تابناک / مازیار صیادی: اگر لیدراعتدال قادر نباشد در زمینه انتخاب استاندار ورود نماید، سوالات متعددی در اذهان جامعه شکل می گیرد ، ایشان قطعا می دانند که در مقابل ازمونی سخت وحیاتی قرارگرفته است،
ایشان تاکنون در تمام عمر سیاسی خودشان اینقدر در ویترین شیشه ای قضاوت مردم قرار نگرفته بودند!!
چون تاکنون رویکرد سیاسی ایشان به عوامل وروابط های خاص هندل می شد ه ونقش ایشان بعضا بطور شرطی یا واسطه نمود پیدا می کرد ،
ولی
اینبار قضیه متفاوت است چون حضور وظهور نقش لیدر اعتدال در خروجی معین
مورد قضاوت قرار می گیرد که این قضاوت بسیار اساسی ومهم وتعیین کننده است،
اگر لیدر اعتدال در این ازمون سربلند بیرون نیاید انگاه کاریزما بودن تشکل وحزبش در فرایند ساختار سازی سیاسی از دست می رود،
بحث انتخاب استاندار یک شق قضیه است ،
بلکه دفاع از صیانت سازمانی با همه توجیهات مترتب بران باید لیدر اعتدال نقش خودرا برای اغنا کردن اعضا نشان دهد ،
پس انتخاب استاندار یک حیثیت سیاسی ودفاع از ذخایر معنوی حزب اعتدال
وتوسعه است ودرنگ در این مرحله شیرازه ونهاد حزبیش را از هم می پاشد ،
حتی
این روند بقدری در اذهان مردم نقش بسته است که اگر بهر دلیلی گزینه
اعتدال نتواند از هیت دولت رای اعتماد برای سکانداری استانداری بگیرد
انگاه ترکش جفت پوچ تعریف دیگری در محفل اصلاح طلبان می شود!!
انزمان اعتدال به خط پایان ریل رقابت حزبی خود رسیده است!!
وباید پرونده حزبی خودرا برای همیشه بسته نگهدار دارد!
اعتدال
توسعه در تمام ادوار هرگز اینقدر در ساختار ورتیکال قدرت قرار نگرفته
بود، تا نقش ونفوذ حزبی اعتدال در یک ریل عمودی قدرت در یک راستا قرار
گرفته باشد ومورد تحلیل سیاسیون قرار گیرد،
ودر این راستا
لایه های متصل بهم در فرایند سازمانی وحزبی ودفاع از دکترین سیاسی اعتدال
که مقرر داشته صرفا تاثیر گذاری در لایه های قدرت واعمال نفوذ می تواند از
پارادیم سازمانی اعتدال دفاع کند
هرقدر سلسه مراتب کاریزمای
اعتدال دچار گسست وبحران گردد انگاه استحکام چهارچوب حزبی در راستای تلاطم
کنش های حزبی که لیدر ان مدعی است متلاشی می گردد،
اساسا توجیه
وتحلیل های مبنی بر دفاع این نگرش که عدم کامیابی ویا موفقیت درانتخاب
استاندار نمی تواند مبنای قضاوت وقدرت حزب ونفوذ حزب اعتدال باشد،
بهتراست این نگرش را انالیز نمایم تا زوایای این تز بیشتر برملا شود،
بارها
در تحلیل ها ی توسط خانواده سیاسی اعتدال اورده شده که ایجاد فضای
هارمونی وبستر مشارکت قاطبه مردم وگرایش اکثر جریان ها را بسمت روحانی از
تز ودکترین اعتدال توسعه دانسته است،
وبارها شنید ه شده است در
مواجهه با اصلاح طلبان گفته می شود نقش اعتدال در تقویت زیر ساخت فونداسیون
جامعه برای هدایت احاد مردم جهت پیروزی دکتر روحانی برکسی پوشیده نیست
!!
واز انسو اصلاح طلبان ساختار متراکم ومنبسط ومبسوط الید در
شاکله جامعه ونیز گرایش احاد مردم بسمت اصلاح طلبی راعامل پیروزی دکتر
روحانی دانسته است، و معتقدندنقش اعتدال با نیروی قلیل سازمانی بسیار
کمرنگ وکم اثر ظهور پیدانموده است' واین باور در تمام لایه اصلاح طلبی
اپیدمی ونهادینه شده است!!
مبنی براینکه اعتدال یک حزب چند نفره
در سطح کشور است و نمی تواند طلایه دار تحول شگرف واثر گذار ی در جامعه
باشد ، وپر واضح است نتوانسته یکی اعضا شورای مرکزی ومرد شماره دو حزبش را
در مرکز گرانیگاه قدرت ونفوذش وزادگاه معنوی لیدر اعتدال که یک پله با
استانداری فاصله داشته به کرسی بنشاند !!!
حسب شواهد موجود لیدر اعتدال نقش خود را بنحو احسن انجام داده واصلاح طلبان بعلت فقدان تحلیل واستراتژی راهبردی بر روی قبری گریه می کنند که داخلش مرده نیست!
حال اعتدال در بزنگاه حساس وحیاتی وتاریخی خود بسر می برد، که ایا می تواند از این ازمون سر بلند بیرون اید؟
یا اصلاح طلبان ثابت می کنند که کماکان سکاندار سیاسی جامعه هستند؟