گروه فرهنگ و هنر: پروانه معصومی که در فیلم هاو سریالهای شناخته شده بسیاری از جمله گل های داوودی، مسافر ری، امام علی (ع) و یوسف پیامبر (ع) ایفای نقش کرده، مدتی است زندگی خود را در شمال می گذراند و کمتر او را در فیلم ها و سریال ها می بینیم. علت این موضوع و حال و هوای این بازیگر را در ایام نوروز در ادامه از زبان خودش می خوانید.
علت کم شدن حضورم این است که یا اصلا کاری پیشنهاد نمی کنند یا پیشنهادات، چشمگیر نیست. اگر کاری هم پیشنهاد کنند باید ببینم خوب است یا نه. در کل مثل اینکه قرار نیست کسانی که قبلا در تلویزیون کار می کردند، کار داشته باشند البته در سینما به این شکل نیست. این وضعیت در حالی است که وقتی سریال «پشت بام تهران» را نگاه می کردم، با وجود اینکه همه بازیگران خوب بودند و خیلی خوب بازی می کردند اما خانم ثریا قاسمی چیز دیگری بود و در هر قسمت که حضور داشت، من آن را می دیدم. با این حال گویا قرار نیست از کسانی که سال ها پیش بازی می کردند، استفاده شود؛ حتما به نفع شان نیست. بازیگران جدید دستمزد کمتری می خواهند و راحت تر هم هستند پس با آنها کار می کنند.
- نوع کارهایی که به شما پیشنهاد می شود، به چه شکلی است که می گویید مناسب و چشمگیر نیست؟
کاری است که بخواهم حیثیت 43 ساله فعالیتم را برای اندکی پول بدهم و بروم و آن نقش را بازی کنم. پس ترجیح می دهم این نقش ها را بازی نکنم زیرا حیثیت‌ام بیشتر از این حرف ها می ارزد.
- شنیده می شود یکی از دلایل کم کاری تان پیشنهاد نقش های تکراری به شما است.
نقش های تکراری هم شامل نقش هایی می شود که خوب نیستند. وقتی یک نقش تکراری می شود مسلم است که بازی اش نمی کنم. حدود سال 64 فیلمی به نام «ترنج» به کارگردانی مرحوم محمدرضا اعلامی را بازی کردم که در مورد قالی و قالیبافی بود. سال 66 فیلمی به من پیشنهاد کردند که در مورد رنگ های قالی بود و من بازی نکردم و به کارگردان آن فیلم برخورد. گفتم نقش قشنگ است اما به نقش ترنج شباهت دارد. من این را یکبار بازی کرده ام و نمی خواهم دوباره بازی کنم. نقش های تکراری هم جزو همان نقش هایی است که آدم نمی پسندد زیرا یکبار این کار را کرده و برای بار دوم جذابیتی ندارد.
- نظرتان در مورد بحران نقش برای زنان میانسال در فضای سینما و تلویزیون چیست؟
به بازیگردر
هر سنی چه در سینما و چه در تلویزیون نیاز است اما نوعش فرق دارد. ممکن است یک نقش،
اول نباشد؛ اما به کاری که انجام می شود، ارزش و اعتبار دهد.
بالاخره وقتی من در این سن هستم نمی توانم توقع داشته باشم که نقش اول یک فیلم تلویزیونی و سینمایی را به من بدهند اما نقش همیشه وجود دارد.
- در حال حاضر مشغول کاری هستید؟
نخیر. یک فیلم سینمایی دارم که نمی دانم چه موقع پخش شود.
- نام فیلم چیست؟
«انتهای خیابان مهر».
- در فیلم یوسف پیامبر شاهد بازی شما بودیم؛ صحبت و خاطره ای در مورد آقای سلحشور، کارگردان این فیلم دارید؟
ایشان انسان بسیار خوبی بودند. فرقی بین آدم ها نمی گذاشتند که این بازیگر نقش سه و چهار دارد و بازیگر دیگر نقش اول است. انسان نیکی بودند، روحشان شاد باشد. جای شان هم خیلی خالی است.
- در حال حاضر چنین شرایطی در سینما نداریم که کارگردان ها همه بازیگران را به یک چشم ببینند؟
من زیاد نمی دانم؛ آنقدرها هم کار نمی کنم اما در ایام گذشته مسلم بود بازیگر نقش اول جایگاه خاص خود را دارد. بعد از دعوت تلویزیون از بازیگران برجسته سریال یوسف پیامبر و تشویق عزت‌الله ضرغامی، رییس وقت صداوسیما، مرحوم سلحشور مهمانی خیلی خوبی برای سایر بازیگران گرفت و به همه تندیس، لوح و سکه داد. تمام این کارها را کرد زیرا نمی خواست تفاوتی میان بازیگران باشد. جای ایشان خالی است.
- تا جایی که می دانم نزدیک صومعه سرا زندگی می کنید؛ حال و هوای نوروز آن‌جا با تهران چه تفاوتی دارد؟
اینجا هم نوروز مانند سایر نقاط است. همه در تکاپوی خریدهای نوروزی و خانه تکانی هستند با این تفاوت که کمتر در ترافیک می مانند و راحت تر خرید می کنند. در مجموع استان گیلان، گلستان خیلی بزرگی است. در حال حاضر که هنوز زمستان است همه جا را گل های زردی پوشانده که واقعا دیدنی هستند. این جوانه های خوشرنگ درختان واقعا تماشایی است وگرنه نوروز مانند سایر نقاط ایران با کمی تفاوت برگزار می شود.
- تفاوت های فرهنگی این منطقه با سایر نقاط ایران و به خصوص تهران در چیست؟
تفاوتی به آن صورت ندارند. در روز اول عید تلاش می کنند دید و بازدیدها را انجام دهند که البته این موضوع را نمی توان به تمام این خطه تعمیم داد. علاوه بر آن چند روز مانده به عید نوروزخوانی می کنند به نوعی که اشعاری برای ائمه و به ویژه امام علی (ع) و امام حسین (ع) می خوانند و آجیل یا خوراکی می گیرند و می روند اما چهارشنبه سوری شان مانند تهران بسیار عجیب و غریب است.
هنوز تصمیمی نگرفته ام اما کار خاصی ندارم.
- برای سال 95 چه آرزویی برای خود و مردم ایران می کنید؟
همیشه آرزوی سلامتی می کنم و دلم می خواهد همه از نعمت سلامتی برخوردار باشند. همیشه می گویم تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد. هرچند طبیب خوبی باشند که هستند اما سلامتی نعمتی است که در زمان وجودش، انسان همه چیز دارد.
- و کلام آخر؟
برای همه ملت ایران و تمام کسانی که در این مملکت زندگی می کنند، نفس می کشند و هستند آرزوی خوشبختی و شادی و بیشتر از همه دل خوش دارم.