تابناک / نوار شمالی ایران را استان های هم مرز با دریای خزر در برگرفته اند. استان هایی که در سایه سار درختان سرسبر و کوهپایه های جنگلی به حیات خود ادامه می دهند. طبیعتی بی نظیر جای جایشان را پوشانده و ممکن است شما را از تماشای تاریخ بازدارند.
کد خبر: ۵۸۵۱۷۷
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۴ 02 April 2018

تابناک / نوار شمالی ایران را استان های هم مرز با دریای خزر در برگرفته اند. استان هایی که در سایه سار درختان سرسبر و کوهپایه های جنگلی به حیات خود ادامه می دهند. طبیعتی بی نظیر جای جایشان را پوشانده و ممکن است شما را از تماشای تاریخ بازدارند.

 

نگاهی به شهرهای مختلف گیلان ؛ از شهر مرزی آستارا و رشت و فومن و انزلی تا آستانه و لاهیجان و لنگرود و رودسر

 

استان گیلان، از استان‌های شمالی ایران است. گیلان دهمین استان پرجمعیت و بیست و هشتمین استان وسیع ایران است. تراکم جمعیت در این استان با ۱۷۷ نفر در هر کیلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد.کلانشهر رشت با داشتن ۴۶ درصد جمعیت کل استان مرکز و پرجمعیت‌ترین شهر استان گیلان و دوازدهمین شهر پرجمعیت ایران و پرجمعیت‌ترین شهر سه استان ایران در ساحل دریای خزر است. از دیگر شهرهای پرجمعیت این استان می‌توان به ترتیب به شهرهای بندر انزلی، مهمترین بندر ایرانی در حاشیه دریای خزر، لاهیجان، تالش، لنگرود، رودسر، بندر آستارا، فومن و اشاره کرد.

 

فومن

شهرستان فومَن يکي از شهرستان‌هاي استان گيلان است که از شمال به شهرستان صومعه‌سرا از جنوب و جنوب غربي به خط‌الراس رشته‌کوه‌هاي البرز که مرز حوزه هاي آبخيز کوهستان مزبور حد طبيعي فومن و طارم است. از شمال غرب به ماسال(طالش) و شرق (رشت) محدود مي‌شود. اين شهر با موقعيت جلگه‌اي در ميان کشتزارها و باغهاي اطراف خود محصور مي‌‌باشد.

جمعيت
براساس سرشماري سال 1385جمعيت فومن (7,728خانوار) برابر با 27,763نفر بوده است.كل جمعيت با تفكيك سن وجنس

نام
نام اين شهر در گويش گيلکي به فتح اول خوانده مي‌شود.

تاريخ
خرابه‌هاي زيادي در اطراف شهر وجود دارند که از دوران شکوفائي فومن به هنگام مرکزيت اين بخش از گيلان حکايت مي‌کنند. فومن در دوران اسلامي به عنوان مرکز بخش بيه پس (بخش غربي گيلان) شناخته مي‌‌شد. فرمانراوايان اين منطقه را عمدتاً از خانوادة‌«آل اسحاق» مي‌‌دانند که نسب خود را به خاندان‌هاي باستاني ايران از جمله به اشکانيان مي‌‌رسانيدند. در زمان امير ديباج، فومن به تصرف مغولان درآمد. پـس از قـدرت يـافتن دودمان صفوي و تصميم شاه عباس به برچيدن حکومت‌هاي محلي، «خان احمد» (آخرين فرمانرواي لاهيجان از دودمان آل کيا) و «محمد امين خان» آخرين فرمانرواي فومن از دودمان آل اسحاق نيز از سپاه قزلباش شکست خوردند و سرتا سر گيلان زير فرمان حکومت صفويه درآمد.

اين شهر تا حدود 980 هجري قمري، قبل از انتقال مرکزيت ايالت بيه پس توسط جمشيد سلطان به رشت، حاکم نشين اين قسمت از گيلان بوده است. شهر فومن با اين انتقال به تدريج اهميت خود را از دست داد و به صورت يک بازار و شهر محلي درآمد و توسعه روزافزون رشت بر روي فومن سايه افکند و تا ساليان متمادي اين شهر در گيلان موقعيتي حاشيه‌اي داشت، تا اينکه طي چند سال اخير مجدداً بصورت يک شهر فعال درآمد.

قيام جنگلي‌ها از تولم آغاز شد و فومن، پناهگاه مهم ميهن‌پرستان و آزادي‌خواهان شد.

فومن در 25 کيلومتري غرب رشت قرار دارد و مناطق تاريخي و ديدني ماسوله و قلعه رودخان در حوزه جغرافيايي اين شهرستان واقع شده و براي ديدن آنها بايد از اين شهر گذشت. آب و هواي اين شهر نيز همانند ساير نقاط جلگه‌اي گيلان، معتدل مرطوب خزري است.

شهرستان فومن داراي يک بخش ؛ بخش مرکزي و شش دهستان: آليان، ماکلوان رودپيش، گشت، گوراب پس و لولمان است. و جمعيت آن بر اساس سرشماري سال 75، 103192 نفر مي‌‌باشد .

داراي رودخانه‌اي است که از کوهستان‌هاي جنوبي سرچشمه گرفته و پس از مشروب کردن اراضي به دريا و مرداب وارد مي‌شوند که عبارت‌اند از: تنيان، سياهرود، پلنگ ور، ماسوله، رودخان، پسخان و سونگ. رودخانه‌هاي ديگر که داراي اهميت کمتري هستند دارا است مانند خوبک، ليشاوندان، پيش روبار، بلگور، زر مخ خاله، اسپند و غيره.

اين شهرستان داراي شهرک و مراکز داد و ستد است که مهم‌ترين آن شهر فومن است که مرکز شهرستان است، با مختصات جغرافيايي طول 49 درجه و 21 دقيقه و 30 ثانيه و عرض 37 درجه و 12 دقيقه و 30 ثانيه که به وسيله يک شاهراه عريض و آسفالته 24 کيلومتري با درختان تنومند در دو طرف آن به شهر رشت مرتبط مي‌شود.

مردم
مجسمه آناهيتا در فومن ساکنان فومن را گيلک‌ها و تالش‌ها تشکيل مي‌‌دهند و روستاهاي کوهپايه‌اي واقع در غرب فومن عموماً تالش و تالشي زبان هستند. فومن شهري است که در ميان مزارع و باغهاي اطراف خود محصور شده است برنجکاري کشت چاي و توتون وپرورش کرم ابريشم از فعاليتهاي اصلي فومن است که عمدتاً در اطراف شهر ديده مي‌شود.

شهر فومن

شهر فومن

شهر فومن

 

بندرانزلی

بندر انزلی در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۲۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه واقع شده‌است و ارتفاع آن از سطح دریا منهای ۲۶ متر می‌باشد. بندرانزلی از شمال به دریای خزر از جنوب به شهرستان صومعه سرا از شرق به شهرستان رشت و از غرب به شهرستان رضوانشهر متصل می‌باشد. شهرستان بندرانزلی در ناحیه‌ای کاملاً جلگه‌ای به صورت طولی و در ساحل دریای خزر واقع شده و دارای آب و هوای معتدل مرطوب می‌باشد. بخشی از محیط زیست طبیعی این شهرستان را دریا(۴۰ کیلومتر نوار ساحلی) و بخش مهم دیگر را اکوسیستم ارزشمند تالاب انزلی تشکیل می‌دهد. نام انزلی به پیشینه تاریخی اش در بیشتر شهرهای اروپایی شناخته شده‌است.
بندرانزلی اولین و بزرگترین بندر سواحل جنوبی دریای خزر در منطقه ای جلگه ای و ساحلی واقع شده است. شهرستان انزلی از شهرستان‌های استان گیلان در شمال ایران است و شهر ساحلی بندر انزلی مرکز این شهرستان است که در شمال غربی استان گیلان واقع شده است، با فاصله ۴۰ کیلومتری (نیم ساعته) از رشت.

فاصله بندر انزلی تا تهران ۳۸۰ کیلومتر، تا مرکز استان ۴۰ کیلومتر و تا اولین فرودگاه ۳۵ کیلومتر می‌باشد. این شهرستان دارای آب و هوای معتدل مرطوب ساحلی بوده که در فصول مختلف سال شرایط آب و هوای مطلوبی را دارا می‌باشد. میزان بارندگی شهرستان بسیار بالا بوده به طوری که سالیانه متوسط ۱۸۹۲ میلی متر بارندگی دارد بیشترین بارندگی در ماه‌های شهریور و مهر با ۴۴۰/۹ میلی متر گزارش گردیده‌است. میزان رطوبت نسبی سالیانه به طور متوسط حدود ۷۱ تا ۹۷ درصد و درجه حرارت محیط زیست بین ۳/۵ تا ۲۸ درجه سانتی گراد در نوسان بوده‌است.

گروهی معتقدند هنگامی که آخرین فاتحان عرب با گذر از کوه های البرز سرانجام به انزلی رسیدند، دستور پیاده شدن و فرود آمدن نهایی را به سربازان خود دادند و نام انزلی از فعل انزل به معنای فرود بیا آمده است. برخی نیز آن را تغییر یافته لغتی روسی به معنای «بمان» می دانند اما نزدیکترین حدس به منطق، به معنی لنگرگاه اشاره می کند (انزل به معنای لنگر)، همچنین در برخی متون یونانی برکه و مرداب با اسامی آنزالیا و انزلیوس خوانده شده اند که احتمال اینکه نام انزلی ریشه گرفته از واژه های یاد شده باشد نیز منتفی نیست. به عنوان آخرین داستان در این زمینه جالب است بدانید که موسسان اولیه شهر را دو برادر به نام انزل خان و غازان خان می دانند که در عین رقابت بنای این دو شهر را گذاشتند.
تنها در دوران سلطنت خاندان پهلوی (از ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷) اسم آن به «بندر پهلوی» یا پهلوی تغییر داده شده بود ولی پس از انقلاب اسلامی اسم دیرین خود «انزلی» را بازیافت. مردم انزلی از تیره (کادوسیان) بر اثر روابط خوب با پارسیان و همکاری ایشان با کورش هخامنشی در لشکر کشی‌های وی نام محل خود را از روی سرزمین (انزان) (انشان پارس) انتخاب کرده و یونانی‌ها به آن (انزلوی) می‌گفتند. این واژه به زبان پهلوی (انزلگ) و به عربی (انزلج) شده است. خلیج انزلی محلی امن برای پهلو گرفتن کشتی‌های بزرگ تجاری و ماهیگیری بوده است. از میان تعریف‌های مختلف که درباره واژه «انزلی» وجود دارد قابل قبول ترین معنی «انزل به معنی لنگر» انزلی = لنگرگاه و «انزل: انشان» می‌باشد که کلمه انزلی تحریف شده «انزان – انشان» به معنی گذرگاه و دروازه‌ است که می‌بینیم از گذشته نیز انزلی را دروازه اروپا و ایران می‌نامیدند و در بسیاری از نوشته‌ها هم آمده‌است.
در زبان یونانی نیز واژه‌هایی نظیر «انزلیوس و انزلیا» وجود دارد به معنی «مرداب» که این دیدگاه را به وجود می‌آورد که نام این منطقه که صاحب یکی از بزرگترین مرداب‌های جهان «مرداب انزلی» است به زمانی قبل از آغاز شهرنشینی در این منطقه باز می‌گردد. زیرا پیدایش جزیره و مرداب در این منطقه از قدمتی ۱۵۰۰۰ ساله برخوردار است و می‌تواند نامگذاری این منطقه به دورانی به مراتب کهن تر بازگرد.
امروزه اکثریت اهالی بندرانزلی را مسلمانان شیعه تشکیل می‌دهند و با توجه به آنکه بخشی از اهالی انزلی را هموطنان ارامنه تشکیل می‌دهند، مسیحیت نیز بخشی از جامعه دینی این شهر را به خود اختصاص داده است. ارامنه و مسلمانان از دیرباز در این شهر ساحلی زندگی مسالمت آمیزی بر مبنای همکاری، همیاری و احترام متقابل داشته‌اند.
اساس اقتصاد مردم شهرستان انزلی را ماهی‌گیری تشکیل می‌دهد و ضمناً در سالهای اخیر صید ماهی کیلکا نیز رونق روز افزونی پیدا کرده و غروب هر روز شناورهای صید کیلکا پشت سرهم به سوی دریا حرکت و صبح فردای آن روز با کوله باری از ماهی کیلکا به اسکله های خود باز میگردند.
حصیر بافی نیز از مشاغل پردرآمد اهالی بوده و حصیر غازیان از معروفیت خاصی برخوردار بوده است و سالیانه هزاران حصیر به شهرهای داخلی و خارجی صادر میگردد. این حصیرها جای فرش امروزی را داشتند و ناگفته نماند حصیر آبکنار نیز معروف بوده است.
هرچند بندرانزلی به علت کمبود زمین در سطح شهرستان از لحاظ کشاورزی در مقام پائینی از تولید قرار دارد ولی در روستاهای انزلی انواع برنج، سبزیجات، هندوانه، خریزه و بادام زمینی کشت می‌شود و همچنین تعدادی از روستائیان خصوصاً در آبکنار به نوغان داری اشتغال دارند که آبکنار از این لحاظ دارای سابقه طولانی است.
بازارهای بندرانزلی
بازار کاسپین: بازار کاسپین یکی از بزرگترین بازارها در بندر انزلی می‌باشد. این بازار از لحاظ موقعیت در یکی از بهترین مکان‌های شهر بنا شده‌ است. نزدیکی این بازار به شهر و همچنین خیابان پاسداران این بازار را به یکی از هدف‌های مسافرین در روزهای تعطیل تبدیل نموده‌است. این بازار دارای پارکینگ اختصاصی نیز می‌باشد.
بازار پردیس: این بازار محل فروش صنایع دستی، پوشاک و … می‌باشد. اکثر اجناس موجود در این بازار اجناس روسی می‌باشند. این بازار یکی از بازارهای شلوغ انزلی می‌باشد. فروش اجناس به روز با قیمت مناسب از دلایل شلوغی این بازار است. این بازار واقع در خیابان مطهری ابتدای خیابان ورزش است.
بازار ساحلی (آسیای میانه): یکی از زیباترین جاذبه‌های گردشگری و توریستی شهر انزلی می‌باشد. این بازار در کنار ساحل زیبای بندر انزلی ساخته شده و دارای نمای زیبایی ست. این بازار یکی از پر رفت و آمد ترین بازارهای شهرستان انزلی می‌باشد. تنوع در قرفه‌های این بازار دست شما را برای خرید باز می‌گذارد. یکی از مزیت‌های این بازار وجود پارکینگ اختصاصی به طول ۲ کیلومتر است
شنبه بازار: قدمت این بازار به بیش از ۷۰ سال پیش بازمی گردد. این بازار که در مرکز شهر انزلی قرار دارد و از گذشته‌های دور از روستاهای اطراف انزلی و سایر شهرهای دور و نزدیک گیلان، تولیدات خود را اعم از میوه و سبزی و صیفی تا حصیر و زنبیل و رب انار و زیتون و مرغ و خروس و دست بافته‌های زیبای پشمین را به این بازار می‌آوردند. این بازار در مرکز شهر انزلی در خیابان میرزاکوچک خان برپا می‌گردد.
بازار گیلار: بازار گیلار واقع در غازیان می‌باشد و بیشتر کالاهای ارائه شده در این بازار از اجناس ترک و روس است.
بازار سپه: یکی دیگر از بازارهای انزلی بازار سپه می‌باشد که در میدان امام خمینی، خیابان ابوذر غفاری (خیابان سپه) قرار دارد.
بازار ماهی: سابقه بازار ماهی در انزلی به بیش از یک قرن پیش باز می گردد و بازار ماهی انزلی و سماکان این شهرستان از گذشته های دور جایگاه خاصی در تجارت یا خرید و فروش ماهی و حتی تصمیمات مربوط به صنف صیادی برخوردار بودند.در حال حاضر وضعیت بازار ماهی انزلی چنان کثیف و غیربهداشتی است که نه تنها رغبتی را در میان گردشگران برای خرید برنمی انگیزد بلکه مردم محلی را نیز از خرید ماهی به این شیوه دلزده کرده است. در مسیر راه این شهر گردشگر پذیر یعنی حد فاصل بین رشت و خمام، بازار ماهی بهداشتی مجهز به توفقگاه، شعبه بانک، رستوران و سرویس بهداشتی ساخته شده که مسلما بخش قابل توجهی از خریدارانی را که قبلا ماهی را از انزلی تهیه می کردند به سمت خود خواهد کشاند. این در حالی است که بازار ماهی در شهر انزلی به جز چند مغازه ماهی فروشی که تقریبا اصول بهداشتی را رعایت می کنند تشکیل شده از عده ای دست فروش که ماهی را در میان گل و لای و لجن تخلیه کرده، چوب زده و در بهترین حالت روی تخته های فلزی و سینی به فروش می رسانند.
بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

بندر انزلی

 

رودسر

اين شهرستان به عنوان شرقي ترين شهرستان استان با وسعتي معادل 1/1331 كيلومتر مربع در كنار درياي خزر واقع شده و فاصله آن تا رشت حدود 72 كيلومتر است. از نظر ناهمواريها، از دو قسمت كوهستاني و جلگه اي تشكيل يافته است كه بخش كوهستاني، قسمت اعظم وسعت اين شهرستان را در بر گرفته و ناحيه جنوبي شهرستان را شامل مي شود و جزء كوههاي البرز غربي است و به نام اشكور خوانده مي شود. اين كوهها سرچشمه تمام رودهايي است كه به حوضه آبريز درياي خزر در محدوده شهرستان رودسر وارد مي شوند، از قبيل پلرود و شلمانرود. از مهمترين كوههاي اين قسمت مي توان ناتشكوه، كلمازو، خشت چال و قله معروف سمام (3400متر) را نام برد. شهرستان رودسر شامل چهار بخش مركزي، چابكسر، رحيم آباد، كلاچاي و ده دهستان اوشيان، سياهكل رود، اشكورعليا، سيارستاق، اشكور سفلي، رحيم آباد، شوييل، بي بالان، ماچيان، چيني‍جان و 401 آبادي است كه از اين تعداد 22 آبادي خالي از سكنه مي باشد. جمعيت آن بر اساس سرشماري سال 1385،‌ 146057 نفر بوده است.

قوميت مردم رودسر گيلك و به زبان گيلكي با لهجه بيه پيش ( شرق گيلان ) تكلم مي كنند. مذهب مردم رودسر شيعه جعفري و اثني عشري است. رودسر در زمانهاي قديم به نامهاي «كوتم » و «هوسم » ناميده مي شد و داراي تاريخ بسيار دوري مي باشد. يكي از روستاهاي رودسر به نام تينجان در زمان سلطنت شاه عباس اول داراي ضرابخانه بوده كه سكه هاي ضرب شده در اين محل موجود است. مقدسي جغرافي دان معروف در سال 375 هجري قمري در كتاب ( احسن التقاسين فی معرفه الاقاليم ) آورده « هوسم بازاري نيكو و مسجد جامع اي نزديك مقر حاكم است » و يا حمدالله مستوفي در سال 740 هجري قمري از هوسم به عنوان بندر و لنگرگاه كشتي هايي كه از گرگان و طبرستان آذوقه حمل مي كردند ياد نموده است. مردم رودسر داراي عواطف و پايبند به اصول مذهبي مي باشند. اين مطلب را رابينو در كتاب ولايات دارالمرز گيلان بدين صورت آورده « مردم رودسر به ملايمت طبع و علاقه مندي به مذهب معروف مي باشند.»

شهر رودسر

شهر رودسر

 

لنگرود

شهرستان لنگرود در مختصات جغرافيايي 36 درجه و 56 دقيقه تا 37 درجه و 19 درجه عرض شمالي از خط استوا و 49 درجه و 16 دقيقه تا 56 درجه و 50 دقيقه طول شرقي از نصف النهار مبدا در شرق استان گيلان واقع شده است و از شمال به درياي خزر ،از شمال شرقي به شهرستان رودسر ،از جنوب شرقي به املش و از جنوب غربي به سياهكل و از شمال غربي به لاهيجان محدود مي شود و مساحت آن 438 كيلومتر مربع مي باشد.
اين شهرستان داراي دو ناحيه عمده جغرافياي جلگه اي و كوهستاني است .درناحيه جلگه اي نوار باريك ساحلي و در ناحيه كوهستاني محدوده هاي كوهپايه اي ،جنگلي و مرتعي در ارتفاعات به چشم مي خورد مهمترين رود خانه جاري در شهرستان «شلمانرود» است .

شهرستان لنگروددرسال 1336 از لاهيجان مجزا و شهرستاني مستقل گرديدكه شامل سه بخش :مركزي ،اطاقور ،كومله،هفت دهستان : اطاق ور ،لات بيل،درياسر ،مريدان ،چاف،ديوشل و گل سفيد و نيز 219آبادي است كه 5 آبادي خالي از سكنه است .جمعيت اين شهرستان 133956 نفر است كه 1/29در صد شاغلين آن در بخش كشاورزي ،2/33 درصد در بخش خدمات فعال هستند .

لنگرود داراي قدمت تاريخي زيادي مي باشد و نام آن 900 سال قبل (512 هجري قمري )در كتب تاريخي آمده است. بافت قومي مردم گيلك و به زبان گيلكي با لهجه بيه پس تكلم مي كند . از نوشته هاي تاريخي چنين استنباط مي شود كه زمين هاي اطراف لنگرود باتلاقي بوده و ساخت و ساز را دچار مشكل مي نمود .اما به مرور زمان و توسعه تجارت در گيلان لنگرود هم رونق يافته و در زمينه كشاورزي خصوصا كشت كنف از شهرهاي مهم محسوب گرديده،همچنين در زمينه صنعت داراي صنايع فلزي از جمله تفنگ سازي (شكاري)بوده كه به علت مرغوبيت و كيفيت خريداران زيادي داشته است .شهر لنگرود در گذشته مانند شهرهاي گيلان از خانه هاي پراكنده اي بين مزارع و توتستان و بيشه ها تشكيل مي شد كه بتدريج فاصله خانه ها كمتر شد و كوي هايي به وجود آمد .كشاورزي در لنگرود همچون ديگرمناطق استان گيلان از رونق برخوردار بوده و از محصولات عمده آن :انواع برنج،چاي وصيفي جات را مي توان نام برد .صيد ماهي نيز از ديگر فعاليتهاي رايج اين شهرستان ميباشد .

شهر لنگرود

شهر لنگرود

 

لاهیجان

لاهیجان یکی از شهرهای دیدنی و با جاذبه‌های فراوان گردشگری استان گیلان است و در شمال دیلمان قرار دارد
منطقه لاهیجان از شمال به دریای خزر، از شرق به لنگرود، از جنوب به دیلمان، از جنوب غربی به سیاهکل و از غرب به آستانه اشرفیه محدود می‌شود. موقعیت جغرافیایی این شهر در ناحیه کوهپایه‌ای قرار دارد و تپه‌ماهورهای آن را بوته‌های چای پوشانده‌است.

لاهیجان معروف به عروس شهرهای گیلان دارای چشم اندازها و جاذبه‌های طبیعی بسیار زیبا می‌باشد که همجواری شهر با یکی از زیباترین کوه‌های منطقه و دسترسی آسان به آن با چشم اندازهای کوهپایه‌ای شامل باغ‌های سرسبز چای و مزارع برنج و چشمه‌های متعدد آن در سطح ملی و حتی فراملی در بخش گردشگری سرآمد است.

این شهر ساخته‌شده بر سرزمینی هموار و جلگه‌ای است که حاصل رسوبات به جای مانده از رودهای گیلان است. از نظر موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های تاریخی یکی از شهرهای مهم استان گیلان به شمار می‌رود و مدت‌ها مرکز بخش بیه‌پیش این استان بوده‌است.

لاهیجان در سال ۷۰۵ قمری به دست اولجایتو فتح شد و امیر تیمور به آن لشکر کشید. پس از تیمور، سید امیر بیک و نوادگان وی بر شهر لاهیجان حکومت کردند. پس از سقوط حکمرانان کیانی، حاکمان صفوی در این شهر حکومت کردند.

این شهر در زمان اولجایتو ضرابخانه داشته که سکه ضرب می‌کرده است. نمونه‌هایی از سکه‌های دوران ابو سعید بهادرخان اولجایتو، فتحعلی‌شاه قاجار و شاه طهماسب صفوی مشاهده شده که در لاهیجان ضرب شده‌اند.

شهرستان لاهیجان به گواهی تاریخ در گذشته مرکز حکومت بیه پیش بوده و وسعت آن سرزمینی از سفیدرود تا چالوس را در بر می‌گرفته‌است.

شهر لاهیجان از دیرباز کانون بازرگانی ابریشم بوده و بیشترین سهم را نیز در تولید و صادرات آن داشته‌است.

حمدالله مستوفی درباره لاهیجان نوشته‌است: «از اقلیم چهارم است. طولش از جزایر خالدات فدک و عرض از خط استوا لح شهری بزرگ است و دارالملک جیلانات آبش از جبال بر می‌خیزد و حاصلش برنج و ابریشم و اندک غله می‌باشد و نارنج و ترنج و میوه‌های گرمسیری فراوان است.»

صنعت چای یکی از مهم‌ترین صنایع کشاورزی این شهر است. نخستین بار چای در ایران توسط حاج محمد حسین اصفهانی به سال ۱۳۰۲ قمری در عصر ناصرالدین شاه قاجار کشت شد که پیشرفتی نداشت و موفقیتی به دست نیاورد.

اما شخصی به نام محمد خان قاجار قوانلو ملقب به کاشف‌السلطنه مشهور به چایکار در سال ۱۳۱۹ قمری چای را در لاهیجان کشت نمود و به بار نشاند. وی در حقیقت پدر کشت چای در ایران به شمار می‌آید.

جاذبه های گردشگری لاهیجان

شهرستان لاهیجان دارای دو بخش رودبنه و مرکزی و ۷ دهستان به نام‌های رودبنه، شیرجوپشت، آهندان، بازکیاگوراب، لفمجان، لیالستان و لیل است.

شهر لاهیجان ۷ محله اصلی دارد. لاهیجان امروز در بخش جنوب شرقی در پای شیخان کوه (شیطان کوه) خود را می‌نمایاند و دیروز در محله‌هایی که نامشان یادآور روزگارانی است که لاهیجان تختگاه فرمانروایان بیه پیش بود.

برخی از محلات لاهیجان بر پایه حرفه افراد آن نامگذاری شده‌است، همانند: میدان و شعربافان، خمیرکلایه و گابنه. و برخی بر پایه نزدیکی به عوارض جغرافیایی هماننده پرده‌سر. و برخی بر پایه نزدیکی به زیارتگاه‌ها بر پا شده‌اند و نام گرفته‌اند همانند: امیرشهید.
مردم لاهیجان بیشتر گیلک هستند و گالش به ساکنین ارتفاعات این منطقه اطلاق می‌شود که آن‌ها هم تیره‌ای از گیلکان بوده و زبان‌شان گیلکی است.

زبان گفتاری مردم لاهیجان، گیلکی (بیه پیش) است که با گیلکی رشت (بیه پس) از نظر آوایی، واژگانی و پاره‌ای ویژگی‌های دستوری تفاوت‌هایی دارد. گیلکی بیه پیش خود از گونه‌ای که در نواحی کوهستانی به آن سخن گفته می‌شود، یعنی گالشی، متمایز است.

آب و هوای آن در بخش جلگه‌ای، معتدل و مرطوب و در قسمت کوهستانی سردسیر و خوش آب و هوا است. در واقع آب و هوای این شهرستان آب و هوای مدیترانه‌ای است.

زیست‌بوم جانوری منطقه لاهیجان بسیار متنوع است.

چهارپایان اصلی: گاو، اسب، گوسفند، میش، قاطر، الاغ، سگ و گربه و گاو میش.
چهارپایان وحشی: پلنگ، خرس، گرگ، روباه، شغال، گربه وحشی، گوزن، آهو، بز کوهی، سمور، خار پشت، سمور آبی، خرگوش، خوک، گراز، سنجاب، کفتار، ببر، …
پرندگان: مرغ، اردک، غاز، بوقلمون به فور در این منطقه دیده می‌شود و همین طور قرقاول و غاز وحشی، خوتکا، چنگر، قوش، بلدرچین، باز، بلبل، سینه سرخ، لک‌لک، مرغ ماهی‌خوار، حواصیل، کبوتر، تیهو، جغد، گنجشک، شرستی، دارکوب و …
ماهیان: ماهی سفید، ماهی آزاد، قزل‌آلا، کفال ماهی، ماهی سوف، اردک ماهی، کپور ماهی، اسپلی، ماهی سیم، ماهی شک، کلیکا، اوزون برون، قاس ماهی، قیل ماهی، گاو ماهی، شیبا ماهی، مار ماهی، ماهی ماش، کولی و …

لاهیجان دارای چشم اندازها، مناظر دیدنی و تفریحی بسیاری می‌باشد که از آن جمله می‌توان به جاذبه‌هایی همچون استخر، شیطان کوه، بام سبز، آبشار، باغ ملی، تالاب بین المللی امیر کلایه، باغات سرسبزچای، موزه تاریخ چای، حمام گلشن، قلعه دزدبن و … اشاره کرد.

همچنین تله کابین لاهیجان به طول یک هزار و 550 متر با جذب گردشگران داخلی و خارجی لاهیجان را به عنوان یکی از شهرهای زیبا در تمام دنیا مطرح کرده است.

در ادامه برخی از جاذبه‌های گردشگری لاهیجان معرفی شده‌اند:

بقعه شیخ زاهد گیلانی: با تمام زیبایی معماری و مسیری پر از جاذبه طبیعت گردی، نشان دیگری از زیبایی‌های گردشگری گیلان است. این بنای تاریخی در بیرون شهر لاهیجان و در روستای شیخانه ور، بر سر راه لاهیجان به لنگرود و بر دامنه کوه واقع شده است.

شیطان کوه: این کوه سر سبز که در امتداد سلسله جبال البرز واقع شده و با ارتفاعی نزدیک به 60 متر از درختان و شمشادهای کوتاه و سبز پوشیده شده و در ناحیه شرقی شهر لاهیجان قرار دارد . این کوه بعلت واقع شدن در داخل مجموعه شهری باعث به وجود آمدن چشم اندازهای زیبایی شده و گردشگران زیادی را به سوی خود جلب می کند.

آبشار شیطان کوه: این آبشار زیبا که از بدنه شیطان کوه به پای کوه سرازیر می شود به وسیله پمپاژ آب از استخر تغذیه شده و حوضچه هایی برای تخلیه و حرکت آب در پایین آن احداث شده است .در کنار این آبشار یک راه پلکانی تا قله کوه وجود دارد که گردشگران با پشت سر گذاشتن بیش از 750 پله که از کنار آبشار و پای کوه آغاز شده و از داخل درختان سر سبز می گذرد به قله کوه و بام سبز می رسند.

استخر لاهیجان:در پای شیطان کوه استخری بزرگ به وسعت 17 هکتار قرار دارد که گفته می‌شود به دستور شاه عباس احداث شده است .استخر دارای جزیره ای زیبا می باشد که توسط یک پل به حاشیه جنوبی آن متصل شده است طول حاشیه این استخر نزدیک به دو کیلومتر بوده که در کنار بلواری زیبا قرار دارد که دور تا دور استخر را احاطه کرده و از مراکز دیدنی و تفریحی مهم لاهیجان می‌باشد.

بام سبز: در سال‌های اخیر با طراحی شهرداری لاهیجان ، فضایی در بالای شیطان کوه ایجاد شده که به علت مشرف بودن به شهر به نام بام سبز شناخته می‌شود. این محوطه سبز و زیبا به وسیله گذرگاهی از ورودی کوه و میان درختان به آبشار شیطان کوه متصل می‌شود. مجموعه بام سبز به علت جذابیت و منتهی شدن به مجموعه ارتفاعات مشرف به شهر و باغات چای، تعداد زیادی از دوستداران طبیعت را به خود جذب کرده است. تماشای روزها و شب‌های لاهیجان ازفراز بام سبز، از دیگر جاذبه‌های این مجموعه تفریحی می‌باشد.

تله کابین: تله کابین لاهیجان از دیگر جاذبه های تفریحی می باشد که با کوشش شورای اسلامی شهر و شهرداری توسط شرکت خصوصی احرار، در سال 1384 احداث شده است. طول این تله کابین یک هزار و 550 متر می باشد که از بام سبز به قله تاج خروس کشیده شده و در هر ساعت یک هزار نفر را جا به جا می نماید. این تله کابین دارای دو ایستگاه و پنج دکل بوده و 350 متر در مرتفع ترین نقطه از سطح دریا ارتفاع دارد.احداث پارک مجهز به رستوران، کافی شاپ و انواع غرفه های آلاچیق و ایجاد فضای مناسب برای گردشگران از دیگر برنامه هایی است که برای احداث در ایستگاه‌های تله کابین در نظر گرفته شده است.

پارک بعثت (باغ ملی): این بوستان با وسعتی بیش از یکهزار و200 متر مربع در مرکز شهر لاهیجان قرار دارد.

پارک جنگلی میر صفا: این پارک جنگلی طبیعی در خیابان شقایق (منتهی به دانشگاه آزاد اسلامی) قرار دارد و دارای تعدادی آلاچیق بوده که مورد توجه گردشگران می باشد.

تالاب بین المللی امیر کلایه: این تالاب به وسعت بیش از هزار و دویست هکتار در 40 کیلو متری شمال شهر لاهیجان و در کنار دریای خزر واقع شده و به دلیل نوع خاص اکوسیستم به دور از هر گونه آلودگی زیست محیطی بوده و دارای جاذبه های تفریحی زیادی می باشد.

سواحل امیر آباد: شمالی‌ترین نقطه شهرستان لاهیجان، به دریای خزر و سواحل امیر آباد منتهی می‌شود که از جذابیت‌های زیادی برخوردار است.

روستای بکر و زیبای چی چی نی کوتی: معنی نام این روستای زیبا که چشم اندازهای زیبایی دارد، لانه گنجشک می باشد. با گشت و گذار در جنگل های کوهپایه ای روستای چی چی نی کوتی معنای اصلی طبیعت بکر را درک خواهید کرد. طبیعتی که هنوز از گزند ما آدمیان آسیبی ندیده است و هنوز گونه های جانوری مختلف از جمله خرس قهوه‌ای، شغال و روباه و کفتار و نوعی خوک خاکستری در این جنگل‌ها زندگی می‌کنند. در ضمن تقریبا در پایان فصل بهار و آغاز فصل تابستان نوعی خاص از تمشک وحشی در بیشه زارهای این روستا می‌روید که قطعا طعم آن را جایی دیگر نچشیده اید.باشد که این طبیعت بکر و زیبا پاک و بکر و زیبا باقی بماند.

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

شهر لاهیجان

 

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه از جمله شهرهای استان گیلان است و در حدود 35 کیلومتری رشت قرار دارد
این شهر تا شهر تفریحی و سیاحتی لاهیجان 7 کیلومتر فاصله دارد و از 2 بخش شهری (یک بخش شهر آستانه اشرفیه و دیگری شهر ساحلی کیاشهر) تشکیل شده است.
شهرستان سرسبز و زیبای آستانه اشرفیه با برنج‌های خوش عطر و بویش در تمام ایران شناخته شده است. شهرستان آستانه اشرفیه در مسیر راه اصلی کناره دریای خزر واقع شده و آب و هوای این منطقه همانند سایر قسمت‌های گیلان معتدل و مرطوب است.

آستانه ‌اشرفیه از شمال به دریای خزر از شرق به لاهیجان، از جنوب به املش و از غرب به رشت محدود است.

آب کشاورزی روستاهای این شهرستان از نهرهای حشمت رود، سید علی اکبر و سالار جواد که از شعبه‌های فرعی سفید رود هستند تأمین می‌گردد.

عمده محصولات کشاورزی این شهرستان عبارتند از: برنج، دانه‌های روغنی، چای، پسته زمینی، محصولات جالیزی و اندکی سیب زمینی و انگور. دامداری نیز در این شهرستان از اهمیت برخوردار است.

منطقه سرسبز استانه اشرفیه پوشیده از سبزه، خزه، درختچه و درختان انبوه است. درختان این ناحیه عبارتند از: تسکا، ازگیل، گردو، آلو، ازدار، انار، انجیر، به، پلت، توت، گلابی وحشی، سیب، شاه بلوط، تمشک، بید، افرا، گیلاس و …

آستانه اشرفیه همچنین یکی از شهرهای مهم مذهبی – زیارتی و کشاورزی گیلان به حساب می‌آید. وجود مقبره حضرت «سید جلال الدین» در این شهر اهمیت آن را دو چندان کرده است. این شهر در گذشته «کوچان» نامیده می‌شد.

برخی از مکان‌های دیدنی و تاریخی آستانه ‌اشرفیه:

آرامگاه پیرجنگلی بازکیا: گوراب بین آستانه اشرفیه و لاهیجان
آرامگاه دکتر محمد معین در کنار رودخانه حشمت رود آستارا
بقعه آقا سید حسن: شهر آستانه اشرفیه
بقعه آقا سید حسین کیا: 7 کیلومتری باختر آستانه اشرفیه
بقعه آقا سید محمد: شهر آستانه اشرفیه
بقعه سید جلال الدین اشرف: شهر آستانه اشرفیه
پارک ساحلی استانه اشرفیه
مناظر حاشیه رودخانه سفید رود
پل چوبی کیاشهر
پل خشتی نیاکو و کیسم
تونل جنگلی صفرابسته
پارک جنگلی کیاشهر
پارک ملی بوجاق کیاشهر
منطقه زیبای عسگر آباد دهکاء

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

آستانه اشرفیه

 

آستارا

شهرستان آستارا در شمال غربي استان گيلان واقع شده، از شمال به رودخانه «آستارا چاي» در مرز ايران و جمهوري آذربايجان، از شرق به درياي خزر، از جنوب به شهرستان تالش و از غرب به استان اردبيل محدود مي شود. اين شهرستان در بين كوههاي پوشيده از جنگل تالش و ساحل نيلگون درياي خزراست.

جاده كرانه درياي خزر از آستارا شروع وبه بندر امام خميني ختم مي شود وبخشي از اين جاده كه از شهرستان آستارا مي گذرد به لحاظ چشم اندازهاي طبيعي بسيارزيبا و بي نظير است. آستارا كلمه اي تالشي است كه تالشيان آنرا «هسته رو»يا «آسته رو»تلفظ مي كنند. اطلاق اين نام به اين شهر به اين دليل بوده كه سالها پيش در اين ناحيه تپه هاي شني، بركه ها، مردابها و نيزارهايي وجود داشته كه راه رفتن در آنها مستلزم احتياط بوده و از اين لحاظ آهسته رو يا آسته رو ناميده شده و به مرور زمان پس از آنكه عده اي از اطراف اردبيل و نواحي ديگر به اين شهر مهاجرت نمودند و در آنجا مسكن گزيدند، آن را آستارا تلفظ نمودند. چنانكه از كتب تاريخي بر مي آيد منطقه آستارا تا زمان صفويه و به خصوص پيش از اسلام، از موقعيت خاصي برخوردار نبوده است و از ان به بعد است كه به سبب بسط تجارت و موقعيت نظامي، اهميت پيدا مي كند و در آن قلاع متعددي مي سازند. از زمان صفويه تا زمان قاجاريه نام آستارا صرفاً به منطقه اي بين انزلي و ارس كه قسمتي از آن در حال حاضر جزو جمهوري آذربايجان است اطلاق مي شده است. در محل فعلي آستارا، دهي به نام دهنه كنار وجود داشت كه از زمان قاجاريه به بعد به سبب صدور كالا و آمد و شد نظاميان و ارتباط ميان آذربايجان و گيلان توسعه يافته است.

آمد و شد بازرگانان و خارجيان و مسافرت تجار و ساكنين اين شهر به نقاط مختلف روسيه و ديگر ممالك اروپايي سبب گرديد تا تمدن جديد اروپا زودتر به اين شهرستان رواج پيدا كند؛ به طوري كه همزمان با تأسيس دارالفنون در تهران، در آستارا نيز مدرسه ملي صادقيه افتتاح گرديد و در سال 1300 نيز يك مدرسه دخترانه و همچنين يك كتابخانه و قرائتخانه داير گرديد. آستارا كه از آباديهاي قديم گيلان بوده و به زبان تركي آذري تكلم مي كنند،بعد از آذري زبانها ،اقوام گيلك و تالش بيشترين جمعيت شهرستان را تشكيل مي دهند گفتني است يكي از ويژگيهاي معماري شهر آستارا بامهاي سفالين وزيبايش است كه چهره اي متفاوت بدان بخشيده و به همين دليل آن را شهر بامهاي سفالي نيز ناميده اند.

شهر آستارا

شهر آستارا

شهر آستارا

شهر آستارا

شهر آستارا

شهر آستارا

 

رشت

رَشْت یکی از کلان‌شهرهای ایران، مرکز استان گیلان در شمال ایران، و مرکز شهرستان رشت است و مادرشهر استان گیلان و بخش‌هایی از استان‌های همجوار است. این کلانشهر همچنین بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر شمال ایران در بین سه استان‌های حاشیهٔ دریای خزر و بزرگترین شهر گیلک نشین، بزرگترین سکونت گاه سواحل جنوبی دریای خزر محسوب می‌شود.رشت سومین شهر گردشگر پذیر ایران است.

بر اساس سرشماری رسمی در سال ۱۳۹۰، جمعیت ساکن آن ۶۳۹،۹۵۱ نفر بوده‌است.جمعیت شناور ثابت روزانۀ شهر رشت به‌عنوان مادرشهر استان گیلان بالغ بر ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر است.جمعیت این شهر در تعطیلات و ماه‌های گردگشری سال بالغ بر دو میلیون نفر است.رشت فشرده‌ترین شهر ایران به لحاظ نسبت جمعیت به وسعت است و ازلحاظ نسبت جمعیت در روز و شب نیز رتبه نخست کشور را دارد.

در شهر رشت لهجه‌های گوناگون از گویش بیه‌پس زبان گیلکی توسط مردم تکلم می‌شود.

آب و هوای رشت ازجمله آب و هوای معتدل کاسپین و شبه مدیترانه‌ای است که دارای تابستان‌های گرم و شرجی و زمستان‌های سرد و مرطوب است. همچنین شهر رشت دارای رتبهٔ اول میزان بارش مراکز استان‌های ایران و به شهر باران شهره است.

رشت بیش از ۴٬۵ قرن پیش مرکز گیلان شدو در گذشته، مرکز استان یکم ایران بوده‌است. همچنین این شهر نقشی کلیدی در بزنگاه‌های تاریخ ایران مانند انقلاب مشروطه،جنبش جنگل و انقلاب ۱۳۵۷ ایران داشت و با توجه به فرهنگ مردم آن و قرار گرفتن در جاده راه ابریشم از دیرباز به عنوان دروازه اروپا همواره به عنوان دروازه تمدن مدرن از آن یاد می‌شود. و دارای پیشینه‌ای درخشان عرصه مبادلات خارجی بوده است.

امروزه شهر رشت یکی از قطب‌های کشاورزی و گردشگری در سطح کشور محسوب می‌شود. رشت قطب تولید برنج ایران،تولید کنندهٔ بزرگ فولادو قطب تولید نانو داروهای ضد سرطان کشوریکی از مهم ترین شهرهای ایران است.

نام
وجه تسمیۀ رشت در فرهنگ واژه‌های دساتیر، به‌معنی گچی که بنّایان، سنگ و آجر را به آن محکم نمایند، و در لغت‌نامه‌های انجمن آرا، آنندراج، لغت فرس اسدی توسی، لغت محلی شوشتری، برهان قاطع، ناظم الاطبا و لغت‌نامۀ جهانگیری: چیزی که از هم فروریزد؛ هر چیزی که از هم فروریزد و فروپاشد؛ دیوار مشرف بر افتادن. گچ را نیز گویند که بدان خانه سفید کنند؛ لجن و خاکروبه؛خاک و گَرد؛ خاک را گویند؛ رنگ‌کرده نیز معنی شده‌است.همچنین رشت (به فتح اول) به معنی در فروافتاده در گودی قرار گرفته یا جای پست است. صفتی بود برای هفته بازار رشت و حومه که روزهای یکشنبه در این شهر و روزهای چهارشنبه در آج بیشه حومه رشت تشکیل می‌شد. رشت بازار یعنی بازار در گودی قرار گرفته و این صفت بدان اعتبار بود که هر پیله‌ور و یا مسافری که از بخشهای جنوبی، مانند رودبار یا از مناطق غربی مانند فومن یا از مناطق شرقی مانند لاهیجان به سوی رشت حرکت می‌کرد، از منطقه‌ای بلندتر به ناحیه‌ای که در سطح پایین قرار داشت سرازیر می‌شد. تدریجاً “بازار” از آخر نام حذف شد و “رشت” باقی‌ماند..

از جمله دیگر نظرات می‌توان به (بیه) یعنی مصب بین دو رود اشاره کرد. یا (دارالمرز) یعنی سرزمین پست و گود (جلگه) و یا به نظر علی‌اکبر دهخدا چون ساخت اصلی شهر در سال ۹۰۰ هجری بوده و کلمه رشت در حساب ابجد ۹۰۰ است این نام را انتخاب نمودند. بنا به یک گمانه زنی دیگر نیز: تلفظ دقیق این نام شهر رَشت “رِشت” بوده که آن نیز از بن ریسیدن گرفته شده‌است و دلیل این نام گذاری مطرح بودن این شهر در تولید رشته‌های نوغان یا همان ابریشم|ابریشمی دانسته شده‌است.طبق یکی دیگر از گمانه زنی‌ها معنی کلمه رَشت از ترکیب کلمه «رِش» به معنی باران بسیار ریز است. که با پذیرفتن این گمانه زنی می‌توان رشت را به مکانی که در آنجا باران به صورت مداوم می‌بارد پذیرفت. واژه گیلکی «وارش» که به معنی باران است موید این نکته‌است که این واژه مرکب از وا+رش ساخته شده که اصل کلمهٔ مرکب هم پیشوند «وا» معادل «باز» متبادر کنندهٔ «باز باران» یعنی «باران مکرر»است. در اوستا کتاب ایرانیان باستان کلمه هو رشت بارها استفاده شده است. هو به معنی نیک و رشت به معنی کردار می‌باشد. شاید رشت در کتب پارسی به معنی کار یا عمل یا کردار یا محلی برای کار باشد. همچنین عده‌ای بر این گمانند که نام رشت از نام ایزد باران در فارسی پهلوی یعنی تیشتر گرفته شده.

رشت در ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه عرض شمالی واقع شده و فاصله آن از تهران ۳۰۰ کیلومتر می‌باشد. همچنین شهر رشت با مساحت ۱۸۰ کیلومتر مربع در زمینی مسطح و هموار به ارتفاع به طور میانگین ۵ متر از سطح آب‌های آزاد قرار دارد. رشته کوه البرز در قسمت جنوبی شهررشت واقع شده و نزدیک ترین قله بلند به شهر رشت (درفک) به ارتفاع ۲٬۷۳۳ متر است. نزدیک ترین شهرستان به رشت صومعه سرا است که در فاصلهٔ ۲۶ کیلومتر ی آن قرار دارد. رشت از شمال به دریای خزر و مرداب انزلی، از غرب به رودخانه پسیخان , صومعه سرا و فومن , از جنوب به بخش سنگر و شهرستان رودبار و از شرق به کوچصفهان و آستانه اشرفیه محدود است.

سلسله جبال البرز در قسمت جنوبی شهررشت واقع شده و نزدیک ترین قله بلند به شهر رشت (درفک) به ارتفاع ۳۵۰۰ متر است. نزدیک ترین شهرستان به رشت صومعه سرا است که در فاصلهٔ ۲۶ کیلومتر ی آن قرار دارد. رشت از جانب شمال به دریای خزر و مرداب انزلی، از غرب به رودخانه پسیخان , صومعه سرا و فومن , از جنوب به شهرستان سنگر و رودبار و از شرق به کوچصفهان و لاهیجان محدود است و فاصلهٔ آن تا تهران ۳۲۵ کیلومتر و تا بندر انزلی ۳۰ کیلومتر است. در واقع جلگه حاصلخیز شهرستان رشت توسط کرانه‌های دریای خزر از سمت شمال، دلتای سفیدرود (آستانه اشرفیه) از جهت شرق، ارتفاعات کوهپایه‌ای- جنگلی رودبار از قسمت جنوب و شالیزارهای جلگه تولمات و فومنات از جهت غرب محدود می‌گردد. تالاب انزلی در شمال غربی شهرستان رشت واقع شده است. قسمت وسیعی از این شهرستان در ناحیه جلگه‌ای استان گیلان واقع شده و مساحت کمی از آن در ابتدای ارتفاعات و کوهپایه‌های جنگلی قرار دارد. از مهمترین ارتفاعات محدوده مورد نظر می‌توان به سراوان، عزیزکیان، موشنگاه، امامزاده هاشم و غیره اشاره کرد.

۱. جمعت رشت بر اساس سرشماری در سال ۱۳۳۵ شمسی، ۱۰۰ هزار نفر بود. این در حالی است که امروزه این شهر از جمعیتی یک میلیون نفری برخوردار است.

۲. ۷۶ درصد جمعیت این منطقه، شهری و ۲۴ درصد آن روستایی است.

۳. بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر شمال ایران در بین شهرهای ساحلی، شهر رشت است.

۴. در بین شهرهای کشور، میزان بیشترین تراکم جمعیت نسبت به مساحت برای رشت است.

۵. رشت سومین شهر گردشگری ایران محسوب می‌شود. سالانه ۱۲ تا ۱۵ میلیون نفر گردشگر به این منطقه سفر می‌کنند.

۶. شهر رشت در قسمتی از جلگه‌ی گيلان قرار دارد كه در دشت های جنوبی دريای خزر و در حاشيه‏‌ی غربی دلتای سفيدرود واقع شده است.

۷. رشت دارای تابستان‌های گرم و شرجی و زمستان‌های سرد و مرطوب است. میانگین سالانه‌ی حداکثر دما ۲۰ و حداقل دما ۱۱ درجه برآورد می‌شود.

۸. همچنین این شهر با متوسط بارندگی ۱۳۵ روز از سال در صدر شهرهای بارانی کشور قرار دارد. میانگین سالانه‌ی بارندگی در این شهر ۱۳۵۹ میلی‌متر است.

۹. در رشت دو رودخانه‌ی گوهررود و زرجوب جریان دارند که در شرق و غرب این شهر قرار گرفته‌اند. این دو رودخانه، در ناحیه‌ی پیربازار رشت به یکدیگر می‌رسند و سپس وارد تالاب انزلی می‌شوند.

۱۰. طبق اسناد موجود، نام قدیم این شهر «بیه» بوده است. بیه طبق لغت‌نامه‌ها، به منطقه‌ی بین دو رودخانه گفته می‌شود.

۱۱. شهرداری رشت یکی از قدیمی‌ترین شهرداری‌های کشور محسوب می‌شود که در سال ۱۲۸۶ شمسی تاسیس شد. امروزه این شهر دارای پنج منطقه‌ی شهرداری است که هر کدام از آن‌ها به سه ناحیه تقسیم می‌شوند.

۱۲. برای وجه تسمیه‌ی رشت نظریه‌های گوناگونی وجود دارد. یکی از نظریه‌ها برگرفته از مفهوم «رشت»، به معنی «قرار گرفته در جای پست و گود» است؛ که به اقلیم جلگه‌ای این منطقه اشاره دارد.

همچنین طبق نظریه‌ی علی اکبر دهخدا چون ساخت اصلی شهر در سال ۹۰۰ هجری بوده و کلمه‌ی «رشت» در حساب ابجد ۹۰۰ است، این نام انتخاب شده است.

نظریه‌ی دیگری به معنی کلمه‌ی «رش» اشاره دارد که در زبان گیلکی به معنی «باران بسیار» است.

۱۳. زبان مردم این منطقه، گیلکی است. از طرفی اکثر مردم رشت، شیعه هستند؛ با این وجود، عده‌ای از آن‌ها اهل سنت و تعداد کمی زرتشتی، مسیحی و یهودی هستند.

۱۴. رشت در گذشته قطب تولیدات نساجی ایران بود. در سالیان اخیر بسیاری از کارخانجات بزرگ صنعتی در رشت به حالت تعطیل درآمده‌اند. امروزه شهر رشت به عنوان یکی از قطب‌های کشاورزی در سطح کشور مطرح است. همچنین این منطقه، از تولید کنندگان بزرگ فولاد و نانو داروهای ضد سرطان کشور نیز محسوب می‌شود.

۱۵. رشت با تولید ۱۰ درصدی برنج، رتبه‌ی نخست را در زمینه‌ی تولید برنج کشور دارد.

۱۶. در شهر رشت تعداد ۱۹ واحد دانشگاهی دولتی و غیر دولتی وجود دارد.

۱۷. شهر صنعتی رشت در سال ۱۳۵۳ شمسی در جنوب این منطقه تاسیس شد. این شهر صنعتی که در جنوب شهر رشت واقع شده است، یکی از پنج شهر صنعتی بزرگ کشور و دومین شهر صنعتی خصوصی ایران به شمار می‌رود. در حال حاضر تعداد ۲۸۰ واحد صنعتی در این شهر وجود دارد که از این تعداد ۱۴۰ واحد در حال فعالیت هستند.

۱۸. مهم‌ترین صنایع دستی این منطقه، دستبافت‌های پشمی، حصیر بافی، چادر بافی و چموش دوزی هستند.

۱۹. شهر رشت در سال ۲۰۱۵ به عنوان شهر خلاق در زمینه‌ی خوراک‌شناسی، به یونسکو پیوست. بر اساس استانداردهای یونسکو، شهر خلاق شهری است که از نوآوری و توانمندی‌های شهروندان در توسعه‌ی شهری استفاده می‌کند. رشت، تنها شهر ایران به همراه ۱۸ شهر دیگر جهان است که در زمینه خوراک‌شناسی در یونسکو ثبت شده است.

۲۰. در انتها جالب است بدانید، در سال ۱۲۹۰ شمسی، اولین اتوبوس در ایران توسط یک تاجر بلژیکی در شهر رشت به کار گرفته شد.

شهر رشت

شهر رشت

شهر رشت

شهر رشت

شهر رشت

شهر رشت

شهر رشت

 

 

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۲
تورک اوغلو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۹
نصف جمعیت انزلی و هشتپر ترک هستند.
اکثر مردم آستارا و منجیل هم ترک هستند.
اهالی رودبار هم تات و کرد و لر و ترک هستند.
رشت هم ده درصدش ترکند.
لاهیجان هم کرد داره.
رودسر و چابکسر هم هم مازندرانی داره.
سام دلیری چالوس
|
United Kingdom
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
رویان بزرگ به مرکزیت کجور از نور تا رودسر امتداد داشت و طبرستان از جرجان تا ملاط لنگرود امتداد داشت و در عصر علویان طبرستان تا سفیدرود امتداد داشت و لاهیجان بخشی از ان بود.
بیه پیش از سفید رود تا رودخانه سرخانی امتداد داشت. تنکابن از رودخانه سرخانی تا نمک ابرود امتداد داشت. رویان از رود هراز تا رود نمکابرود امتداد داشت و چالوس و کلار و کجور و ناتل بخشی از رویان بودند. پس رویان که چالوس جزئی از ان بوده هیچگاه بخشی از بیه پیش نبوده.
رویان سرزمین ابادی در غرب مازندران بود که از نور تا هوسم امتداد داشت. در قرن سوم سرزمین های غربی رویان یعنی رامسر و هوسم به اسماعیلیان داده شد. چندی بعد منطقه تنکابن هم به دیلم داده شده و مرز ولایت دیلم و رویان نمک ابرود تعیین شد.
از قرن سوم تا قرن هفتم تنکابن که دیلم خاصه نام گرفته بود بین رویان و شرق گیلان دست به دست میشد مثلا در زمان ملک کیومرث رستمدار اهالی رویان به شرق گیلان حمله کردند و کیاییان را شکست دادند و تنکابن را که تا رودسر امتداد داشت از کیاییان گیلان پس گرفتند .
ما چالوسی ها کاملا مازندرانی صحبت میکنیم و اکثریت مردم با لهجه کلارستاقی صحبت می کنند هرچند کجوری ها در شرق کجوری حرف میزنند و برخی لنگرودی های مهاجر گراماجان هم گیلکی با لهجه لنگرود صحبت می کنند.
تمام شهر ها و روستاهی های چالوس مثل مرزن اباد و فشکور و دلیر و الیت و تبرسو کریم اباد و غیره مازندرانی حرف میزنند فقط چند روستا مثل سنار کردی حرف میزنند
کلاردشت هم اکثرا مازندرانی با لهجه کلارستاقی حرف میزنند ولی برخی کرد ها لهجه خواجوندی را حفظ کرده اند.
مردم عباس اباد و شرق تنکابن مثل نشتارود و خانیان و ییلاقات سه هزار هم مازندرانی با لهجه نزدیک به کلارستاقی کلاردشت حرف میزنند .
مردم نور و نوشهر و شرق چالوس هم مازندرانی با لهجه کجوری حرف میزنند.
گویش تنکابن هم حالت انتقالی بین مازندرانی و گیلکی داره و از رامسر زبان مردم به شرق گیلان نزدیک میشه.
فارسی: دختر او را می گویم خانه خود دارم می روم
لهجه کلارستاقی چالوس : وه کیجا ره گومه شه خنه درمه شومه
لهجه کلارستاقی کلاردشت : وه کیجا ره گومه شه خنه درمه شومه
لهجه کجوری نوشهر : وه کیجا ره گمه شه خنه درمه شومه
لهجه شهسواری : اونه کیجا ره گونم خشه خانه درشونم
فارسی: پسر بزرگت داشت می رفت
لهجه کلارستاقی چالوس : ته گته ریکا دره شومیه
لهجه کلارستاقی کلاردشت : ته گته ریکا دبیه بشیه
لهجه کجوری نوشهر : تی گته ریکا دییه شیه
لهجه شهسواری: تی گت وچه دبا بوشو
زبان مازندرانی با گیلانی متفاوت هست
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار