کد خبر: ۵۶۰۰۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰ 31 January 2018

تابناک / چکیده : این مقاله ارتباط میان فضاهای شهری خاطره ساز یا فضاهایی که خاطرات جمعی شهروندان در آن نهفته است و نقش آن را در تداوم هویت فرهنگی و اجتماعی شهروندان و همچنین تاثیر این فضا و مکان ها را در ارتباط بین نسل ها یک جامعه مورد بررسی قرار می دهد.

 

بررسی فضاهای شهری خاطره ساز در تداوم هویت فرهنگی ،اجتماعی شهروندان ( با نگاه موردی به سبزه میدان و باغ ملی لنگرود )

 

فضاهای عمومی ، مکان هایی هستند که تعاملات و روابط اجتماعی شهروندان در آن شکل می گیرد و در گذر زمان این ارتباطات تبدیل به خاطرات جمعی یک نسل می شود که این حس می تواند همان تعلق خاطر شهروندان به شهر خود باشد.

این نوشتار، با نگاه به باغ ملی و سبزه میدان به عنوان یکی از فضاهای شهری که خاطرات جمعی ، نسلی از مردم لنگرود را در خود جای داده است ، می خواهد ارتباط معنا دارمفهوم فضای شهری و خاطرات جمعی را در گسترش هویت فرهنگی و اجتماعی شهروندان مورد بررسی قرار دهد. واژگان کلیدی : خاطرات جمعی ، فضا و مکان های عمومی ، هویت فرهنگی ، هویت اجتماعی . مقدمه : مکان های عمومی شهری یا فضا های جمعی ، بستر شکل گیری ارتباطات اجتماعی و فرهنگی را شامل می شوند که از پس این ارتباطات و کنش های اجتماعی بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی یک جامعه شکل می گیرد و سبب انتقال هویت اجتماعی از نسلی به نسل دیگر می شود. درواقع فضاهای خاطره انگیز، فضا هایی هستند که انسان قبلا آن ها را تجربه کرده و با آنها آشنایی دارد، هرچند تعداد فضا های آشنا در محیط زندگی بیشتر باشد ، امکان برقراری ارتباط سادهتر خواهد بود.

یافتن فضا های آشنا و خاطره ساز باعث احساس امنیت و آرامش در فرد خواهد شد و فرد هویت فرهنگی و اجتماعی خود را در آن باز تولید می کند. در سوی دیگر تغییر و تبدیل یا از میان رفتن فضا های خاطره ساز شهری ، حس گم گشتگی ، بی ریشه بودن و و از دست دادن بخشی از زندگی را در انسان به وجود می آورد .

مفهوم خاطره در فضای شهری با حس تعلق و هویت ، ارتباط تنگاتنگی دارد ، به همین دلیل ساکنان شهرهای جدید به مکان زندگی خود تعلق کمتری دارند.( حبیبی،1383، 18_14 ). شهر بی خاطره شهر بی هویت است . چرا که هیچ نوع کنش اجتماعی و و ارتباطات انسانی و اجتماعی که لازمه تعاملات انسانی هست در آن وجود ندارد . ماهیت اجتماعی خاطره ، ارتباط آن را با فضای عمومی شهر ، آشکار می کند.

شکل گیری خاطرات ، در قلمرو سکونتگاه جمعی ، یعنی شهر و محلات آن امکان پذیر است . همانطوریکه خاطرات جمعی ماهیت اجتماعی دارند، بستر شکل گیری آنها نیز باید محل تعامل اجتماعی که همان شهر است باشد . از سویی دیگر خاطرات جمعی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود در این صورت ماندگاری فضای شهری در شهر و حفظ کردن آن ، عامل تقویت خاطرات جمعی است .در این میان مکان یا همان فضای شهری یک مفهوم انتزاعی و ذهنی نیست ، بلکه اولین بخش ارتباط مستقیم با جهان و محل زندگی انسان است.(میرمقتدایی،1388 ) پارک ها و محله های قدیمی شهر جایی برای کنش های اجتماعی و برقراری مراودات اجتماعی و چهره به چهره ، گفتگو و تبادل نظر ، و مکانی برای رفع نیاز های روحی و روانی انسان است .

در این مکان های عمومی ، در میان این همه فعالیت ، گاهی خاطرات شکل می گیرند.همانطور که خاطرات جمعی ماهیت اجتماعی دارند، بستر شکل گیری آن ها نیز باید محل تعامل اجتماعی باشد. باغ ملی لنگرود قدیمی ترین پارک شهر می باشد که به رغم مساحت کوچک آن ، مملو از خاطرات جمعی چندین نسل که تبدیل به حافظه تاریخی مردم شهر شده است . ولی اکنون بعد گذشت سالها در دهه های اخیر این طور به نظر می رسد که قابلیت خاطره انگیزی باغ ملی کاهش بلکه از بین رفته است.

مبانی تئوریک 1=1 : تعریف خاطره واژه خاطره در لغت نامه دهخدا به تعریف زیر است : اموری که بر شخص گذشته باشد و آثاری از آن در ذهن شخص مانده باشد، گذشته های آدمی ، وقایع گذشته که شخص آن را دیده یا شنیده است .

دیده های گذشته یا شنیده ای گذشته . ( دهخدا ، 1339، 64). خاطره در لغت نامه آکسفورد این گونه بیان شده است: قدرت انباشت اطلاعات در ذهن خودآگاه و توانایی به یاد آوردن آنها به صورت ارادی ، ذخیره تجارب گذشته برای کاربرد آینده.(آکسفورد، 1994، 530) در هر دو تعریف به وقایع و اتفاقات اشاره شده است .

1=2 : خاطره جمعی خاطره به دو صورت است ، یا فردی می باشد یا جمعی . هر چه تعداد افرادی که قادر به یادآوری خاطره هستند ، افزایش یابد، خاطره از قلمرو فردی خارج شده و به حوزه جمعی وارد می شود. موریس هالبواکس در سال 1925 اولین کسی بود که واژه خاطرات جمعی را ابداع کرد .و آن یعنی خاطراتی که گروهی از انسانها در آن سهیم بوده و آن را به دیگران انتقال می دهند و در شکل گیری آن دخالت دارند.( پسران و دیگران ، 1390). خاطره ها دارای محتوای اجتماعی هستند . زیرا بسیاری از خاطرات فردی با حضور دیگران و در محل زندگی جمعی شکا گرفته است . و برای به یاد آوردن آن و گرامی داشتن خاطرات از نقاط مرجع زمانی و مکانی استفاده می شود که جنبه اجتماعی دارند و به همین دلیل خاطره جمعی را خاطره اجتماعی نیزمی گویند. ( میر مقتدایی، 1378) . 1=3 : هویت مکان برای شناخت هویت یک شهر باید مولفه های سازنده شخصیت ان شهر را شناخت . مولفه های سازنده هویت شهر به دو بعد عینی یا کالبدی و ذهنی یا روحی تقسیم می شود .

این دو بعد می تواند از طریق سه محیط طبیعی ، مصنوعی ، انسانی از همدیگر تفکیک شود.( بهزاد فر، 1386،39). هویت شهری را می توان بر این گونه هم شمرد: تاریخیت ، مکانیت ، جمعی بودن ، تعلق به دوره ای خاص از تاریخ ، متن روابط اجتماعی ، عام و خاص بودن ، احساس تعلق فردی و خانوادگی ، گروهی ، ... مکانی وابسته به رویداد های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، و سیاسی و دگرگونی های جامعه حقوقی و وظایف شهروندی . (پیران، 1384، 7). هویت جز ویژگی های یک پدیده نیست بلکه آن حاصل توافقی میان فرد و پدیده است ، بر این مبنا هویت مفهومی نسبی است که یک سر آن به انسان و سر دیگرش در محیط تعریف می شود. تعلق مکانی ساکنان محله به محیط زندگی شان خاطره ای که در ذهن ساکنان از محله بر جای مانده است خاطرات جمعی که در حافظه جمعی ساکنان از محله بر جای مانده است. نسل بی خاطره ، نسل بی ریشه است . ( قاسمی 1383، 69_ 70 )


تصویر های ذهنی از محیط نتیجه فرآیندی است که تجریبات شخص از محیط به همراه سیستم ارزشی هر شخص نقش عمده ای به عنوان فیلتر برای درک محرکات محیطی ایفا می کند .(کرموناو همکاران 1391: 170). در این فیلتر کردن علاوه بر تجارب و ارزش های شخصی ، نظیر عوامل شخصیتی ، روحی ريال علایق، روانی ، موقعیت ها ، ارزش های نیمه جمعی چون ارزش های خانوادگی و ارزش های گروهی و همچنین ارزش های جمعی مانند سابقه اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی ، قومی ، ملی و مذهبی که در حافظه ، خاطرات و یادها قبلی وجود دارند ، موثرند. ( حبیب ، 1385: 8 ). از نظر هالبواکس ، بازسازی گذشته در حال، یا همان حافظه ی جمعی ، ریشه در نیاز هر جامعه به انسجام اجتماعی دارد و و به همین دلیل هر جامعه ای خواستار نوعی پیوستگی با گذشته است. به اعتقاد هالبواکس ماهیت جمعی آگاهی اجتماعی ، و گذشته تصویر شده جمعی برای اتحاد یک جامعه ضروری است. بویر(1994) به نقل از هالبواکس، اجتماع پذیر بودن یک فضا را از عوامل تاثیر گذار بر خاطره جمعی می داند.

از نتایج اجتماع پذیری و جمع شدن مردم ، ارتباط چهره به چهره است .( حبیبی ، 1379: 3) ارتباط چهره به چهره انسانی در دوران اجتماعی شهری، در کالبدی سازمان یافته را باعث نقش بستن خاطراتی فراموش نشدنی در اذهان می خواند. وی همچنین مکانهایی را که در آنها کار، تفریح تبادل اطلاعات ، تظاهرات اجتماعی فرهنگی ، سیاسی اقتصادی ، جامعه اتفاق می افتد و مکان بروز مخالفت ها ، موافقت ها، نمایش های شهری ، برگزاری جشن ها ، سوگواری های ملی و مذهبی ، و دیگر حادثه ها و اتفاقات شهری است را به سبب خصوصیات کالبذی نمادین آنها و حادثه های جاری در آنها ، هویت بخش می داند و آنها را موجد خاطرات فردی و جمعی در اذهان افراد جامعه می نامد . عامل دیگر که موجب ثبت خاطرات جمعی در یک مکان می گردد ، قدمت آن فضا و یا مکان شهری می باشد که در شکل گیری و انباشت خاطره در طول زمان نقش دارد. در گذر زمان و حضور نسل ها ی مختلف از انسانها در یک فضا ، روحی به آن می بخشد که آن را از فضا های دیگر متمایز می کند. هرچه قدمت فضا بیشتر باشد این روح و ارتباط مردم با آن بیشتر می شود.( جلیلی ،1384: 32).


نقش پیاده راه فرهنگی اجتماعی در تثبیت خاطرات جمعی فضا های شهری موضوع گسترش مسیرهای پیاده راه در مقیاس محله به طور خاص در بافت های تاریخی و فضا هایی که خاطرات جمعی مردم در آن جا نهفته است اهمیت بسیار زیادی دارد.

در واقع تقویت پیاده مداری از اصول اساسی در حفظ خاطرات نسل ها و انتقال این خاطرات به نسل های بعدی و در نتیجه استمرارهویت فرهنگی و اجتماعی بین نسل ها می باشد. پیاده راه مهم ترین امکان برای مشاهده مکان ها و فعالیت ها و احساس شور و تحرک زندگی و کشف ارزش ها ، جاذبه های نهفته ، در محیط شهری است، این پدیده از نظر ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت زیبایی از اهمیت اساسی برخوردار است( مهدی زاده،1378: 138). فضا های پیاده مدار ، ترکیبی از فرم ها ، فضا ها، و عملکردهای متنوعی هستند که در پیوند بسیار نزدیک با تاریخ و فرهنگ و در خدمت تامین دامنه وسیعی از نیازهای انسانی شهری هستند و هویت می بخشد. یکی از راه های تجدید خاطرات جمعی که در مکان هاو فضا های عمومی شهری نهفته است ، محور های پیاده هستند که نقش موثری در کشف ادراک محیط کالبدی و اجتماعی شهر دارند و مظهر تمدن ، هویت و مدنیت شهر هستند.( اسدالهی 1383: 83). یکی از سیاست های رسیدن به تنوع در طول مسیر با توجه به این که مسیر پیاده راه برای حرکت آهسته عابر پیاده طراحی می شود نمادها و نشانه های شهری هستند که یا برگرفته از کالبد موجود و یا براساس شرایط موجود و ارزش های بافت تعریف می گردند که به خوانایی مسیر می افزاید و آن را به نماد تبدیل می کند.( حبیبی 1380: 51).


باغ ملی لنگرود بستر خاطرات جمعی نسل ها باغ ملی لنگرود یکی از دو پارک مهم این شهر می باشد که دارای قدمت تاریخی نیز هم هست . باغ ملی به مساحت تقریبی 4500 متر مربع بوده و از شمال به کوچه فشکالی و شرق به خیابان مدرس و از جنوب به خیابان رسالت و از غرب نیز به اداره برق لنگرود مشرف می باشد. قدمت باغ ملی از شواهد و خاطرات مردم که در آن سالها حضور داشتند بالغ بر 100 سال می باشد ، هرچند در این خصوص منابع مکتوب وجود ندارد .باغ ملی در ابتدا قطعه زمینی بود که دارای درختانی بدون گل های تزئینی و که ابتدا کاربری پارک نداشت ، که بعدها توسط شهرداری لنگرود تبدیل به پارک شد و همچنین بعد ها در ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گوشه ای از آن بنا گردید.

در ادوار گذشته به تدریج پارک شکل واقعی خود را پیدا کرد. این تغییرات شامل نرده کشی دور پارک و قراردادن سه ورودی در سه طرف و همچنین و فراهم آوردن تجهیزات شهر بازی آن هم به صورت محدود در آن بود. و در دوره ای تمامی نرده های پارک برچیده شد و شکل و فرم خاص دیگری بر خود گرفت . در این تغییرات در ادوار گذشته پارک هیچ وقت باغ ملی به صورت بنیادین شکل جدیدی به خود نگرفت و تنها اصلاحاتی در آن انجام شد که شاید این اصلاحات به ثبت خاطرات جمعی نهفته نسل ها در آن کمک می کرد.

اهمیت باغ ملی بدان جهت است که نسل های زیادی در آن خاطرات جمعی و مشترکی دارند. باغ ملی مکانی بود که در دهه 20 تا 70 ، محل اجتماع نوجوانان و جوانانی بود که اوقات فراغت خود را مخصوصا در ایام تابستان درآن سپری می کردند . از جمله بازی هایی که در باغ ملی رواج داشت ، گردو بازی در انواع روش های آن بود ، که شاید بدون شک باید گفت که تنها جای این بازی در آن زمان انجام می گرفت در باغ ملی بود. فوتبال گل کوچیک هم توسط برخی از دوستداران این بازی در محوطه خاصی از پارک انجام می گرفت . جالب اینجاست که این افراد به جای استفاده از تیردروازه های آهنی ، از صندلی های پارک به عنوان گل کوچیک استفاده می کردند. و از نکات مهم دیگر این که کسانی که در باغ ملی دهه شصت گل کوچیک بازی بازی می کردند با هم تشکیل یک تیم فوتبال را دادند و نام آن تیم را برگرفته از نام باغ ملی گذاشتند که بازیکنان به نامی در آن تیم نوستالوژیک دهه شصت بازی می کردند. وجود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پارک در ایام تابستان باعث اجتماع نونهالان و نوجوانان جهت شرکت در کلاس های آموزش نقاشی و مجسمه سازی و... می شد.


دربعضی از روزهای هفته هم در گوشه ای از باغ ملی معرکه گیرانی می آمدند و شروع به پهلوانی می کردند و جمعیت زیادی با اشتیاق مراسم آنان را می دیدند. در ایام تابستان که تعطیلی مدارس بود گروهی مشغول فروختن آلاسکا بهداشتی در باغ ملی می شدند . یکی از نکات مهم باغ ملی در ادوار گذشته این بود که جمعیتی که در آن جمع می شدند همه از قشر نوجوانان و جوانان بودند و به ندرت افراد میانسال و کهنسال در آن یافت می شد. و این نشان از سرزنده بودن باغ ملی داشت. می توان گفت که اوج خاطرات جمعی و اجتماعی در باغ ملی در دهه های 50 و 60 بود که مملو از نوجوانان و جوانانی از محلات کاسه گرمحله ، سبزه میدان، انزلی محله ، چالکیاسر، جاده چمخاله، بود.

پوشش گیاهی باغ ملی از سالیان دور شامل درختان گوناگونی بود که عبارتند از دو درخت بسیار تنومند اقاقیا و دو درخت توت بسیار بزرگ که همیشه توت های سفید و خوشمزه ای به بار می آورد و همچنین 5 درخت عناب قرارداشت که در حال حاضر از آن ، فقط یک درخت مانده که دارای قدمت بالغ بر 80 سال می باشد که همه کسانی که در باغ ملی اجتماع می کردند خاطرات بسیار خوبی از آن درخت دارند و آن درخت عناب تبدیل به خاطرات مشترک نسل های حاضر در باغ ملی شده است . زمستان های باغ ملی خود جلوه ای دیگر داشت برخلاف اکنون که باغ ملی هست و بارف هم می بارد ولی از آن شور و نشاط و سرزندگی دهه های 40و 50و 60 هیچ خبری نیست . در آن سالها در هنگام بارش برف باغ ملی پر می شود از اجتماع جوانانی که قلبشان بسان برف سفید و پاک بود و خاطرات زمستانی را در باغ ملی ثبت می کردند. اما رفته رفته در دهه های 70 و 80 تا به امروز دیگر باغ ملی رونق خود را از دست داده و از آن شور زندگی و طراوت با حضور نوجوانان و جوانان خالی گشته و از آن هیاهوی کودکانه هیچ خبری نیست . این امر شاید ریشه در کم توجهی به باغ ملی و یا آسیب رساندن به بافت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی آن داشته باشد که یک دهه گریبان باغ ملی را گرفته است.


از جمله آسیب هایی که در گذشته باعث شده باغ ملی آن ساختار فرهنگی و اجتماعی خاص خود را از دست بدهد ، وجود بازار و کاسبان دورگرد در اطراف آن می باشد .

همچنین گرداگرد باغ ملی در سالهای اخیر تبدیل شده به جایگاه ایستگاه های مسافربری محلات و روستاهای لنگرود و همچنین ایستگاه تاکسی شهری ،که این معضلات ، افق دید باغ ملی را از شهروندان گرفته و تنفس را برای باغ ملی به شماره انداخته است. متاسفانه سالهاست که به باغ ملی از جنبه های فرهنگی و اجتماعی و تفریحی توجهی نشده است . در حالی که این پارک می تواند با توجه به موقعیت بسیار خوب مکانی و جغرافیایی ، به یک پارک فرهنگی تبدیل شود. مهمترین کاری که برای زنده نگهداشتن باغ ملی و آن خاطرات اجتماعی می توان انجام داد ، باززنده سازی باغ ملی است . باز زنده سازی عبارت است از رفع آسیب های ساختاری ، و فیزیکی و ترمیم و اصلاح معایبی که در این سال ها باغ ملی دچار آن شده و این باززنده سازی باید در جهت هویت باغ ملی ازجمله ، هویت فرهنگی و اجتماعی آن باشد .

باید توجه کرد که باززنده سازی با نوسازی یک مکان،تفاوت های اساسی و بنیادین دارد. در نوسازی یک مکان ، ساختار جدیدی برای آن تعریف میشود ساختار های نو را به جای بنا های قدیمی می نشاند و یا جلوه بسیار نو به آن می دهند. و حال آنکه باززنده سازی یک مکان شهری عمومی ، مجموعه اقداماتی است که برای حل مشکلات ایجادشده در چشم انداز آن فضا یا مکان ایجاد شده است و این اقدامات با نگاه به گذشته ، حال ، و آینده آن مکان عمومی با در نظر گرفتن جنبه های تاریخی و فرهنگی و اجتماعی آن می باشد.

یک پروژه باززنده سازی دارای ابعاد گوناگونی همچون ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی ، فرهنگی ، کالبدی فضایی، عملکردی و مدیریتی است. در واقع بین خاطرات جمعی و باززنده سازی شهری یک رابطه دوطرفه حاکم است .

Saeid Heydari, [30.01.18 03:43]
در چارچوب باززنده سازی باغ ملی ، از جمله اقدامات بنیادین در جهت ماندگاری و تداوم خاطرات جمعی شهروندان و انتقال هویت فرهنگی آن به نسل های بعدی ، می تواند این باشد که خیابان های مشرف به باغ ملی تبدیل به پیاده راه فرهنگی با طراحی تاریخی و هنری ، گردد. در پیاده راه مداری ، پدر دست در دست فرزند خود می دهد و در هنگام قدم زدن در آن خاطراتی راکه از باغ ملی برای او تبدیل به نوستالوژی شده است را به او انتقال می دهد و برای هر دو تصاویری ذهنی بوجود می آید. تبدیل باغ ملی به محیطی فرهنگی هنری نیز یکی دیگر از اقداماتی است که در باززنده سازی آن موثر است . این مهم می تواند با ایجاد مکانی جهت اجرای تاتر خیابانی در آن ایجاد گردد تا هنرمندان تاتر و موسیقی در آن برنامه های هنری و فرهنگی را اجرا کنند. کافی کتاب یکی دیگر از تمهیداتی است در جهت رونق این پارک ، و ترویج فرهنگ کتابخوانی در بین شهروندان و همچنین تجهیز این پارک به وسایل بازی کودکان هم در پویایی آن نقش قابل توجهی خواهد داشت. حتی احداث جایگاه نمایش فیلم یا همان سینمای پارکی بسیار در شادابی محیط پارک تاثیر گذار خواهد بود. یادی از سبزه میدان دهه شصت حالا از سبزه میدان تنها نامش باقی مانده و مسجد و بقعه ای که شاید برای نسل امروز مانوس نباشد.

حالا سبزه میدان مانده و انبوه ترافیک ماشین ها و تبدیل آن به پارکینگ خودرو ها. دیگر جای آن حضور فراوان جوانان که از محلات مختلف لنگرود می آمدند و در گوشه و کنار سبزه میدان فوتبال گل کوچیک می کردند، هیاهوی گوشخراش ماشین ها گرفته است. حالا فوتبال گل کوچیک با تمام خاطراتش برای نسلی تبدیل به نوستالوژی شده است. نسلی که تفریح و سرخوشی آنان، یک توپ پلاستیکی دولایه و دو تیر دروازه آهنی در کنار مسجد قدیمی اعراب زاده بود. زمانی که رونق ورزش در محلات لنگرود خود عامل ترغیب جوانان و نوجوانان به ورزش و فوتبال بود و این باعث همبستگی و تعاملات اجتماعی در بین آنان می گردید. اما امروز اثری از ورزش محلات و فوتبال گل کوچیک باقی نمانده است.


سبزه میدان از جمله مکان هایی بود که فوتبال گل کوچک در دهه شصت باعث ثبت خاطرات جمعی و اجتماعی چندین نسل در آن شده بود. نسلی که در بعد از ظهرهای هر روز در کنار مسجد اعراب زاده جمع می شدند و تا شب هنگام به فوتبال می پرداختند. جالب این که در صبح های جمعه هر هفته فقط جوانان خود محله سبزه میدان مشغول بازی می شدند. اما امروز از سبزه میدان، تنها خاطرات جمعی، برای نسلی مانده که در آن ایفای نقش کرده اند و به علت ازدحام خودرو ها وعدم حضور نوجوانان و جوانان سبزه میدان دیگر تولید خاطره جدید نمی کند و نمی تواند هویت اجتماعی و فرهنگی را به نسل های بعدی ،جاری و ساری کند.

نتیجه گیری خاطره جمعی ، خاطره مشترک افراد از وقایع و رویدادهای تجربه شده به وسیله آن ها به عنوان عضوی از گروه در چارچوبی اجتماعی و فرهنگی ، فضایی است . بررسی نظر اندیشمندان نشان می دهد که مکان، چارچوب وضایی وقوع رویدادو شکل گیری و تداوم خاطره است.

بنابر این مولفه های تاثیرگذار بر شکل گیری خاطره جمعی را بایستی در مولفه های مکان جستجو کرد. عواملی که باعث تداوم خاطرات جمعی در یک مکان می شوند عبارتند از: وقوع رویداد، شکل گیری تصویر ذهنی از رویداد و تداوم خاطره. شاخص وقوع رویداد، بیشترین تاثیر را بر شکل گیری خاطره دارند. فعالیت ها و عملکردها ، تجمع پذیری ،زمان وقوع رویداد از جمله این مولفه ها هستند. مولفه های تاثیرگذار بر شاخص تصویرذهنی ، عبارتند از: مکان و فضای رویداد، اسامی و نام های دوستان، و در شاخص تداوم خاطرات نیز مولفه هایی از جمله : پایداری و حفظ مکان و فضایی که در آن مردم خاطره دارند، و همچنین حضور افراد در مکان ، که به حفظ و تداوم خاطرات می انجامد.


تخریب خاطرات جمعی نسل ها در فضا های شهری ، بواسطه وضعیت شهرسازی همچنان ادامه دارد. و این عامل باعث شده که در دهه های گذشته خاطره ای برای ثبت یافت نشود . فضا های جمعی که هیچ خاطره ای را در ذهن حک نمی نماید ، رفت و آمد اتوموبیل ها ی پرسر و صدا ، عدم تمایل برای توقفی هر چند کوتاه و... بر بی روحی فضا و مکان می افزاید .

به نظر می رسد که در شهرسازی امروزه ، ساختار هایی وجود دارد که باعث میشود مردم در فضا های عمومی نماند و حضور در کنار هم و قدم زدن در مسیر پیاده راه را تجربه نکنند. خاطره انگیزی دیگر درفضا های عمومی بی معنی شده است. اگر باغ ملی لنگرود را به حال خود وانهیم و آن را از معضلات و آسیب هایی که فراگرفته پاک نکنیم و باززنده سازی را در آن بوجود نیاوریم ، همه خاطرات جمعی و تعلقات ذهنی و روحی گذشته نسل ها در آن از بین خواهد رفت. و دیگر چیزی برای انتقال به نسل جدید نمی ماند.

منابع : آکسفورد، لغت نامه ، 1994، ص 53 اسدالهی، شیوا، 1383_ ضرورت توجه به حرکت پیاده در مراکز شهری ، ماهنامه شهرداری ها سال شیشم شماره 66 بهزادفر، مصطفی 1386= هویت شهر( نگاهی به هویت شهر تهران) . تهران سازمان فرهنگی ،هنری شهر . موسسه نشر تهران پسران،آرش، پورمحمد ، مهسا، 1390 ، نقش فضای باز شهری در ایجاد و ثبت خاطره جمعی در شهر. اصفهان ، کنفرانس ملی تولید پایدار و عمران شهری . دانش پژوهان. حبیبی ، سید محسن ، 1390 – از شار تا شهر، دانشگاه تهران چاپ دهم. حبیبی ، سید محسن، 1379 ، جامعه مدنی حیات شهری ، فضلنامه هنرهای زیبا شماره 7 . ص 33_21 حبیبی، سید محسن، 1380 _ مسیر پیاده گردشگری ، هنر های زیبا شماره 9 حبیب، فرح ، 1385 کندکاوی در معنای شکل شهر، فضلنامه هنرهای زیبا ، شماره 25 ، ص: 14_5 جلیلی ، ژاله 1384، بازتولید عرصه عمومی در شهر با تکیه بر هویت و خاطره جمعی ، نمونه موردی میدان بهارستان ، رساله کارشناسی ارشد ، دانشگاه تهران ، دانشکده هنرهای زیبا دهخدا، لغت نامه ، 1339 ، ص 64 .قاسمی اصفهانی ، مروارید، 1383= اهل کجا هستیم، هویت بخشی به بافت های مسکونی ، تهران ، انتشارات روزنه عندلیب، علیرضا، 1389 _ فضاهای عمومی شهر ، مجله تخصصی محیط ، منظرشهر معماری ، شماره 7 لواسانی ، مونا ، یزدانی ، مائده _ 1389 ، فضای جمعی ظرف تحقق حیات مدنی _ مجله تخصصی هنر ، محیط، شهرسازی ، شماره 7 کرمونا ، متیو، 1390 ،مکان های عمومی فضای شهر ابعاد گوناگون طراحی شهری ، چاپ دوم، ترجمه فریبا قرائی و همکاران، تهران دانشگاه هنر

 

 

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار