آمده‌اند که اگر بگوییم وخیم‌تر از دوران جنگ تحمیلی است، سخنی به اغراق نگفته‌ایم.

این را می‌شود از کمبود کانکس در مناطق زلزله زده دریافت که به رغم حمایت وسیع مردم از زلزله زدگان و پا پیش گذاشتن شماری از مشاهیر جامعه برای حمایت از ایشان، هنوز یکی از نخستین‌های کمبود‌های مناطق زلزله زده است و معلوم نیست کی رفع خواهد شد.

کمبودی که به خوبی نشان می‌دهد، اوضاع زندگی در منطقه در چه وضعی قرار دارد، وضعیت بهداشتی و اوضاع خدمات رفاهی چطور است و چگونه است که کارشناسان نسبت به شیوع بیماری‌هایی مانند وبا و سالک در این مناطق هشدار می‌دهند. حال و روز ناخوش مردمانی که ممکن است اوضاعشان به مراتب وخیم‌تر از اینی که هست شود!

روزگار تلخی که نشانه آشکار کوتاهی مسئولان در رسیدگی به حال و روز زلزله زدگان است؛ از دولتمردان گرفته که می‌بایست برای بازسازی مناطق زلزله زده آستین بالا بزنند تا نهاد‌هایی که مسئول بازسازی خسارت‌های ناشی از حوادثی مانند زلزله هستند و ارگان‌هایی که وعده داده بودند پشت زلزله زدگان بایستند، اما ظاهرا قول هایشان را فراموش کرده‌اند.

بحرانی که به بحران ناشی از زلزله پیوند خورده و موجب شده که حال و روز زلزله زدگان سرپل ذهاب به فاصله حدود نیم سال از وقوع زلزله، هنوز به مانند روز‌های نخست بعد از حادثه باشد و حتی بدتر، امیدشان به یاری رسانی مسئولان کمتر شده باشد و مشکلات وسیع تری را پیش روی خود ببینند.

مشکلاتی از قبیل: گلایه‌های این مادر رنج کشیده که از فرط تکرار بیماری کودکش، ترجیح می‌دهد مقابل دوربین یک مؤسسه خیریه بایستد و از وضع بد زندگی شان شکوه کند، بلکه نتیجه این اعتراض، اتفاقی مثبت برای خانواده اش و همشهریانش باشد. برای خانواده‌هایی که حتی آب برای شست و شو ندارند؛ چه برسد شهری که پیش از زلزله داشتند و به رغم همه کمبودهایش، باز شهر بود.

حال و روز ناخوش کودک خردسال سرپل ذهابی که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود تا چشمان بسیاری را‌ تر کرده و این پرسش را به وجود آورد که آیا واقعا ساختن دوباره سرپل ذهاب -که نه به قدر بم و رودبار و منجیل، که کمتر تخریب شده بود ـ اینقدر دشوار است که ۱۵۰ و چند روز بعد از زلزله اینقدر اخبار مخابره شده از آن تلخ باشد؟

آیا به راستی سرعت عمل مسئولان در رسیدگی به مشکلات این هموطنان رنج کشیده مان قابل قبول است یا خیر و اگر قابل قبول نیست، چرا اعتراض ناظران و مسئولان بالادستی را موجب نشده و نمی‌شود؟!

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار